سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان، دولت بایدن اعلام داشت که از تاریخ اول ماه مه در توافق با طالبان، خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان آغاز شده و ۱۱ سپتامبر به پایان خواهد رسید. حضور طولانیمدت آمریکا در افغانستان پس از حدود دو دهه، انتقادات فراوانی در جامعه آمریکا و نخبگان سیاسی این کشور پدید آورده است. شعار «پایان جنگهای بیپایان» معطوف به افغانستان و عراق، در کمپینهای تبلیغاتی اوباما و ترامپ، برآمده از همین خواست عمومی بود. اکنون که گویا دولت آمریکا اراده نموده تا به حضور نظامی در افغانستان پایان بخشد، این پرسش مطرح است که پس از دو دهه حضور نظامی، چه اهدافی از این تصمیم دارد و این اقدام چه تبعاتی در سطح منطقه برای افغانستان و همسایگانش در پی خواهد داشت؟
هرچند پاسخ به همه این پرسش ها در این نوشتار نمی گنجد اما این خروج را می توان«محوری تاریخی در سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد» دانست که به کاهش میلیتاریسم در سیاستهای مرتبط با امنیت ملی آمریکا میانجامد. به نظر می رسداین خروج باید آغاز و نه پایان یک حرکت باشد که حضور طولانیمدت نیروهای نظامی گسترده را با «عملیاتهای پنهان، پیمانکاران خصوصی و هواپیماهای بدون سرنشین» جایگزین می کند. هرچند دلیل این جابجایی از اول مه به یازده سپتامبر، «مسائل لجستیکی» یا عدم امکان فنی و تهیه تجهیزات لازم برای خروج ذکر شده است، اما در عین حال به نظر میرسد انتخاب این تاریخ، یک اقدام نمادین به معنای پایان نبردی است که به بهانه حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، موجی از کشتار و ویرانی و جنگ طولانی را برای افغانستان به ارمغان آورد.
دولت ایالات متحده در یک بازی باختباخت در افغانستان گرفتار آمده است. اگر بماند، مجبور است هزینههای نبرد با گروههای شبهنظامی بویژه طالبان را تحمل کند و اگر برود، عملاً به شکست دو دهه نظامی گری اقرار کرده است. به همین سبب منتقدان این تصمیم که آن را به «جناح چپ حزب دموکرات، انزواگرایان و راستگرایان» نسبت میدهند، معنقدند این اقدام، پایمالشدن خون بیش از ۳۵۰۰ نظامی کشتهشده در افغانستان خواهد بود. ولی این منتقدان، گزارشهای جامعه اطلاعاتی آمریکا را مد نظر قرار نمیدهند که طبق آن، تهدید آمریکا از سوی القاعده و داعش از مبدأ افغانستان، به دلیل تسلط طالبان بر این محدوده، بسیار کماحتمال ارزیابی شده است. علاوه بر اینکه عملیاتهای کمتعداد ضد تروریسم و فعالیتهای اطلاعاتی آمریکا در افغانستان تداوم خواهد داشت. بایدن معتقد است حضور نظامی آمریکا در افغانستان پس از ۲۰۱۱ به دلیل دفع خطر احتمالی القاعده، غیرضروری بوده است. حال آنکه تداوم حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان، جز هزینههای انسانی و مادی، دستاوردی برای دولت ایالات متحده ندارد. در عین حال که زمان طولانی و فرسایشی آن، دیگر پشتوانهای برای حمایت از آن در افکار عمومی آمریکا باقی نگذاشته است. علاوه بر اینکه ایالات متحده نیازمند آن است که با خروج نظامی از افغانستان و غرب آسیا، منابع مادی و انرژی سیاسی و اجتماعی دولت را برای مهار رشد روزافزون چین به کار بگیرد.