طالبان اجازه برگزاری نشست مطبوعاتی به انجمن وکلای مدافع افغانستان نداد
انجمن وکلای مدافع افغانستان با دعوت از رسانه ها و نهادهای مختلف قرار بود امروز (یکشنبه 14 قوس) ساعت 10 صبح یک کنفرانس مطبوعاتی در تالار استقلال شهر کابل برگزار کند تا در آن نشست، درباره لغو جوازهای فعالیت شان از سوی طالبان و اشغال انجمن وکلای مدافع افغانستان سخن بگوید.
اما در حدود نیم ساعت قبل از شروع برنامه، افراد مسلح طالبان با ورود به محل برگزاری مراسم مانع برگزاری آن شدند و گفته می شود که برخی از عوامل آنها را بازداشت کردند.
اعضای انجمن وکلای مدافع می گوید که آنها پیش از برگزاری این نشست جوازهای لازم را اخذ کرده بودند، اما با این وجود باز هم به آنها اجازه داده نشده است.
نشریه انگلیسی حقوقی «ژوریست» می گوید در این نشست قرار بوده که اعضای انجمن وکلای مدافع افغانستان درباره جنبه های مختلف «ادغام اجباری» انجمن مستقل وکلای مدافع افغانستان با وزارت عدلیه طالبان سخن بگویند.
این اعضا یک بیانیه شش صفحه ای در این خصوص به زبان های پشتو و فارسی آماده کرده بودند.
تنها راه نجات افغانستان مشارکت اقوام به صورت عادلانه در قدرت و احترام به ارزشهای حقوق بشریست.
اگر این دو مورد در هر حکومتی در نظر گرفته نشود دامنه جنگهای قومی ونیابتی به صورت خودکار دامنگیر افغانستان میشود.
طال بان میدانند که حکومت شان نه مشروعیت دا خلی ونه مشروعیت بین المللی به خود گرفته ومهمتر اینکه فقر ،گرسنگی وبهاندادن به خواست های ملی و بین المللی از طرف امارت شعله های بی ثباتی را بیشتر میکند
عقلانیت سیاسی ایجاب میکند که با مشارکت تمام اقوام ساکن در افعانستان دولتی ساخته شود که مورد قبول همه باشد وگرنه حکومت نظامی واستبدادی دوامدار نخواهد بود.
متاسفانه در افغانستان هرگروهی که قدرت را در دست میگیرند باور کاذب پیدا نموده فکر میکنند که با روش سرکوب گرایانه جنگ خشونت و باایجاد قوانین خودساخته میتوانند کشور را اداره نمایند در حالیکه تجربه های حکومت ربانی و حکومت قبلی طال بان نشان داد که بدون مشارکت همه در قدرت ودولت حتما نارضایتی های اقوام ساکن در افعانستان باعث میشود که منجر به جنگ و خشونت گردد و حتی کوچکترین جنگ و خشونت هم حامیان بیرونی پیدا نموده باز هم صلح دائمی بوجود نخواهد آمد.
به تجربه ثآبت شده که حاکمان قبلی در افغانستان بخاطر مشروعیت بخشیدن به حکومت شان چند تن را از اقوام مختلف برای نشان دادن مشارکت همه اقوام در حکومتش چیدمان کرده وپست های بدون صلاحیت را محول آنان کرده است که این روش هم حد اقل در این زمان وشرایط کارساز نیست .
طال بان باید بدانند که شکست ویا بیرون رفتن آمریکا از افغانستان به هیچ وجه شکست نظامی آنان نیست.که طال بان خودرا فاتح میدان تلقی نمایند.
عوامل متعدد مانند رقابت های منطقوی بین المللی، مسائل کلان اقتصادی بین المللی، رقابت های سرعت گرفتن تکنولوژی های بین المللی، لابی گری های بین المللی خلیل زاد برای طال بان بخاطر قبیله وحمایت های زیرکانه حامد کرزی،ا شرف غنی از طال بان در سطح داخلی باایده قبیله محور پشتونوالی روی هم رفته منجر به بی میلی آمریکا از افغانستان گردید و منجر به فروپاشی نظام گردید.
