برگزیده هاسیاست

چرا مردم امروز با سنگ از محقق استقبال می کنند ؟

حاج محمد محقق رهبر حزب وحدت مردم افغانستان و مشاور ارشد رئیس جمهور غنی در امور امنیتی هنگام بازدید از مکتب سید الشهداء در غرب کابل از سوی مردم خشمگین با سنگ و چوب استقبال شد.

این واکنش مردم نسبت به رهبر سیاسی شان با واکنش های متعددی در فضای مجازی روبرو شده است.

حسن علی عدالت، یکی از کاربران فیس بوکی، طی مطلبی در این مورد می نویسد:«چرا مردمی که زمانی موتر محقق را روی شانه های خود حمل می کردند امروز با پرتاب سنگ از او استقبال می کنند؟»

وی می نویسد بعد از شهادت مزاری آقای محقق یکی از رهبران اثر گذار هزاره ها بود ، محبوبیت و نقش محقق در میان هزاره ها اگر بالاتر از آقای خلیلی نبود کمتر هم نبود ، بسیاری هزاره ها محقق را میراث دار مزاری می دانستند و سخت به چشم احترام به سوی ایشان نگاه می کردند .

در زمان حامد کرزی وقت که جنجال محقق با حامد کرزی بلند گرفت و از کابینه بیرون شد و سخت زیر فشار حامد کرزی قرار گرفت مردم در کنار محقق قرار گرفت و تا جایی که مردم در دشت برچی ماشین محقق را بالای شانه های خود بلند کردند و هزاران نفر در هر محفل محقق را بدرقه می کردند و امید داشتند که روزی محقق جای مزاری را بگیرد اما چه شد که همان‌هایی که ماشین نامبرده را بالای شانه های خود انتقال می دادند امروز سنگ پرتاب می کنند .

واقعیت این است که آقای محقق در دوران اشرف غنی احمدزی بسیار در دنیای سیاست بدبازی کرد و همواره خود را سپهر اشرف غنی احمدزی در مقابل مردم و منافع مردم خود قرار داد .

چه در جنبش رستاخیز و چه در جنبش روشنایی پشت با مردم و رو با ارگ کرد با آنهم اشرف غنی احمدزی از ایشان راضی نگردید و بعد از این که از ایشان سو استفاده کرد بخش عمده رهبران جنبش روشنایی و بدنه آن را از طریق شورای امنیت و امنیت ملی خریداری و به پیش مرگه های فیسبوکی تبدیل کردند دیگر نیازی به محقق نداشت و در آخرین روز های حکومت وحدت ملی محقق را ماقوف و خانه نشین کرد .

محقق در زمانی خانه نشین گردید که اکثر رهبران و صفوف جنبش روشنایی دیگر خبرچین های شورای امنیت و امنیت ملی بودند و به منافع و آرمان هزاران نفر اعضا و هواداران جنبش روشنایی در داخل و خارج کشور پشت کرده بودند و همکار و همگام شاه حسین مرتضوی و شیخ سالم حسنی شده بودند ، در چنین وضعیت کم کم بازهم بخش از هزاره ها دوباره به محقق رجوع کردند چون از ارزان فروشی سران جنبش روشنایی خود را شرمسار حس می کردند و خلای رهبری در میان هزاره ها دیده می شد ، در چنین وضعیت ارگی ها بازهم در پی شکار محقق برآمدند و محقق را هم شکار کردند و بازهم محقق در حادثه نسل کشی هزاره ها در مکتب سیدالشهدا جانب ارگ را گرفت و ناکامی ارگی ها را در تامین امنیت مردم توجیه کرد و از همین سبب هنگام بازدید از مکتب سیدالشهدا مردم بالای موتر ایشان سنگ پرتاب کردند .

محقق نباید در آخرین روز های جمهوری قومی سه نفره که بی پایه و بی ریشه در میان مردم هستند بازهم خود را سپهر ارگی ها میکرد و بازهم رنگ و انگ ارگی ها را بر پیشانی خود می مالید ، محقق باید در چنین شرایط حساس میان ارگ و مردم صادقانه در کنار مردم خود می بود و نقش مثبت را در کنار دیگر رهبران و متنفذین هزاره برای نقش هزاره ها در زمان تحول ، مذاکره و انتقال قدرت بازی میکرد .

اشتباه محقق در این است که فکر می کند که از طریق اشرف غنی احمدزی به خود و هزاره ها مفید واقع می شود اینگونه محاسبه از ریشه و بنیاد غلط است اشرف غنی احمدزی اپوزیسیون هزاره ها است و اگر میخواست کمک کند از آدرس سرور دانش کمک می کرد ، آقای دانش کاملاً بیکار است و فقط جلسه بی نتیجه دایر می کند و اعضای مشاورانی وابسته به دانش مصروف سرک دشت برچی و دره صوف هستند که کدام وقت یک ماشین قیر و یا جغل در گوشه آن سرک ها انداخته می شود تا فیسبوک های آنها فعال گردد .

اشرف غنی احمدزی نه تنها ها محقق بلکه بسیاری ها را فقط رنگ آمیزی کرده است و کار را حمد الله محب و حاجی فضلی می کنند و دیگران بیگانه اند و تا جایی که من معلومات دارم فعلا اشرف غنی احمدزی کوچکترین توجه به آقای محقق ندارد و از آقای محقق فقط یک نام و عنوان بدون صلاحیت در فیسبوک ها و خبرگزاری ها ذکر میشود و در غیر آن در درون ارگ کاملاً بیگانه است .

اکنون هزاره ها به رهبر مزاری گونه ضرورت دارند که منافع مردم را بر منافع شخصی خود ترجیح دهد ، غرور و سربلندی هزاره ها را به معامله نگیرد ، دیده شود که چنین رهبر در میان هزاره ها ظهور می کند و یا نمی کند و رهبران فعلی هزاره ها به مردم رجوع می کنند و یا نمی کنند ، متاسفانه خلای رهبری قاطع هزاره ها را از بازی در سیاست به وسیله بازی تبدیل کرده است .

چرا آقایان خلیلی ، محقق و دانش در قبال نسل کشی دختر بچه های هزاره که در حدود ۲۵۰ نفر کشته و زخمی به جا گذاشته است سکوت اختیار کرده اند و چرا اینها در قبال گم شدن و دزدیده شدن شکریه آرام نشسته اند ؟ این ها برای چه زندگی می کنند و زندگی این‌ها چه به درد می خورد ؟

این ها بیایند برای مردم واضح سخن بگویند و اگر چیزی نمی توانند هم برای مردم از ناتوانی خود بگویند .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا