طالبان هنوز خوی دد منشانه خود را دارند

قندهار – کمال الدین طی سفر اخیر خود به یک آرایشگاه مراجعه کرد تا از لذت نامشروع گونههای تراشیده و سبیل مد روز حظ کند. اما این مغازهدار ۲۵ ساله، از ترس خشم طالبان، قصد داشت قبل از عزیمت به خانه اجازه رشد مجدد آن را بدهد.
پدر و برادرش ماه گذشته به خاطر استفاده از تلفنهای هوشمند در ولسوالی ارغستان، محل زندگیشان دستگیر شدند. شورشیان دستگاههایی را که میتوانستند برای رفتارهای غیراسلامی مانند پخش موسیقی و فیلم استفاده شوند، مصادره کردند و مردان را مجبور به بلعیدن سیم کارتهایشان کردند.
کمال الدین هنگام انتظار برای بازگشت از قندهار، مرکز ولایت تحت کنترل حکومت، این داستان را بازگو کرد. وی گفت: ” اگر مرا اینطور ببینند به زندانم میاندازند. اگر طالبان برگردند، تاریکی خواهند آورد.”
طالبان، که ۲۰ سال پیش توسط حملهای به رهبری ایالات متحده از قدرت برکنار شد، آماده گسترش نفوذ خود است زیرا نیروهای آمریکایی، پس از توافقنامهای که در فبروری سال ۲۰۲۰ امضا شد، قصد دارند اواخر سال جاری کشور را ترک کنند. این گروه در ماههای اخیر تلاش کردهاست تا خود را به عنوان یک بازیگر دولتی مسئول در برابر قدرتهای منطقهای و غرب به نمایش بگذارد. در حقیقت، برخی از مجازاتهای شدید آنها، مانند قطع دست برای سارقان، کمتر از دهه ۱۹۹۰ مورد استفاده قرار میگیرد زیرا آنها در تلاشند که از گریزان شدن افغانها جلوگیری کنند.
با این حال گزارشهای کمال الدین و سایر کسانی که تحت حکومت طالبان زندگی میکنند، و همچنین خود شورشیان، حاکی از آن است که حکومت این گروه مانند گذشته بیرحمانه است و با چند دهه تجربه، حالا ماهرانهتر هم است.
طالبان هنوز موسیقی را ممنوع میدانند، مردان را مجبور به بلند گذاشتن ریش میکنند، تحصیلات دختران را محدود میکنند و زنان را از ترک خانه بدون اقوام مرد یا پوشیدن برقع منع میکنند. ساکنان مناطقی که آنها کنترل میکنند، میگویند که ضرب و شتم و اعدام افراد متهم به جنایت – با نمایش جسد مجرمین به عنوان هشداری برای بقیه – هنوز هم عادی است. در یک مورد، مردانی که به آدم ربایی متهم شده بودند، در ملا عام به دار آویخته شدند، مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و برای اینکه همه ببینند، با لباسهایی غرق در خون همان جا رها شدند.
برای برخی، عدالت سریع و بی رحمانه احساس امنیت را فراهم میکند، امری که به ظهور اولیه طالبان دامن زد، از جمله برقراری نظم در کشوری که درگیر جنگ، جرم و فساد است. اما این روند باعث ترس نیز میشود.
اشلی جکسون، که تحقیقات گستردهای را در مورد افغانستان، طالبان و افرادی که تحت حکومت آنها زندگی میکنند، برای موسسه توسعه خارج از کشور، یک اتاق فکر در امور جهانی، انجام داده، گفت: “داشتن یک حکومت سایهوار به مدت چند سال تجربهای را به طالبان دادهاست که این گروه به رهبری روحانیون روستایی قندهار و سایر ولایات جنوبی، هنگام تصرف کابل در سال ۱۹۹۶ فاقد آن بودند.”
وی گفت: “آنها این سطح از سازماندهی را و مطمئناً این سطح از تحصیلات و مهارت را نداشتند. این بدان معنا نیست که آنها آسانگیر شدهاند. آنها درواقع حالا زیرکتر هستند. ”
رهبران طالبان که در مورد توافق نامه خروج سال گذشته با دیپلماتهای آمریکایی در دوحه، قطر، مذاکره کردند، میگویند که آنها میخواهند یک حکومت فراگیر ایجاد کنند که تهدیدی برای هیچ کس نباشد، و این امر از فعالیت گروههای تروریستی در خاک افغانستان نیز جلوگیری میکند. ملا هیبت الله آخوندزاده، رهبر طالبان در پیام تعطیلات عید در ماه مِی گفت: “امارت اسلامی به دنبال روابط صمیمانه و مثبت بر اساس احترام متقابل و رفتار خوب با همه کشورهای همسایه، منطقه و جهان است. ”
میزان نفوذ طالبان بر آینده سیاسی افغانستان تا حد زیادی به نتیجه گفتگوهای صلح فعلی با حکومت افغانستان بستگی دارد که قرار است این هفته از سر گرفته شود. در صورت فروپاشی این گفتگوها، این کشور میتواند شاهد خشونت یا جنگ داخلی بیشتری باشد.
با خروج نیروهای آمریکایی، طالبان احتمالاً از خلأ امنیتی، خواه از طریق نیروی نظامی و خواه از طریق توافق نامه صلح، نفوذ سیاسی بیشتری در کشور خواهند داشت. نوع حکومتی که آنها میخواهند به نزدیک ۴۰ میلیون نفر از مردم افغانستان تحمیل کنند، در مقابل جهان گستردهتر اسلام قرار میگیرد، جایی که نیروهای بنیادگرایی مسلمان در سالهای اخیر عموماً رو به زوال بودهاند.
شادی حمید، کارشناس اسلام سیاسی در موسسه بروکینگ، گفت: “این یک داستان هشداردهنده است.” وی با اشاره به گروههایی مانند اخوان المسلمین مصر، که پس از یک سال که در قدرت بودند، در سال ۲۰۱۳ به یک کودتای نظامی تسلیم شدند، گفت: “جنبشهای جریان اصلی اسلام گرایی که تصمیم به مشارکت در فرایندهای دموکراتیک گرفتند، نتیجه چندانی نگرفتهاند. برخی از جنبشهای اسلامگرا که از خشونت استفاده میکنند، به نتایج قابل توجهی دست یافتهاند.”
حمید، یک جنگجوی ۲۸ ساله طالبان گفت که وی پس از کشته شدن کاکایش در حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی، در سن ۱۵ سالگی به این جنبش پیوست. او اوایل ماه جاری با سه ساعت فاصله از روستای خود به کابل رفته و برای اولین بار پس از ۹ سال وارد پایتخت افغانستان شد.
این جنگجوی طالبان با پوشیدن صندل و لباس سنتی افغانستان، با موهای فرفری و ریش نامرتب، از دیدن زنان در محلههای طبقه متوسط شهر که به جای پوشیدن لباسهای کاملاً پوشیده، فقط چادر به سر داشتند، ناراحت شده بود.
حمید در حالی که آهنگ موسیقی پاپ افغانی به گوش میرسید، گفت: “این آدمها، اینها خدا را نمیشناسند” ، وی با اشاره به اینکه موسیقی در اسلام ممنوع اعلام شدهاست، گفت: “این حرام است”.
وی گفت، در کابل، طالبان قصد دارند نوع حکومت اسلامی را که در دهه ۱۹۹۰ ایجاد کرده بودند، بازگردانند. “چه مشکلی در آن زمان وجود داشت؟ مردم همیشه میگویند ما با زنان بدرفتاری کردیم، اما آن موقع این یک ضرورت بود، “او مثل باقی طالبان گفت، محیط مکتب برای دختران امن نبود.
چند روز قبلتر حمیده گفته بود، او بیرون از مسجدی در ولسوالی سیدآباد ولایت وردک دیده بود که طالبان یک مرد مسن را که از مردان دیگر رابطه جنسی خواسته بود متهم کرده بودند. او گفت: این مرد را بردند و پاهایش را آنقدر با شاخههای ضخیم درخت گیلاس زده بودند که به سختی میتوانست بایستد.
وی گفت: “قدرت واقعی ما هوش ماست. هر کاری که انجام دهید، به سرعت متوجه خواهیم شد.”
توانایی طالبان در ایجاد نظم، هر چند بی رحمانه، در بیشتر مناطق افغانستان در دهه ۱۹۹۰ همچنان منبع قدرت آنها در مناطق روستایی است که در آن بخشهایی از جمعیت تفکری مانند آنها دارند.
سنگین در ولایت هلمند، مرکز اداری طالبان واقع در غرب قندهار، به گفته ساکنان آنجا، طی سال گذشته شاهد افزایش تعداد پناهندگان از مناطق ناپایدارتر در این ولایت بودهاست. یکی از ساکنان گفت: از زمان توافقنامه فبروری ۲۰۲۰ با ایالات متحده، قیمت اجاره ماهانه برای یک خانه مناسب از حدود ۱۰ دالر به حدود ۱۰۰ دالر افزایش یافته است.
مردم محلی توضیح دادند که طالبان چگونه اختلافات بر سر زمین را طی چندین ماه حل و فصل کردند، فساد را ریشه یابی کردند و کسب و کار را به بازارهایی که سالها خالی بودند، برگرداندند.
عبدل، یک پزشک در ولسوالی چرخ تحت سلطه طالبان در ولایت لوگر، جنوب کابل، گفت: “ما میتوانیم محل کار خود را از صبح تا عصر باز نگه داریم بدون اینکه ترسی از سارقان داشته باشیم.”
یک بعد از ظهر در سال گذشته، او به دنبال صدها نفر دیگر از نمازگزاران، از نماز جمعه به بازار رفت، جایی که شورشیان از ساکنان خواسته بودند که جمع شوند. هنگامی که حدود ۲۰۰۰ تماشاگر جمع شدند، جنگجویان طالب مردی را در مقابل جمعیت کشاندند و او را به سرقت موتورسیکلت متهم کردند. عبدل گفت، یک روحانی سپس با شلاق که روی آن آیات قرآنی نوشته شده بود، به پشتش ضربه زد. با هر ضربه، طالب دیگری جمعیت را تحریک می کرد که فریاد بزنند “الله اکبر”. این ماجرا دو ساعت طول کشید.
رهبران طالبان جزئیات کمی درباره نحوه اداره کشور ارائه دادهاند. آنها گفتهاند که می خواهند حاکمیت اسلامی را برپا کنند، اما نگفتهاند چه چیزهایی را به دنبال دارد – یا افرادی را که میترسند آنها سابقه خود را در مورد نقض گسترده حقوق بشر تکرار کنند، آرام نکردهاند.
فاطمه گیلانی، یکی از چهار زن در هیأت حاضر از مذاکرات از سوی حکومت، همچنین عضوی از شورای ۲۰۰۲ بود که پس از سرنگونی طالبان، یک دولت انتقالی و کمیته متعاقب که قانون اساسی را تهیه کرد، برگزید. او در آن نقشها، با روحانیون محافظه کار و بزرگان سرتاسر کشور برای ایجاد حمایت واحد از قانون اساسی جدید مشورت کرد و امیدوار بود که بتوان طالبان را دوباره متقاعد کرد که اقدامات خود را برای ایجاد حمایت بیشتر در میان افغانها تعدیل کند.
خانم گیلانی گفت که ممکن است طالبان اعتقادات اصلی خود را تغییر نداده باشند، اما ” به خوبی می دانند که حفظ سبک و سیاق ابتداییشان غیرممکن است. آنها می دانند که افغانستان کشور متفاوتی است.”
مقامات دولتی در کابل میگویند که غرب نباید دچار این توهم شود که طالبان تمایلات یا جهان بینی خود را تغییر دادهاست. عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه ملی و چهره برجسته مقاومت ضد طالبان در دهه ۱۹۹۰، گفت: “من فکر نمیکنم که بتوان انتظار داشت که طالبان تغییر عقیده بدهند.” آقای عبدالله در مورد افغانهایی که نگران هستند آزادیهای فعلیشان به خطر بیفتد، افزود: “این ترس کاملا موجه است.”
در ماه می، طالبان در موسی قلعه هلمند، دو آدم ربا را که دو زن و یک مرد را ربوده بودند، گرفتند. در یک ویدیو، افراد ربوده شده، در زنجیر و با تهدید اسلحه، از خانوادههایشان میخواهند که برای آزادی آنها پول جمع کنند. به گفته یکی از ساکنان که فیلم و عکس های این حادثه را ارائه داد، چند روز بعد، پس از آزاد کردن گروگانها، طالبان مجرمان ادعا شده را از برجی در مرکز شهر به دار آویختند، سپس به آنها شلیک کردند و گذاشتند همان بالا بمانند – با چشمان بسته و خون جاری از لباسّهایشان – تا ساکنین آنها را ببینند.
در ماه دسامبر، ملیشههای طالبان گروهی از مردان را که به آنها گفته شده بود در بسهایی که از کابل در بزرگراهی در ولایت وردک تحت کنترل شورشیان به قندهار میرفتند، دست به سرقت میزدند، گرفتند. به گفته حمید، جنگجوی طالبان و غیرنظامیان منطقه، طالبان پس از کشتن یک مظنون با شلیک تیر، بدن او را از یک تیر چراغ کنار بزرگراه آویزان کردند تا هشداری برای سایرین باشد.
