دیدگاه هاِتیتر یک

مرگ زینب عبداللهی نشان داد طالبان برای حکومتداری با چالش های جدی روبرو هستند

بسیاری از جنگجویان طالبان که سال ها در کوه و دشت و مناطق دور دست مصروف جنگ بوده اند، از سواد و آموزش های لازم برای ورود به یک زندگی اجتماعی برخوردار نیستند.

همان طور که شب هنگام از یک مراسم عروسی به خانه بر می گشتند، موترشان به یک چک پوینت طالبان در منطقه غرب کابل نزدیک شد، همه ساکت شدند. دو جنگجوی طالب کلاشینکف به دست در چک پوینت دیده می شدند.  

یکی از جنگجویان نوری به داخل موتر انداخت. فاطمه عبداللهی در سیت عقب نشسته بود و دو فرزندش در دامان او بین خواهر کوچکترش زینب و یکی از همکارانش قرار گرفته بود. جنگجوی طالب دستی تکان داد و چند ثانیه بعد دو شلیک صورت گرفت. زینب روی خواهرش خم شد، فاطمه فریاد زد و خواست زینب را بیدار کند اما زینب بیست و پنج ساله مرده بود.

فاطمه عبدالله به اسوشیتدپرس گفت: «صورتش را در دستان گرفتم اما او حرکت نمی کرد. به پشتش نگاه کردم پر از خون بود، مرمی به  او اصابت کرده بود.»

 مقامات امارت اسلامی می گویند حادثه سیزده جنوری یک در آن زینب عبداللهی کشته شد یک بی نظمی بوده و یکی از جنگجویان طالب پیام جنگجوی دیگر مبنی بر اجازه عبور به موتر را غلط دریافت کرده است. مقامات امارت اسلامی بابت این رویداد معذرت خواهی کردند، به خانه والدین زینب رفتند و وعده عدالت دادند و مبلغ شش لک(نزدیک شش هزار دالر) به والدین زینب پرداخت نمودند و دو جنگجوی طالب دستگیر شدند.  

مرگ زینب اما یک نکته را برجسته ساخت؛ اینکه جنگجویان طالبان برای خروج از شبه نظامی گری و ورود به حکومتداری با چالش جدی روبرو هستند: تطبیق قانون بر جنگجویان جوانی که فقط کشتن را یاد گرفته اند و با جنگ بزرگ شده اند کار آسانی نیست. هزاران جنگجوی جوان طالب که با حال و هوای جنگ بزرگ شده اند اکنون در قالب نیروهای امنیتی باید ایفای وظیفه کنند و این کار ساده ای نیست و اصول خاص خود را می طلبد. بسیاری از این جنگجویان فقط و فقط جنگ را یاد گرفته اند و حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند. تنها مهارت آنها جنگ است و سلاح در دستان آنها همانند موبایل است.

در شهر مدرنی مثل کابل بسیاری از مردم از جنگجویان طالب متنفرند. شش ماه پس از تسلط دوباره بر افغانستان، هنوز جنگجویان طالب در دسته های چند نفره و به هم فشرده سوار بر موتر و پشت سلاح های نشانه رفته و آماده به شلیک در حال گشت زنی در سرک های کابل دیده می شوند. تعداد آنها اما این روزها کمتر از روزهای اول تصرف کابل می باشد. کنار گذاشتن جنگجویان کار سختی ست چون آنها گزینه های کمی دارند.

مایکل کوگلمن، معین برنامه آسیا در مرکز ویلسون امریکا، می گوید: «بسیاری از جنگجویان طالب برای پیوستن به زندگی اجتماعی سواد و آموزش های لازم را ندارند و حتی جنگجویانی که از چنین مهارت هایی برخوردار هستند به دلیل بحران اقتصادی نمی توانند کار پیدا کنند.»

مریم، مادر زینب عبداللهی که در منطقه شیعه نشین غرب کابل زندگی می کند، می گوید اغلب شب ها و روزها را گریه می کند و به دروازه خانه خیره می شود بلکه زینب از دروازه وارد شود.

زینب قرار بود دو ماه دیگر عروسی کند که کشته شد. حتی در شرایطی که کار کردن برای زنان از سوی طالبان ممنوع شده بود زینب و خواهرش در یک موسسه خیریه محلی به عنوان یک حسابدار کار می کرد.

نادر علی، پدر زینب عبداللهی، که خود را در یک کمپل(پتو) پشمی پیچانده است و پاهای ضعیف و لاغری دارد نیز می گوید: «اگر داخل موتر بودم و آنها شلیک می کردند، خودم را جلو زینب قرار داده او را پوشش می دادم تا مرمی به من اصابت کند.»

مادر زینب که کنار بخاری چوبی نشسته تا از سرمای زمستان در امان باشد هم می گوید: «او فرزند آخرم بود و بسیار دوستش داشتم. آنها باید مرا می کشتند نه زینب را!»

وی می افزاید پدر فامیل از کار افتاده است و زینب تنها نان آور فامیل بود.

مشکل تنها جنگجویان طالبان نیست، رهبران طالب هم با مخالفان زیادی ربرو هستند: نیروهای طالبان زنان معترض در سرک های کابل را با استفاده از اسپری مرچ و شلیک های هوایی متفرق کردند و ژورنالیستان را هر روز دستگیر می کنند. ترسناک تر از همه در هفته های اخیر حملات شبانه نیروهای استخباراتی طالبان به خانه های تظاهرات کنندگان و دستگیری آنها می باشد.

