سیاستِتیتر یک

اجماع ملی و منطقه ای در مورد صلح افغانستان نزدیک به نظر می رسد

افغانستان در هفته‌ی جاری سه نشست را در پیوند به صلح کشور میزبانی می‌کند. هدف اساسی این سه نشست ایجاد اجماع منطقه‌ای و جهانی در مورد روند صلح و مذاکرات بین‌الافغانی گفته شده است. ایجاد اجماع منطقه‌ای و جهانی برای صلح افغانستان سرنوشت‌ساز است. اگر میان قدرت‌های بزرگ به هر دلیلی هم‌سویی نباشد، روند صلح افغانستان مختل می‌شود؛ زیرا نفوذ نامتعارف قدرت‌های منطقه‌ای در مناسبات قدرت افغانستان گسترده است. مخصوصا وقتی پای طالبان در میان باشد، گستردگی این نفوذ بیش‌تر به چشم می‌آید. پاکستان، حامی اصلی گروه طالبان تلقی می‌شود. همچنین گزارش‌هایی از مناسبات پنهانی طالبان با حکومت ایران طی چند سال اخیر و مناسبات فعال روسیه با طالبان نیز وجود دارد. قدرت‌های منطقه براساس منافع و معادلات رقابتی خودشان در افغانستان بازی کرده‌اند. بنابراین، غیبت اجماع منطقه‌ای و نارضایتی هر کدام از این کشورها می‌تواند روند صلح را آسیب بزند. با این استدلال لزوم شکل‌گیری اجماع منطقه‌ای نیازی است که باید خیلی وقت پیش روی آن کار می‌شد. حالا نیز این روند هرچند دیرهنگام، اما حیاتی است.

مسأله اصلی در سیاست خارجی افغانستان هنوز منازعه و مداخله است. دیپلماسی افغانستان در چند سال گذشته قادر نبوده است که رقابت نفوذ منطقه‌ای و جهانی را در کشور مدیریت کند. مهم‌ترین ناکامی افغانستان این بوده است که نتوانسته روایت «افغانستان آرام به نفع همه» را جایگزین حساسیت و خشم رقیبان همسایه کند. این سوءظن و بی‌اعتمادی باعث شده است قدرت‌های منطقه‌ای برای برقراری ارتباط با گروه طالبان از همدیگر سبقت بگیرند که نتیجه‌ی آن پیچیده‌شدن وضعیت جنگ و صلح افغانستان است.

سردرگمی ‌و نبود راهبرد روشن در سیاست خارجی افغانستان باعث شده است که در سطح منطقه توافق جدی روی حل سیاسی جنگ افغانستان به وجود نیاید. اکنون که وزارت خارجه افغانستان آستین بر زده تا اجماع منطقه‌ای را پیرامون صلح و گفت‌وگوهای بین‌الافغانی شکل دهد، تلاش اصلی دادن اطمینان به کشورها و قدرت‌های منطقه‌ای این باشد که افغانستان آرام به نفع همه است. این تلاش هرچند دیرهنگام، اما در آستانه‌ی شروع مذاکرات بین‌الافغانی نیاز است. تجربه امریکا می‌تواند برای افغانستان در این برهه سودمند باشد. کاری که واشنگتن کرده است این است که بحث صلح افغانستان در راستای منافع کشورهای منطقه از جمله ایران و روسیه قرار داده است. به این صورت که روسیه و ایران خواستار خروج امریکا از افغانستان است و حل سیاسی جنگ کمک می‌کند که امریکا از افغانستان برود. دستگاه دیپلماسی افغانستان همین کار را کند و به تمام کشورهای منطقه نشان دهد که یک افغانستان باثبات می‌تواند فرصت‌های بی‌نظیر اقتصادی برای همه در پی داشته باشد. برعکس یک افغانستان جنگ‌زده و درگیر ناامنی می‌تواند زمینه‌ی ناامن‌شدن دیگران را نیز باعث شود.

به‌نظر می‌رسد رسیدن به یک اجماع منطقه‌ای در مورد صلح افغانستان ساده‌تر از گذشته شده است. از یک طرف، قدرت‌های منطقه‌ای و کشورهای همسایه‌ی افغانستان با برنامه‌های واشنگتن در مورد صلح افغانستان هم‌سو به‌نظر می‌رسند یا دست‌کم مخالفت آشکار ندارند و از طرف دیگر، اجماع داخلی در افغانستان بیش از هر زمان دیگری به میان آمده است. نیروهای سیاسی مخالفت جدی ندارند. تنش‌های سیاسی به‌عنوان یک عامل جدی بازدارنده‌ی روند صلح که به تنش‌های منطقه‌ای پروبال بیش‌تری می‌داد، تقریبا وجود ندارد. بنابراین، در شرایطی که امکان رسیدن به صلح در افغانستان بیش‌تر از هر زمان دیگری ممکن شده است، ایجاب می‌کند که افغانستان به‌عنوان یک حکومت با پشتیبانی نیروهای وسیع سیاسی از این فرصت استفاده کند. از همه مهم‌تر، دستگاه دیپلماسی افغانستان از این حالت کرختی بیرون شده و رویکرد فعالی به خود اختیار کند.

اطلاعات روز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا