اتحادیه اروپا سیاستی غلط در مواجهه با کودکان مهاجر افغان بدون همراه بدست گرفته است
گفته می شود سران اتحادیه اروپا در کنفرانس بروکسل که تا فردا و پس فردا در بروکسل پایتخت بلجیوم برگزار می شود، قرار است با مقامات افغانستان در خصوص «مهاجرت گفتگوهایی در سطح بالا و پشت درهای بسته» داشته باشند.
براساس گزارش های اخیر اکثر رسانه های اروپایی و بیانیه های متفاوت سران این قاره، بازگشت تعداد زیادی از مهاجرین به افغانستان از موارد اصلی آجندای این گفتگوها خواهد بود.
براساس یک سندی که تاکنون به طور رسمی منتشر شده و بدست گاردین افتاده؛ افغانستان اگر بازگشت 80 هزار مهاجر را نپذیرد، شاهد کاهش در کمک ها به طور چشمگیری خواهد بود.
در طی سال 2015، بیش از 900 هزار مهاجر کودک بدون همراه وارد اتحادیه اروپا شدند، که براساس گزارش ها بیش از نیمی از کودکان اهل افغانستان هستند.
افغانستان همواره بیشترین جمعیت مهاجر را در سراسر دنیا دارد. اما باوجود این تعداد مهاجر، کمتر کسی می پرسد که چرا این تعداد کودک، خود را راهی سفری پر از خطر 5 هزار کیلومتری می کند تا به قاره اروپا برسد.
در این نوشته کوتاه می خواهیم روشنی بدهیم به این موضوع که زندگی در افغانستان برای یک کودک چگونه است، و چرا کودکان از افغانستان می گریزند و همچنین چه خطرهایی را در طی مسیر رسیدن به اروپا تجربه می کنند.
البته آسان نیست که بتوان توضیح داد که چرا کودکان افغانستان را ترک می کنند. انگیزه ها اغلب متفاوت است.
براساس گزارش کمیشنری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، کودکان مهاجر بدون همراه که در سال 2014 دست به مسافرت زدند، اغلب بین سنین 13 تا 17 سال بودند. بعضی از این کودکان از خشونت ها می گریزند، برخی دیگر به دنبال تحصیلات بهتر و یا راه هایی که بتوانند درآمد داشته باشند. برخی دیگر هم هر سه این موارد را در نظر گرفته اند.
بعضی وقت ها خانواده هایشان تصمیم می گیرند تا کودکانشان را راهی کنند. بعضی وقت ها هم کودکان خود تصمیم می گیرند تا راهی این سفر دراز شوند، که اغلب هزینه سفرشان یا از پس انداز خودشان است و یا از جمع آوری کمک و حمایت اقوام و خویشان در طی مسیر.
اغلب کشور ایران برای کودکان مهاجر افغان به عنوان یک توقف گاه محسوب می شود. آنها در ایران برای مدتی ماندگار می شوند و با کمک اقوام و خویشان شغلی پیدا می کنند تا هزینه ادامه سفرشان را تامین کنند.
اما خانواده هایی که فرزندانشان را راهی این سفر می کنند، اغلب خانواده هایی فقیر نیستند، زیرا دستمزد قاچاقبران برای انتقال آنان به کشورهای اروپایی بسیار گزاف است. والدین معمولا خانه و یا املاک شان را می فروشند و یا به رهن و اجاره می دهند تا بتوانند هزینه سفر فرزندشان را تامین کنند، که این خود فشاری می شود بر فرزند خانواده تا حتما خود را به مقصد برساند و در گرفتن اقامت پناهندگی موفق هم شود.
خشونت گسترده علیه کودکان:
هم اکنون افغانستان برای کودکان مکان امنی محسوب نمی شود. سال گذشته، براساس گزارشی از دفتر سازمان ملل متحد در افغانستان، 11 هزار تلفات غیرنظامیان در کشور ثبت شد که از هر چهار نفر، یک کودک شامل این لیست بود. در شش ماهه نخست سال جاری میلادی نیز، آمار تلفات غیرنظامیان از هر سه نفر یک کودک بود. سرباز گیری کودکان توسط شورشیان نیز در سال 2015 نسبت به سال 2014 دو برابر شد. شورشیان از کودکان برای حملات انتحاری استفاده می کنند.
«سازمان نجات کودکان» در اوایل سال جاری، یک سروی/ارزیابی خانگی در میان 1000 شهروند افغانستان راه اندازی کرد.
تقریبا بیش از نیمی از پاسخ دهنده ها زیر سن 15 سال بودند. تقریبا 91 فیصد این کودکان گفتند که تاکنون تجربه خشونت را داشته اند، که این خشونت ها شامل کتک، زدن با اشیاء و یا سوزاندن بوده است. تقریبا 40 فیصد پاسخ دهنده ها گفتند که طی سال گذشته یک تن از اعضای خانواده شان کشته شده است. از هر سه نفر یک نفر نیز در معرض شلیک گلوله و یا بمب و درگیری قرار گرفته اند. همچنین از هر پنج کودک، یک نفر گزارش دادند که مورد تجاوز و یا خشونت هایی بدتر قرار گرفته اند.
لازم به ذکر است که کشورهای ایران و پاکستان بیشترین آمار مهاجر افغان را دارند. سازمان بین المللی مهاجرت (IOM) گفته است بخاطر آزار و اذیت های اخیر پولیس پاکستان و خشونت ها، انتظار می روند تا 600 هزار مهاجر افغان تا پایان سال به افغانستان بازگردند.
سفری دلخراش:
سفر به سوی اروپا توسط این کودکان عمدتا دلخراش است. در ناروی، سازمان نجات کودکان با 78 کودک بدون همراه که از کشورهای افغانستان و سوریه آمده بودند مصاحبه کرده است.
این کودکان اغلب طی مسیر گرسنگی شدید و تشنگی را تجربه کرده اند. آنها همچنین در طی این مسیر کاملا تنها و وحشت زده بوده اند. به بعضی از این کودکان گلوله شلیک شده و برخی دیگر تهدید به مرگ شده اند. و یا اینکه در مسیر آبی نزدیک بوده غرق شوند و تا مرز کشته شدن پیش رفته اند. این کودکان همچنین از رفتار خشونت آمیز پولیس و یا رفتارهای خشونت آمیز بر سر مرزها نیز سخن گفته اند.
این در حالیست که بسیاری از کشورهای اروپایی هم اکنون در حال تایید قانونی هستند تا این کودکان مهاجر را به افغانستان بازگردانند. گرچه قانون اخراج اجباری و یا تسهیل بازگشت داوطلبانه سال هاست که وجود دارد، اما تاکنون کمتر کشور اروپایی از این قانون استفاده کرده بود؛ اما ظاهرا اوضاع در حال تغییر است.
دولت های اروپایی علاقه خاصی دارند که بگویند که مهاجران افغانی که وارد اتحادیه اروپا شده اند تنها به دنبال موقعیت شغلی بهتر بوده اند. اما باید گفت که واقعیت بسیار پیچیده تر می باشد.
افغانستان همچنان یکی از بدترین کشورها برای کودکان محسوب می شود. اگر دولت های اروپایی می خواهند که مهاجر کمتری از افغانستان وارد اروپا شوند، آنها باید در بخش تحصیل و خدمات به کودکان در درون خود افغانستان سرمایه گذاری کنند. آنها باید درک کنند که خشونت در افغانستان در حال افزایش است و باید چاره ای برای این موضوع بیاندیشند. کودکان و یا حتی افراد بزرگسالی که به افغانستان بازگردانده می شوند، بسیار به دشواری می توانند خود را دوباره در اجتماع و خانواده هایشان ادغام کنند. بازگشت به افغانستان با دست خالی، بدون اینکه توقعات خانواده هایشان را برآورده کنند، آنها را بیشتر منزوی می کند. بسیاری ها نمی توانند خودشان را بار دیگر در اجتماع و خانواده هایشان ادغام کنند.
تا زمانی که افغانستان سیستمی مطمئن برای حفاظت نداشته باشد، بازگشت کودکان به افغانستان کاری اشتباه می باشد. اروپا باید درک کند که وظیفه اتحادیه اروپا در حفاظت و ارتقای وضعیت حقوق بشر تنها در محدوده مرزهایش نیست. اروپا برای اینکه بتواند با پدیده مهاجرت به طور جهانی مقابله کند باید تمامی پیچیدگی ها و عوامل متعدد آن را بررسی و درک کند.
هم اکنون اروپا روی قسمت های دفاعی و کنترول مرزی سرمایه گذاری می کند، در حالی که در بسیاری از گزارش ها آمده است که ارتقای کیفیت خدمات تحصیلی یکی از فاکتوهاری اصلی برای مقابله با پدیده مهاجرت است. اروپا باید یک قدم به عقب گام بردارد و عوامل اصلی مهاجرت را در هر بافت زندگی خاص تحلیل نماید.
سازمان نجات کودکان
چون گشوری ما صاهب نداره چنتا لاشخور هست