سفسطه جریان نفاق
عدهای کمر بستهاند که خط نفاق را در جامعه و میان مردم گسترش دهند. ادبیات سفسطه آلود این افراد عبارتند از:
۱. رعایت بیطرفی تا روشن شدن وضعیت جنگ؛ ولی این افراد توجه ندارند که در همه جا این طالبان بودهاند که در ابتدا وارد مناطق شده و مردم را در سر دو راهی مقاومت و تن دادن به ذلت و بیعت ننگین قرار دادهاند. واضح است که دفاع حق هر انسانی است. هیچ کسی نمیتواند مردم را از دفاع منع کند.
۲. طالبان مردم عادی را کاری ندارند؛ به فراموشی میزنند که در سالهای اخیر از سوی طالبان به صورت مستقیم و غیر مستقیم در حدود سی و یک حمله انتحاری بر مردم عادی انجام شده است. برای مثال هنوز داغ شهدای مکتب سیدالشهدا زنده است. مگر فراموش کرده ایم که طالبان در دره میدان چقدر از مردم عادی قربانی گرفتند. گناه اون دختر خرد سال بامیانی که با فامیلش در خزان سال قبل، در یک تونیس شهید شدند چه بود؟ مگر عروس و داماد را در فیروز کوه تیرباران نکردند؟ خاطره تلخ به شهادت رساندن کارگران هزاره در ننگرهار و معدن کاران در بغلان هنوز در بخش خودآگاه ذهن جامعه حضور دارد. همین چند روز قبل مناطق مسکونی مردم عادی را در ولسوالی پاتو به آتش کشیدند و خودشان را آواره نمودند.
۳. نادیده گرفتن گستره جنگ و خصلت اندام وارگی جامعه؛ طالب در یک جبهه نمیجنگد. بر فرض محال مناطق مرکزی بیطرف بماند، ولی مناطق دیگر چه؟ طالبان تفکیک نمیکنند. علاوه بر آن باید توجه داشت که جامعه مثل ارگانیزم زنده است که بخشهای آن به همدیگر مرتبط است. مناطق مرکزی در صورت در آسایش میماند که مناطق دیگر در امن و آرامی باشد و الا هزینه جنگ بر همه تحمیل میشود. وقتی بندری بسته میشود، مواد خوراکی برای همه گران میشود. نه برای آنهای که با طالب در جنگند. سرنوشت همه به یکدیگر گره خورده است. اگر خراب کار کشتی را سوراخ کرد همه غرق میشود؛ حتی کسی که جایش سالم است.
۴. تقلیل جنگ به جنگ رهبری حکومت و طالبان؛ پس این جنگ ربطی به ما ندارد. چشمهای خود را به روی این حقیقت بسته میکنند که طالبان با اصل نظام، دستاوردها و ارزشهای دنیای جدید مبارزه میکنند. آنها به دنبال پوشاندن قبای تنگ شریعت خود تفسیر بر اندام جامعه متحول و پویای حال اند. علاوه بر آن جنگ با حکومت نیز دلیل نمیشود که ما سکوت کنیم و گوشه گیری.
۵. اراده بر جنگ نیست؛ اگر اراده نباشد، پس چه کسانی در مقابل طالبان مقاومت میکنند. با وارد ساختن ضربات سنگین حداقل جلو پیشروی طالبان گرفته شده است. در روزهای آینده شاهد تحولات خوبی خواهیم بود. بدون شک طالبان از خلا استفاده کرد و مناطقی را گرفت. سروسامان دادن و باز تجدید جبهات زمان لازم دارد. محدودیتها را نباید فراموش کرد. در اکثر ولایات جنگ است. این امر سبب میشود که کمکها به موقع آنگونه که میل داریم نرسد. تنظیم مسائل جنگی زمان لازم دارد، همانگونه که یک مسافرت کوتا و نزدیک به تدارکات خاص خود محتاج است.
۶. طالبان تغییر کردهاند؛ موقف طالبان در مورد مسائل بنیادی جامعه ما هیچ تغییری نکرده است. رفتارهای آنها از دوحه تا جبهات جنگ گواه این حقیقت است. دیدگاه شان را هم باربار بیپرده بیان داشتهاند.
۷. هیچ سازش و توافق پشت پرده نیز وجود ندارد. نه پنجاه پنجاه و نه هفتاد و سی. همه چیز در میدان و گفتگوهای صلح تعیین میشود.
دکتر امان فصیحی