پاکستان همچنان در دخالت در افغانستان دست بالا دارد
مداخلهی پاکستان در سیاستهای داخلی افغانستان، کاری نیست که آن را پنهان بنامیم؛ نظمی آشکار که ساختار حکومتهای افغانستان را همواره به چالش کشیده است.
ریختهشدن هستهی دولت ربانی در پیشاور، پشتیبانی مجاهدان از سوی پاکستان و پشتیبانی طالبان از سوی این حکومت، نه حرف استخباراتی است، نه راز پنهان. بر عکس پاکستان آشکارا از حلقات ضد نظام در افغانستان حمایت کرده و تا هنوز این حمایت پایدار است. سفرهای مجاهدان -حکمتیار و عبدالله-، برگشت حکمتیار با طرح دولت موقت با استناد به حرفهای اسد درانی، رییس پیشین آی اس آی پاکستان، این فرضیه را تایید میکند.
سهم پاکستان در نظام افغانستان
یونس قانونی، معاون اول ریاستجمهوری پیشین افغانستان، در مصاحبهای بیان کرده است که در بن، نقش پاکستان را کشورهای شرکتکننده و افغانستان فراموش کرده بودند که در گفتوگوهای صلح، نقش پاکستان را نباید فراموش کنیم.
سخنان یونس قانونی آشکار میکند که پاکستان پیوسته در امور افغانستان دخالت میکند و بدون رضایت پاکستان آوردن ثبات در افغانستان ناممکن است. کنشها و دعوتکردنهای مستمر پاکستان از مجاهدان، نشان میدهد که حکومت پاکستان در افغانستان خواهان دولت ادغامی؛ طالبان و مجاهدین است.
پاکستان در گفتوگوهای صلح افغانستان، نقش طالبان و مجاهدان را برجستهتر میخواهد، تا بتواند سهم بیشتری را در دولت پساصلح افغانستان بگیرد. مجاهدان با طالبان -دشمنان قبلی و دوستان میز صلح- در زمان گفتوگوهای صلح افغانستان با پیشبرد سیاست پاکستانی، مهر تایید بر این فرضیه میزنند. مجاهدان و طالبان به نحوی سلاح پاکستان برای شکستن نظام در افغانستان استند و با چانهزنی میخواهند سهم بیشتری برای پاکستان به دست بیاورند و افراطیت سوبهسرحد پاکستان را در افغانستان تخلیه کنند.
سوبهسرحد؛ افراطیت در افغانستان و استمرار قدرت پنجاب
حاکمیت و برتریطلبی پنجابیها در پاکستان، دلیل محرومیت پشتونهای آنطرف مرز شده است. پنجاب پاکستان در مقابل پشتونها از سیاست برادر بزرگ استفاده میکند و هراس پنجاب از این است که قدرت دست پشتونها بیفتد. بنا بر این با سیاست مشخص؛ عقدهی محرومیت را با ابریشم مذهب پیچانده و در افغانستان تخلیه میکنند و با این روش جلو فروپاشی و جنگ داخلی را در پاکستان میگیرند.
پاکستان با رشد افراطیت مذهبی در سوبهسرحد و چاقکردن مدارس دیوبند، سلطهی خود را روی پشتونها اعمال میکند و از اشتراکات قومی-زبانی دو طرف سرحد استفاده کرده، انژی مخرب جنگی پشتونهای پاکستان را داخل افغانستان تخلیه میکند. این استراتیژی تا هنوز هژمونی پنجابیها را در پاکستان برقرار کرده است. جهاد افغانستان و قدرتمندشدن طالبان در افغانستان، حمایت قاطع پاکستان را در عقب خود داشت.
هنگامی که مجاهدان در مقابل روسها میجنگیدند، پاکستان از تکتیک «اسلام مرز نمیشناسد» انرژی مخرب مرز را در داخل افغانستان ریخت؛ سپس از عدم مدیریت مجاهدان استفاده کرده، طالبان و القاعده را در افغانستان بزرگ کرد. پاکستان از پشتونهای آنطرف مرز و مردم افغانستان به عنوان چوب سوخت و استمرار جنگ استفاده کرد.
پاکستان پس از بن، جای خالی خود را در افغانستان دید و احساس خطر کرده، دوباره با همان روش -اسلام مرز نمیشناسد- طالبان را علیه حکومت افغانستان به دلیل حضور کشورهای حامی رشد داد، تا افغانستان را «از دست کفار» آزاد کند. این ادعا را میشود از سخنان اسد درانی آشکارا دریافت.
حمایت پاکستان از گروههای تندرو مذهبی
رییس پیشین (آیاسآی)، جنرال اسد درانی در مورد روند جاری صلح افغانستان گفته است: «پاکستان میتواند از نفوذ خود بر مجاهدین و طالبان استفاده کند و به آنان بگوید که با یگدیگر گفتوگو کنند و هر تصمیمی که شما میگیرید، برای پاکستان قابل قبول است؛ ولی پاکستان بیشتر از این کاری را نمیتواند انجام دهد.» او افزود که پاکستان پیوسته با طالبان و مجاهدان در ارتباط بوده و به آنها کمک کرده است؛ زیرا آنها در مقابل نیروهای خارجی میجنگیدند. از سخنان درانی معلوم میشود که پاکستان مجاهدان و طالبان را با یک چشم میبیند؛ «اسلحهای ضد نظام» و با وجود همه فشارهای بینالمللی پاکستان نفوذ و رابطهی خو را با آنها حفظ کرده است.
آقای درانی قبل از این، گفته بود که گروه طالبان با اشخاصی؛ مانند عبدالله عبدالله و محمد محقق مذاکره خواهد کرد و نه اشرف غنی. او از عبدالله و محقق به عنوان «فرزندان خاک» یاد کرده بود.
بخش دوم سخنان اسد درانی واضح میکند که پاکستان با چناق دلخواه در امور افغانستان تصمیم میگیرد و نظام برای پاکستانیها مفهوم ندارد، فقط اشخاصی که میتوانند سیاست پاکستانی را پیاده کنند، فرزندان واقعی افغانستان استند.
در روزهای اخیر سفرهای سران حکومت افغانستان و مجاهدان به پاکستان به بهانهی صلح، تاکید بر این دارد که پاکستان نقش محوری در صلح افغانستان دارد؛ اما رویکرد پاکستان نسبت به افغانستان نیت شوم این کشور را هویدا میکند.
دیدار سران مجاهدان در روزهای اخیر با همدیگر و جلسات پیهم شان با حامد کرزی و دیدار عبدالله و حکتمیار در کابل، نشان میدهد که پاکستان با همان مهرهها -طالبان و مجاهدان- افغانستان را با سرنوشت دولت نجیب دچار میکند. اگر چه این بحث در روزهای اخیر به بحث کلیشهای روزنامهها تبدیل شده است؛ اما واقعی به نظر میرسد. قدرتگرفتن دوبارهی مجاهدان، برگشت طالبان و تلاش پاکستان برای آشتی دو دشمن دیرینه -طالبان و مجاهدان- و پایهگذاری حکومت موقت، میتواند مهر تایید به این بحث بزند.
در نخسین روزهای شکلگیری طالبان، دولت ربانی بنا بر وجوه مشترک فکری از طالبان حمایت کرد؛ اما با قدرتگرفتن طالبان، دشمنی میان دولت ربانی و طالبان شکل گرفت و تا مداخلهی ناتو، این دشمنی برای چندین سال ادامه یافت. حالا پاکستان از همان همفکری استفاده کرده، این دو جناح را آشتی میدهد و میخواهد دولت دلخواه خود را در افغانستان شکل بدهد. از این رو مفهوم حضور نظام برای پاکستان در داخل افغانستان فاقد ارزش است؛ زیرا نظام علیه هژمونی پاکستان عمل میکند.
پاکستان با نظام دلخواه چند معضل را حل میکند
− مناقشهی دو کشور -افغانستان و پاکستان- روی مرز دیورند و حل این مناقشه برای پاکستان امری بسیار حیاتی است. برای براندازی نظام کنونی و جاگزینی آن با نظام دلخواه اش، میتواند قضیهی دیورند را یکطرفه کند و پاکستان را به نتیجهی مطلوب برساند.
پاکستان اگر بتواند یک دولت ادغامی از طالبان و مجاهدان بسازد، اولین اقدام شان برای زمینهسازی حل معمای دیورند خواهد بود. به همین دلیل تلاش اش را خواهد کرد که دولت دلخواه خود را در افغانستان بنیان بگذارد.