عبیدالله بحیر، از فعالان مدنی و استاد دانشگاه امریکایی افغانستان، نسبت به اینکه طالبان رویه و تاکتیک های سازمان های استخباراتی گذشته افغانستان را در پیش گیرند ابراز ترس می کند.

سازمان استخبارات افغانستان در دهه 1980 میلادی و در زمان دولت کمونیستی مرتکب جنایات و شکنجه های وحشتناکی شده است: در این زمان صدها نفر دستگیر و کشته و در گورهای دسته جمعی دفن شدند. پس از سال 2001 میلادی و همزمان با سقوط رژیم طالبان نیز ریاست امنیت ملی افغانستان که از سوی امریکایی ها حمایت می شد هزاران شهروند افغان را به اتهام همکاری با طالبان دستگیر کردند. به گزارش گروه های حقوق بشری، هزاران نفر در ساحات معروف به ساحات سیاه به شدت شکنجه شدند.

طالبان نیز سازمان استخبارات خود را تشکیل داده است.

بحیر می افزاید: «طالبان باید بدانند که این رفتار «دولت عمیق» در بلند مدت مردم افغانستان را با آنها بیگانه می سازد.»

افغانستان اکنون دچار بحران شدید اقتصادی و انسانی ست و رهبران مشکوک جهان به نظاره نشسته اند طالبان چگونه می خواهند از چهره های جنگی به دولت مردانی که قرار است افغانستان را مدیریت کنند تبدیل می شوند؟! طالبان تا این جای کار تلاش کرده اند نسبت به دور اول امارت اسلامی خود متفاوت تر برخورد کنند اما باز هم از دخیل ساختن دیگران در حکومتداری خودداری می کنند.

کابینه موقت طالبان یک طرفه است اگرچه طالبان تلاش می کنند چهره هایی از دیگر اقوام را در آن شامل سازند.

بسیاری از جنگجویان طالبان یونیفورم های نیروهای امنیتی و دفاعی پیشین را بر تن کرده اند. لطف الله حکیمی، رئیس کمیسیون تصفیه طالبان، که مسئولیت دارد به شکایات رسیدگی کند به اسوشیتدپرس گفت هزاران عضو پیشین طالبان به دلیل فساد یا ایجاد ترس و رعب از صفوف طالبان خارج یا زندانی شده اند.

رهبران کنونی طالبان سعی می کنند قوانیت سفت و سختی مانند قطع کردن دست دزدان یا اعدام قاتلین در ملا عام  که بیست سال پیش و در دوره اول امارت اسلامی تطبیق می کردند را تلطیف کنند.  

حتی در ماه های اول تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، برخی فرماندهان پایین رتبه طالبان مجازات های سنگینی مثل تحقیر دزدان در ملا عام برای مجرمین در نطر می گرفتند. اینک اما متهمین به دادگاه برده شده قضات در مورد آنها تصمیم می گیرند. این قضات که مورد تایید طالبان هستند و آموزش های دینی دیده اند خیلی شفاف عمل نمی کنند اما احکام آنها جلو عملکرد خودسرانه فرماندهان طالبان را گرفته است.

علی رغم عفو عمومی اعلام شده از سوی رهبری طالبان، بسیاری از اعضای پیشین ارتش افغانستان جرأت بازگشت به وظایف  خود را ندارند و فراخوان طالبان را نادیده گرفته اند. در چند ماهی که از تسلط دوباره طالبان می گذرد موارد زیادی از انتقام از افسران  و نیروهای پیشین ارتش از سوی طالبان گزارش شده است.

آناتول لیون، پژوهشگر ارشد در «مؤسسه کوئینسی دولت‌های مسئول» می گوید رهبران طالبان حملات انتقام جویانه را به طور عمومی ممنوع اعلام کرده اند و با توجه به تاریخ استانداردهای تاریخی نه تنها افغانستان که بیشتر جنگ های داخلی و به جز برخی استثنائات تا حدودی در این کار موفق بوده اند.

آقای لیون که چهاردهه جنگ در افغانستان را پیگیری کرده می گوید انتظار انقامجویی بیشتر از سوی طالبان را دارد.

برای بسیاری از افغان ها طالبان هنوز نشانه های ترس در شهرها هستند. شبکه های مجازی هر روز عکس ها و ویدئوهایی از آزار و اذیت مردم و تهدید و ورود به خانه های مردم توسط طالبان را منتشر می کند.

برخی از ویدئوها اما جعلی و دستکاری شده می باشند مانند ویدئویی که یک جنگجوی طالب موهای یک مرد را با قیچی و به زور کوتاه می کند و می گوید قانون تازه طالبان را تطبیق می کند که می گوید تمام جوانان باید موهای کوتاه داشته باشند. اصل ویدئو که اسوشیتدپرس به آن دسترسی داشته دزدی را نشان می دهد که توسط نیروهای طالبان دستگیر شده و برای تحقیر او موهایش به زور در ملا عام تراشیده می شود. طالبان که بسیاری از نیروهای خودشان موهای بلند تا شانه دارند به نظر نمی رسد در این دوره کمپاین کوتاه کردن موها به زور را روی دست گیرند.

دنیا نظاره گر عملکرد طالبان است و آقای لیون براساس یادداشت هایش در افغانستان می گوید غرب ممکن است پاسخی برای ارائه نداشته باشد.

وی می گوید پس از تجربه پروسه ملت سازی مورد حمایت غرب در بیست سال گذشته که تا ناکام بود اکنون غرب در موقعیتی نیست که مسیر درست برای افغانستان را مشخص کند.

منبع: دی دیپلمات

مترجم: حفیظ الله رجبی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا