سیاست

ظرفیت سیاسی و پتانسیل اجتماعی هزاره ها/چرا هزاره ها باید خود را جدی بگیرند؟

اگر هزاره ها بر تشتت داخلی خود فائق ایند، توان تغییر هندسه قدرت را در سطح سیاسی به صورت جدی دارند. هزاره های شیعه، سنی و اسماعیلی باید از گذشته بیاموزند و خود، محور نیرومند تشکیل دهند. من شدیدا مخالف نگاه ابزاری دیگران به هزاره ها و پیروی کنشگران هزاره از محوریت دیگران هستم؛ به عنوان نمونه سه بار هزاره ها بر محور دکتر عبدالله مبارزه سیاسی خود را سامان دادند ولی پس از دست یابی عبدالله به قدرت، سهم هزاره ها فراموش شد.این در حالی است که جغرافیای فرهنگی هزاره ها و پایگاه اجتماعی ما به مراتب نیرومندتر از عبدالله است؛ پس چرا کنشگران هزاره، خود محور قوی سیاسی را تشکیل نمی دهند؟ وضعیت و جایگاه هزاره ها در اردوگاه جمهوریت نیز مطلوب نمی باشد، هرچند در مقایسه با عبدالله به مراتب بهتر است.

البته با این تفاوت که هزاره ها در انتخابات، اردوگاه جمهوریت را همراهی نکردند. بنابراین طرح من این است که هزاره ها زین پس باید یکی از اضلاع اصلی قدرت قرار گیرند و با مطالبات تاریخی و خواست سیاسی مشخص، یک محور ثابت و قوی تشکیل دهند. ائتلاف و اتحاد هزاره ها با دیگران صرفا باید مبتنی بر مصالح کلان مردم ما باشد. هزاره ها از همین اکنون باید برای سناریوهای مختلف سیاسی و احیانا نظامی آمادگی بگیرند. ما باید قدرت نرم و سخت خود را به درستی شناسایی کنیم و در مواجهه با دیگران، مورد بهره برداری قرار دهیم.

پتانسیل اجتماعی و ظرفیت داخلی ما به مراتب از دیگران بیشتر است، کافی است همت کنیم و از مواجهه نهراسیم. مبنای سیاست ما بر تعامل و دوری از تقابل باید استوار باشد، اما در صورت نیاز و پی گیری سیاست حذف از سوی انحصارگرایان، ما نیز از ظرفیت بالفعل و بالقوه خود مدد بگیریم.در نهایت این که در صورت اتخاذ استراتژی دقیق، علمی و ‌واقع گرایانه از سوی کنشگران هزاره، هیچ نیروی داخلی و خارجی نمی تواند مردم ما را از معادله قدرت( چه جنگ و چه صلح) حذف نماید.سال هاست برادران هزاره اهل سنت، برای رفع محرومیت تاریخی و استقرار عدالت اجتماعی، مبارزه می کنند و صاحب شورای سراسری نسبتا دموکراتیک هستند.

بدان امید که به زودی شاهد تشکیل منظم و منسجم شورای هزاره های اسماعیلی نیز باشیم. هزاره های شیعه در حمایت از هزاره های سنی و اسماعیلی باید نقش تاریخی خود را ایفا کنند؛ زیرا این حمایت، از یک سو به رفع محرومیت تاریخی برادران ما که سال ها در انزوا و حاشیه بوده اند، کمک می کند و از سوی دیگر، جایگاه هزاره های شیعه را نیز در مناسبات قدرت ارتقا می بخشد. به این ترتیب، در نهایت جامعه هزاره و شیعه یکی از بازیگران اصلی و طراز اول قدرت خواهد بود. زیرا به هر میزان که جایگاه هزاره شیعه تقویت شود، به همان سطح هم هزاره های سنی و اسماعیلی نیرومند می گردد و هم جایگاه خانواده تشیع در توازن قدرت، از قوت و قوام بیشتری برخوردار می گردد.

داکتر عبدالطیف نظری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا