عجله ترامپ برای امضای توافق نامه صلح با طالبان خطرناک است!
«ساعت دست شماست ولی زمان دست ما.»
این سخن یک زندانی طالب است، در آغاز آنچه که بعدا به طولانیترین جنگ امریکا تبدیل شد.
جنگ امریکا در افغانستان که پس از حملات ۱۱ سپتامبر آغاز شد، بیش از ۱۸ سال است که ادامه دارد. هزینهی مالی این جنگ به بیش از ۲ تریلیون دالر رسیده و بر اثر آن دهها هزار نفر جان خود را از دست دادهاند. در صفوف تمام طرفهای این جنگ (ارتش افغانستان، امریکا و طالبان) سربازانی مشغول خدمتند که پس از یازدهم سپتامبر بهدنیا آمدهاند.
رییسجمهور ترمپ در تلاش است این جنگ را تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ ایالات متحده پایان دهد. اگر ترمپ بتواند جنگ ایالات متحده در افغانستان را پایان دهد، از یک سو پیروزیای به دست میآورد که رؤسای جمهور پیشین ایالات متحده نتوانستند به آن دست یابند و از طرف دیگر موفق میشود به وعدهی انتخاباتی سال ۲۰۱۶ خود که گفته بود «به جنگهای بیپایان» ایالات متحده پایان میدهد و سربازان امریکایی را به خانه برمیگرداند، عمل کند.
آقای ترمپ ساعت دستش است اما زمان زیادی ندارد. عجلهی او برای خروج سریع از افغانستان، خطر از دسترفتن فرصت صلح و آغاز یک جنگ داخلی دیگر در افغانستان را در پی دارد.
ایالات متحده و طالبان پس از چالشهای فراوان سرانجام در آستانهی امضای توافقنامهای قرار دارند که جدول زمانی خروج مرحلهای نیروهای امریکایی از افغانستان را تعیین میکند. حکومت افغانستان بهرغم اینکه از روند مذاکرات ایالات متحده و طالبان تقریبا بهطور کامل کنار گذاشته شده، اما محتاطانه از تحولات اخیر در این روند استقبال کرده است. عمرانخان، نخستوزیر پاکستان وعده داده که کشورش نقش مخرب این روند را بازی نخواهد کرد.
اگر طالبان بتوانند به تعهدشان مبنی بر خودداری از راهاندازی حملات خشونتبار طی هفت روز، عمل کنند، توافقنامهی این گروه با ایالات متحده احتمالا تا اواخر ماه جاری به امضا میرسد. آقای ترمپ مصمم است که این توافقنامه را خودش امضا کند.
هفت روز برای آزمایش نیت طالبان زمان کوتاهی است، اما پس از خشونتبارترین سال این ۱۸ سال، میتواند نشاندهندهی تغییر ناگهانی در رویکرد این گروه باشد. حملات طالبان در سال گذشته ۶۰ درصد افزایش یافت؛ تشدید درگیریها منجر به هشتهزار تلفات غیرنظامی شد و ایالات متحده بیش بیش از هفتهزار بمب پرتاب کرد که رقمی بیسابقه است.
اگر این هفت روز بدون خشونت سپری شود، توافقنامهی پیشنهادی جدول زمانی ۱۳۵ روزهای را به همراه خواهد آورد که طی آن تعداد سربازان امریکایی مستقر در افغانستان از ۱۳ هزار به ۸۶۰۰ نفر طی ادامه دوره آتشبس، کاهش خواهد یافت. بر مبنای این توافق سربازان امریکایی طی سه تا پنج سال کاملا از افغانستان خارج خواهند شد.
