صلح افغانستان به کدام سو در حرکت است؟
امرالله صالح، معاون اول ریاست جمهوری، امروز شنبه (۴ اسد) در صفحهی توییتر خود نوشته است؛ «نه ما و نه جامعهی جهانی نشانه و شواهدی در مورد جدایی طالبان و القاعده نداریم. هیچ پیام واحدی از سوی رهبران طالبان مستقر در کویته و پیشاور پاکستان در راستای تامین صلح پایدار صادر نشده است. ما از طالبان فقط خشونت، کشتار و تخریب میبینیم. آنها معتقدند که همه را فریب داده اند.» آقای صالح با این یادداشت پروسه صلحی که آمریکاییها آن مدیریت میکند، را زیر سوال برده است. آمریکاییها با این فرضیه که صف طالبان از سازمان القاعده جدا است، طوریکه یکی از بندهای توافقنامه صلح آمریکا با گروه طالبان در قطر، تأکید بر قطع رابطهی طالبان با القاعده و مبارزه مشترک آمریکا و طالبان بر علیه القاعده در افغانستان دارد، با این گروه به یک توافق نامه جامع در راستای صلح رسیده اند.
پیچیدگی صلح افغانستان
معاون اول رییس جمهور در شرایطی اینگونه توییت مینویسد که ناجیه انوری، سخنگوی وزارت دولت در امور صلح، شام روز گذشته (۳ اسد) در یک پیام ویدیویی گفته بود که؛ هیأت مذاکرهکنندهی دولت جمهوری اسلامی افغانستان از لحاظ فنی، محتوایی و لوژستیکی برای آغاز مذاکرات بینالافغانی آمادگی کامل دارد. او یادآور شده بود که ابتکار عمل برای ابراز حسننیت به هدف آغاز مذاکرات بینافغانی همواره در دست دولت بوده و اکنون نیز تیم مذاکرهکنندهی دولت بدون قید زمانی، آمادهی مذاکره با گروه طالبان است.
در همینحال، گروه طالبان نیز آمادگی شان را در مورد شروع گفتگوهای بینالافغانی اعلام کرده اند. چنانچه سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر، در صفحهی توییتر خود نوشته است که؛ ««امارت اسلامی آماده است که تا روز عید اضحی آینده زندانیان باقی مانده جانب مقابل را به این شرط رها نماید که زندانیان متباقی ما هم مطابق لست سپرده شده رها شوند. بعد از تکمیل پروسه رهایی زندانیان، امارت اسلامی اماده گی دارد که بعد از آیام عید مذاکرات بین الافغانی را متصلا آغاز نماید.» با این روایتهای متضاد و متناقض، هر چه زمان میگذرد روند صلح افغانستان پیچیدهتر شده و ابر ابهام و دخالت بازیگران دیگر افزوده میشود.
شدت گرفتن خشونتها
با اینحال، خشونت و جنگ همچنان در سراسر افغانستان شدت گرفته است و همه روزه از مردم قربانی میگیرد، طوریکه در روزهای اخیر آمار تلفات نظامیان و غیرنظامیان بالا رفته است. چنانچه در گزارشی که امروز شنبه از سوی دفتر شورای امنیت ملی افغانستان به نشر رسیده است، آمده است که؛ «طالبان به سلسله جنایات شان در هفته گذشته ۴۰۱ تحرک را انجام دادند که به اثر آن ۴۶ فرد ملکی شهید و ۹۳ تن دیگر مجروح گردیده اند.» این آمار نشان میدهد که در سایهی آغاز گفتگوهای صلح بینالافغانی، خشونتها به اوج خود رسیده است و بیشتر از هر وقت دیگر مردم عادی و غیرنظامی در این بازی جنگ و صلح قربانی میشوند.
در همینحال، زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا در امور صلح افغانستان، نیز از افزایش خشونتها در افغانستان ابراز نگرانی کرده است، اما با این تفاوت که او نگرانیاش از سوی ارتش و نیروهای امینتی افغانستان ابراز داشته و عامل خشونتهای اخیر حکومت افغانستان را میداند، در حالیکه بیشترین حملات تروریستی اخیر از سوی گروه طالبان بالای مراکز و پوستههای نیروهای امنیتی و مردم ملکی صورت گرفته است. آقای خلیلزاد، پیرامون حملهی ارتش بالای یک تجمع جنگجویان طالبان در هرات، در سلسله توییتهای نوشته است؛ «در هرات، عکسها و گزارشهای شاهدان عینی حاکی است بسیاری از غیرنظامیان از جمله کودکان در میان قربانیان حمله هوایی افغانستان هستند. ما حمله را محکوم میکنیم و از تحقیقات پشتیبانی میکنیم.» با اینحال، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی در واکنش به چنین یادداشتهای خلیلزاد، او را یکی از سخنگویان گروه طالبان عنوان داده اند، و انتقاد از برخوردهای سوییگیرانهی خلیلزاد به طرف طالبان، او را حامی گروه طالبان و تضعیفکننده حکومت افغانستان در پروسه صلح جاری میدانند.
صلح نیابتی در افغانستان
موقعیت جغرافیایی و ویژگی ژئوپلیتیک افغانستان همواره این کشور را میدان جنگ نیابتی ساخته و از دیرزمان جنگ نیابتی میان قدرتهای بزرگ جهانی، قدرتهای منطقعهای و همسایههای افغانستان جریان داشته است. بنابراین، مفهوم «جنگ نیابتی» برای مردم افغانستان آشنا و ملموس بوده است و به خوبی میدانند که منظور از جنگ نیابتی چیست. اما مفهوم «صلح نیابتی» یک چیز جدید و ناآشنا است. به تازگی رحمت الله نبیل، رییس پیشین ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان، در صفحهی فیسبوک خود، مفهوم صلح نیابتی را به کار برده و نوشته است؛ «وضعیت جاری در کشور و خطرات ناشى از آن براى آیندهی افغانستان، بازیگران، مهرهها و اهداف پیدا و پنهانشان، بحران پیچیده و اسفبار را در کشور فراهم ساخته است. بحرانی که متاسفانه، منافع بازیگران و کشورهای ذیدخل، به نام پروسه جنگ نیابتى و حالا هم صلح نیابتى، نهتنها حل شدنی نیست؛ بلکه پیچیدگی پیچیدهتر و عمق بحران را عمیقتر ساخته میرود. در نهایت همانند گذشته؛ قیمت آن را فقط مردم افغانستان بهبهای جان خود میپردازند.» آقای نبیل در این یادداشت صلح نیابتی را نیز همچون جنگ نیابتی برای مردم افغانستان خطرناک دانسته است. با اینحال، پروسه صلحی که در غیبت حکومت و مردم افغانستان، با امضای توافقنامه میان آمریکا و طالبان، و دخالت مستقیم کشورهای همسایه نظیر پاکستان و قدرتهای منطقهای به پیش برود، آیا به ختم شورش موجود، برقراری صلح پایدار و تأمین امنیت در افغانستان منتج خواهد شد؟
عباس عارفی