به هرحال بحث در مورد فروپاشی در این نوشته گنجایش ندارد و حالا چه باید کرد مهم است تا بار دیگر افعانستان دستخوش جنگ های داخلی ونیابتی نگردیده و مردم دوباره قربانی جنگهای داخلی خانمان سوز و فقر نگردند.
باور من اینست که از این فرصت باید استفاده شود ختم جنگ در صورت نارضایتی های داخلی و خارجی پایان جنگ نیست بااعلان های یک جانبه نمیتوان گفت جنگ ختم است باید در عمل صلح را بوجود اورد.
فعلا امارت در معرض دید وانظار جامعه ملی وبین المللی قرار دارد و حالت نظاره گری هم خیلی طولانی مدت نخواهد بود و حتی گزر زمان هم به نفع بی سرنوشتی یک جغرافیای بدون دولت نیست وایده تجزیه را هموار خواهد ساخت.
وقتی امارت بیرق سفید را بالا میکنند وبیرق ملی را پائن میکشد بدانند که بیرق های زیادی از اقوام واحزاب مختلف به اهتزاز در میاید وبا نبود یک نشان ملی آغاز تجزیه و فروپاشی کل کشور شکل خواهد گرفت.
وقتی در اداره امارت زبان فارسی جا ندارد بدانند که ۷۰ فیصد مردم افغانستان بازبان فارسی صحبت میکنند خود را در آیینه حکومت نخواهند دید.
وقتی کوچ های اجباری در مناطق هزاره نشین ،تاجیک نشین اوزبیک نشین بعضا پشتون نشین انجام میشود مردم احساس میکنند که در آینده همه شان نابود خواهند شد.
وقتی زنان دختران را از حق تعلیم تحصیل وحقوق اساسی بازداشته اند و محدودیت کاری برایشان وضع میکنند بدانند که نصف جامعه که همانا زنان هستند از حکومت وامارت جدا میشوند به شمول مادران و خواهران امارتی
وقتی ترور های افراد نظامی وکارمندان دولت قبلی به هر دلیلی انجام میشود بدانند که صدها هزار خانواده مجبور به فرار میگردد.
وقتی خانه تلاشی ها به بهانه داشتن اسلحه انجام میشود بدانند که صدها هزار خانوار مجبور به جابجایی و ترک خانه های شان میشوند .
وقتی خبر نگاران مورد لد و کوب وترور قرار میگیرند بدانند که رسانه ها قادر به فعالیت در افغانستان نخواهد بود.
وقتی فعالیت های مدنی سرکوب میگردد بدانند که حکومت استبدادی دوام نخواهد آورد.
وقتی مالیات از مردم فقیر بنام عشر به زور جمع آوری میگردد بدانند که مردم را در تله ای گرسنگی و مرگ قرار میدهند.
وقتی ادعا میشود که امنیت را امارت تامین کرده اند بدانند که امنیت تنها نبود جنگ انتحار انفجار نیست که متاسفانه آن هم پایان نیافته
بلکه جامعه باید امنیت اقتصادی ، اجتماعی،روحی روانی داشته باشند.
وقتی به جای افراد مسلکی ملا قرار میگیرد بدانند که تخصص ملا در شریعت است و انها از سیاست،اقتصاد، زراعت ومسایل انکشاف، تکنولوژی های جدید و روابط بین الملل وحتی نظامی چیزی نمیدانند.
با اینکه بپذیریم که در بیست سال گذشته مهارت های جنگ انفجار را آموخته ودر بخش نظامی آشنای پیدا کرده اند.
امارت باید بداند که همه
این موضوعات از مسائل مهم دولت داری میباشد که بدون حضور اقوام مختلف و متخصصین امور وبدون مدارا با فعالین جامعه مدنی رسانه ای روشنفکران جامعه وبدون تعامل بین المللی وبا تبعیضات، قومی، مذهبی گروهی، لسانی هرگز دولت ایجاد نخواهد شد واگر ایجاد هم شود دوام نخواهد داشت.
هادی غفاری
خبر نگار