ضرورت صلحِ پایدار پس از دو دهه
نشست «بن» پس از شکست طالبان اگر زمینهساز یک تغییر مثبت پس ۳۰ سال جنگ در کشور بود و منجر به تشکیل «دولت» صلحآمیز موقت گردید؛ اما دهها معایب و نقایصی داشت که قطعا نتوانست این نشست بینالمللی منجر به صلح پایهدار و دایمی گردد. نادیده گرفتنِ طرفهای جنگ یکی از مشکلات اساسی فیصله بن بود که این چالش در دو دهه اخیر هزاران قربانی برجا گذاشت و در طی ۱۹ سال گذشته نه ملتی شکل گرفت و نه «دولت ملی» به وجود آمد. طی ۱۹ سال گذشته در اثر هزاران حملات طالبان بر شهرها و جبهات جنگ، هزاران جوان شهید و زخمی و صدها خانواده در ماتم غم نشستند.
در چهار انتخابات ریاست جمهوری، نهتنها رای مردم تعیین سرنوشت نکرد و زمینهٔ صلح فراهم نگردید، بلکه جعل و تقلب در روند انتخاباتها، ویرانی و عقبگرد جدی را تجربه کردیم. اینک در آستانه مذاکره و صلح با طالبان پس از دو دهه خونین، نباید فرصتهارا به چالش تبدیل کنیم. با درک اشتباه بن و تجارب ناکام، اینبار تلاش صورت گیرد تا برای تحقق صلح عادلانه و پایهدار، به نتیجهای دست یابیم که هیچ گروه و جناحی از آیینهی قدرت بیرون قرار نگیرد و مجالِ جنگ برای هیچ جناحی باقی نماند. افراد و حلقاتِ حاکم بر سر اقتدار نبايد به منظور بقای خودشان، پروسه صلح را به چالش بكشند، خوب است ارق خودخواهی را کنار بگذارند و به خواست جمعى مردم افغانستان تمكين كنند واز اين فرصت تاريخى پيش آمده كه يگانه روزنه اميد براى قطع جنگ و خون ريزى به شمار ميرود، استفاده بهینه و خردمندانه صورت گیرد تا به صلح واقعی گذار نماییم.
طرح تشکیل یک اداره همهشمول که زمینهای گذار به دولت-ملت و نظام مردمسالار را به ارمغان بیارد، يگانه راه بيرونرفت از بحران كنونى ميباشد.
هارون معترف