با اینحال معلوم نیست که هدف از خروج کامل، رساندن تعداد سربازان امریکایی مستقر در افغانستان به صفر است یا خیر. علاوه براین، این پرسش که آیا ایالات متحده نیروهای ضد تروریسم مخفی خود را در افغانستان باقی میگذارد یا خیر، همچنان بیپاسخ است. همچنین صحبت از «ضمایم محرمانه» این توافقنامه است که طالبان بهرغم دانستن اینکه افشای آن تاثیرات منفی [بر جنگجویان و ساختار این گروه] برجای میگذارد، بیسروصدا با شرایط این ضمایم موافقت کردهاند. برخی دیگر معتقدند که طالبان هرگز چنین ضمایمی را نخواهند پذیرفت و چنین بندهایی زادهی تخیل واشنگتن است و وجود خارجی ندارد.
برمبنای توافقنامهی طالبان و ایالات متحده، مذاکرات بین طالبان و حکومت کابل یا نمایندگان جامعه مدنی افغانستان در مورد توافق تشریک قدرت در طولانیمدت، آغاز میشود. طالبان از ابتدا مذاکره مستقیم با حکومت افغانستان را رد کرده و مشروعیت آن را نمیپذیرند.
حکومت افغانستان هنوزهم به خاطر کنارگذاشتهشدن از مذاکرات بین طالبان و ایالات متحده ناراحت است و واشنگتن را به پذیرش موضع طالبان در مورد مشروعیت خود متهم میکند. موفقیت توافقنامه ایالات متحده و طالبان از دفتر این گروه در دوحه مورد نظارت قرار میگیرد.
تبادل زندانیان بخش دیگری از این توافقنامه است: حدود ۵ هزار زندانی طالب در ازای ۱۰۰۰ سرباز افغان که در اسارت طالبان به سر میبرند، از زندان ایالات متحده در بگرام آزاد خواهند شد. آنچه احتمالا شنیدن آن برای امریکاییها مهم است این خواهد بود که طالبان باید وعده دهند که هرگز اجازه نخواهند داد از خاک افغانستان بهعنوان لانهی امن برای تروریستهایی که غرب را تهدید میکنند، استفاده شود. یعنی از تکرار ۱۱ سپتامبر جلوگیری به عمل آید.
معاملهی پیشنهادی طالبان و ایالات متحده منتقدان خود را نیز دارد. سناتور «لیندسی گراهام»، جنگطلبترین متحد آقای ترمپ نگران این است که «رییسجمهور از اینکه هنوز از افغانستان خارج نشده بیشازحد نگران است.» «رایان کراکر»، اولین سفیر ایالات متحده در کابلِ پسا یازدهم سپتامبر، نگران این است که توافق قریبالوقوع یادآور ویتنام است که در آن ایالات متحده در ازای خروج از ویتنام تعهداتی از ویتنام شمالی گرفت، اما وقتی خارج شد، ویتنامیهای شمالی به تعهدات خود عمل نکرده و به ویتنام جنوبی حمله کردند.
آقای کراکر در مطلبی نوشته است: «طالبان هرگونه که لازم باشد وعده خواهند داد. آنها میدانند که وقتی ما [از افغانستان] خارج شدیم و آنها بازگشتند، ما هیچ ابزاری برای مجبورکردن آنها به اجرای تعهداتشان نخواهیم داشت.»
رییسجمهور اشرف غنی هشدار داده است که طالبان امکان دارد از روند صلح بهعنوان «استراتژی اسب تروا» برای تضعیف دولت وی استفاده کنند. آقای غنی از سوی کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان پیروز انتخابات ریاستجمهوری ماه سپتامبر سال ۲۰۱۹ این کشور اعلام شده است. با اینحال، نتیجه انتخابات از سوی رقبای وی تا کنون پذیرفته نشده و انتخابات ماه سپتامبر با اتهامات تقلب و مشکلات فنی در شمارش آرا روبهرو است.
تشدید حملات طالبان طی سال گذشته نشان میدهد که این گروه خشونت را بهترین اهرم فشار خود میداند. این نگاه برای گروههای شورشی غیرمعمول نیست. طالبان اکنون از نظر کنترل قلمرو قدرتمند تر از هر زمان دیگری است اما از سوی دیگر، در آستانهی توافق صلح براساس شرایطی است، از جمله به حاشیهراندن حکومت افغانستان، که از ابتدا آن را دنبال میکرد.