در یک مجازات معمول که توسط جنگجویان و ساکنان بازگو شده، طالبان یک دزد را روی خری رو به عقب حیوان قرار دادند، صورتش را با زغال یا روغن سیاه کردند، و در حالی که او را در جاده ها سواری میدادند، مجبور کردند که در یک بلندگو داد بزند که پشیمان است.
به گفته غیرنظامیان، تحلیلگران امنیت غربی در کابل و کارشناسانی که طالبان را دنبال میکنند، اگرچه طالبان از فعل مجازات سرقت با قطع عضو حمایت میکنند، اما امروزه به ندرت چنین اتفاقاتی در قلمرو طالبان اتفاق می افتد. ذبیح الله مجاهد، سخنگوی این گروه، گفت که بعد از ایجاد یک سیستم کاملاً پایدار، قطع عضو باید همراه با مراقبتهای بهداشتی بعد از بریدن اندام، انجام شود.
طالبان همچنین بسته به آداب و رسوم محلی، در اعمال قانون تا حدودی انعطاف نشان دادهاند. به گفته باشندگان، آنها در مناطقی از هیرمند و قندهار آنتنهای تلویزیونی و دستگاههای پخش موسیقی یا فیلم را از بین می برند. با این حال، در ولایت شرقی لوگر، این اقلام اکثراً مجاز هستند. سمندر، یک جنگجوی ۲۸ ساله طالبان از ولسوالی چرخ، گفت که دو تلفن هوشمند دارد.
وی با اشاره به سریال تلویزیونی تاریخی “Kurulus: Osman” در مورد امپراتوری عثمانی گفت: “ما سریالهای ترکی را تماشا میکنیم، به ویژه” عثمان ” را! بدون آن، نمیتوانیم بخوابیم.” وی گفت که او از اینترنت برای جستجوی گوگل و خواندن اخبار استفاده میکند. “اگر نتوانم از اینترنت استفاده کنم، احساس میکنم بخشی از بدنم را از دست دادهام.”
در قندهار تحت کنترل حکومت، دومین شهر افغانستان و زادگاه معنوی طالبان، روحانیون برجسته صریحاً نحوه اداره طالبان در مناطق تحت سلطهشان را ستایش میکنند. محمود سعید، رهبر ۲۸ ساله مسجد جامع حنفی، یک مسجد با نفوذ، گفت: “بیشتر مردم خواهان بازگشت طالبان هستند. در آن زمان اوضاع بهتر بود. اکنون هیچ قانون اسلامی وجود ندارد. ”
غیرنظامیان مخالف حکومت طالبان از مالیات بیش از حد، خشونت مستبدانه و خدمات ضعیف، به ویژه در مکاتب و بهداشت شکایت دارند. کمال الدین، از ارغستان، گفت که دیگر به مسجد نمیرود زیرا طالبان با استفاده از وقت نماز ساکنان را تحت فشار قرار میدادند تا برای جنگجویان آنها تراکتور و غذا تهیه کنند و بدون مزد برای آنها کار کنند.
نثار احمد، یک مغازهدار از شهر اسپیروان در قندهار که تحت کنترل طالبان است، شکایت کرد که دختران اجازه تحصیل بیش از سن بلوغ را ندارند. وی گفت: “من قصد دارم مغازهام را بفروشم و به شهر بروم تا دخترم بتواند تحصیل کند.”
معلمی به نام عبدالله، که در مکاتب تحت کنترل حکومت و شورشیان کار کردهاست، گفت که مکاتب در مناطق طالبان در ولایت لوگر زادگاهش، تنها حدود یک پنجم کتابهای مورد نیاز را دارند.
شکوفه بهار، مادر سه فرزند از ولسوالی پنجوائی در قندهار، تحت سلطه طالبان، گفت که در طول ۱۴ سال زندگی در یک ازدواج بسیار بد، تنها زمان فراغتش رفت و آمدهای او برای خرید روزانه به بازار بودهاست. وی گفت که پس از آمدن طالبان به شهر، آنها زنان را از خروج از خانه بدون همراه داشتن یکی از اقوام مرد منع کردند و او را در خانه حبس کردهاند.
وی گفت: “مردم نیازی به طالبان ندارند تا قوانین خود را بر آنها تحمیل کنند. همه میدانند که چطور باید درست رفتار کنند.”
منبع: وال استریت ژورنال
ترجمه: خبرنامه