− جنگ نیابتی هند و پاکستان: پاکستان در مناقشهی مرزی خود با هند شکست خورده و جامو و کشمیر را به هند واگذار کرده است و نمیخواهد با نفوذ هند در مرزهای دیگر خود روبهرو شود. اگر پاکستان بتواند در افغانستان دولت دلخواه خود را جاگزین نظام فعلی بکند، نفوذ هند را در افغانستان قطع کرده است.
اقتصاد و آب: ضعیفبودن بنیادهای اقتصادی افغانستان، نداشتن مدیریت روی آبهای خویش، مزایای بسیاری را برای پاکستان هدیه میکند. اگر افغانستان بتواند زیربنای اقتصادی خود را محکم کند، دیگر واردات از پاکستان امر منتفی است. سالانه درآمدی را که پاکستان از افغانستان دارد، رقم بالایی است که در رشد اقتصادی پاکستان کمک میکند.
آب مسالهی حیاتی برای پاکستان است که از افغانستان وارد خاک َآن کشور میشود.
با قدرتمندشدن نظام در داخل افغانستان، پاکستان دیگر نمیتواند از آب رایگان افغانستان استفاده کند و افغانستان با بندسازی میتواند پاکستان را دچار معضل کمآبی بکند. این برای پاکستانی که دچار هزاران معضل دخالی و اقتصاد شکننده است، خطرناک خواهد بود.
وجود نظام قدرتمند در افغانستان، پاکستان را دچار تنشهای بیشماری میکند که حل آن برای دولت پاکستان چالشی است بزرگ. از همین رو پاکستان در لابیگریهای جهانی اش، پیوسته تلاش دارد دولت افغانستان را ضعیف نشان بدهد و جهان نیز به پاکستان با دید غول اتمی گرسنه میبیند و همواره افغانستان را قربانی این غول اتمی میکند.
مداخلهی پاکستان در سیاستهای داخلی افغانستان، کاری نیست که آن را پنهان بنامیم؛ نظمی آشکار که ساختار حکومتهای افغانستان را همواره به چالش کشیده است.
ریختهشدن هستهی دولت ربانی در پیشاور، پشتیبانی مجاهدان از سوی پاکستان و پشتیبانی طالبان از سوی این حکومت، نه حرف استخباراتی است، نه راز پنهان. بر عکس پاکستان آشکارا از حلقات ضد نظام در افغانستان حمایت کرده و تا هنوز این حمایت پایدار است. سفرهای مجاهدان -حکمتیار و عبدالله-، برگشت حکمتیار با طرح دولت موقت با استناد به حرفهای اسد درانی، رییس پیشین آی اس آی پاکستان، این فرضیه را تایید میکند.
سهم پاکستان در نظام افغانستان
یونس قانونی، معاون اول ریاستجمهوری پیشین افغانستان، در مصاحبهای بیان کرده است که در بن، نقش پاکستان را کشورهای شرکتکننده و افغانستان فراموش کرده بودند که در گفتوگوهای صلح، نقش پاکستان را نباید فراموش کنیم.
سخنان یونس قانونی آشکار میکند که پاکستان پیوسته در امور افغانستان دخالت میکند و بدون رضایت پاکستان آوردن ثبات در افغانستان ناممکن است. کنشها و دعوتکردنهای مستمر پاکستان از مجاهدان، نشان میدهد که حکومت پاکستان در افغانستان خواهان دولت ادغامی؛ طالبان و مجاهدین است.
پاکستان در گفتوگوهای صلح افغانستان، نقش طالبان و مجاهدان را برجستهتر میخواهد، تا بتواند سهم بیشتری را در دولت پساصلح افغانستان بگیرد. مجاهدان با طالبان -دشمنان قبلی و دوستان میز صلح- در زمان گفتوگوهای صلح افغانستان با پیشبرد سیاست پاکستانی، مهر تایید بر این فرضیه میزنند. مجاهدان و طالبان به نحوی سلاح پاکستان برای شکستن نظام در افغانستان استند و با چانهزنی میخواهند سهم بیشتری برای پاکستان به دست بیاورند و افراطیت سوبهسرحد پاکستان را در افغانستان تخلیه کنند.
صبح کابل