اهرم فشار ایالات متحده چندان واضح نیست. آقای ترمپ ۷۳ ساله، خواهان خروج سربازان امریکایی از افغانستان است. طالبان نیز همین را میخواهند. آقای ترمپ این مسأله را که مخالف به هدر رفتن جان و سرمایه امریکایی در خارج از مرزهای ایالات متحده است، بارها تکرار کرده. او تأکید کرده که میخواهد از سرمایه امریکا برای ساختن امریکا استفاده شود. بنابراین برای عملیشدن شرایط توافق پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، برای طالبان باید این مسأله واضح ساخته شود که اگر توافقنامه نقض شود، ترمپ حاضر خواهد بود نیروهای امریکایی را دوباره به افغانستان اعزام کند.
پیش از این آقای ترمپ در آخرین لحظات قبل از امضای توافقنامه صلح با طالبان مذاکرات را متوقف کرد. در ماه سپتامبر او با پیامی در تویتر مبنی براینکه برنامهی سری را برای آوردن طالبان به کمپ دیوید برای امضای توافقنامه لغو کرده است، حتا اعضای دولت خود را غافلگیر کرد. ترمپ به بمبگذاری انتحاری طالبان که در آن یک سرباز امریکایی و چند تن دیگر کشته شدند، بهعنوان دلیل لغو این نشست اشاره کرد، اما واقعیت چیز دیگری بود؛ نمایش برنامهریزیشدهی ترمپ پس از اینکه رییسجمهور غنی آن توافق را رد کرد و اعضای دولت آقای ترمپ از آن ابراز نارضایتی کردند، به هم ریخته بود.
آقای ترمپ منتقد صریح خروج عجولانهی رییسجمهور اوباما از عراق در سال ۲۰۱۱ بوده است. او اوباما را مقصر ظهور دولت اسلامی پس از خروج نیروهای امریکایی از عراق میخواند. خروج شتابزده از افغانستان نیز میتواند خطرات مشابهی در پی داشته باشد.
افغانستان اخیرا سیویکمین سالگرد خروج اتحاد جماهیر شوروی از این کشور را تجلیل کرد؛ سالگرد پیروزی مجاهدین که پس از خروج نیروهای شوروی توجهشان را به سرنگونکردن دولت کمونیست مورد حمایت کرملین متمرکز کردند. وقتی دولت کمونیست افغانستان سرنگون شد، مجاهدین تفنگهای خود را به سمت همدیگر نشانه رفتند. تقابلی که زمینه را برای خونریزیهای بعدی و درگیریهای مجاهدین فراهم کرد. این درگیری به نوبهی خود باعث تولد طالبان و رژیمی شد که از اسامه بن لادن در خاک افغانستان میزبانی کرد.
آغاز یک جنگ داخلی دیگر در افغانستان میتواند این کشور را در امتداد خطوط قومی تکهپاره کند. در صورت جنگ داخلی، طالبان پشتون خلافت خود را اعلام خواهند کرد، ارتش ملی فرو خواهد پاشید و تاجیکها و هزارهها در آغوش جنگسالاران قدرتمند قرار خواهند گرفت. چنین جنگی جامعهی مدنی افغانستان را که از زمان سرنگونی رژیم طالبان به نحوی شکوفا شده است، از پا خواهد انداخت.
طی ۱۸ سال گذشته با تمام آشفتگیها و خونریزیهایی که افغانستان شاهد آن بوده است، خیلی چیزها تغییر کردهاند. قبل از یازدهم سپتامبر تنها یک میلیون کودک افغان به مکتب میرفتند. امروزه حدود ۹ میلیون کودک و نوجوان افغان که ۴۰ درصد آن را دختران تشکیل میدهند، به مکتب میروند. آیندهی این کودکان به آنچه که در ماهها و سالهای پس از امضای توافقنامهی صلح بین ایالات متحده و طالبان در افغانستان رخ خواهد داد، بستگی دارد.
منبع: تایمز
مترجم: جلیل پژواک