خوشیفتگی از انسان حکمتیار می سازد
گلبدین حکمتیار از شخصیتهای جهادی-سیاسی افغانستان است و پیوسته فراتر از قلمرو صلاحیت و تواناییهایش خود را نمایش داده است. از رفتار این شخصیت سیاسی طوری به نظر میرسد که گویا رویکرد سیاسی-حزبیاش همیشه یکی از برحقترین، جناحها و جریانهای سیاسی در افغانستان بوده و مثلاً برای صلاح مردم افغانستان دست به اعمال خشونتآمیز زده است. به گمانم از نظر آقای حکمتیار، مردن در خیابانها صلاح مردم افغانستان است.
حکمتیار یکی از رهبران جهادی است که با دیگر گروههای تندرو اسلامی رابطهی تنگاتنگی دارد. او بنا بر روابطی که با القاعده و گروههای تندرو دیگر داشت، نتوانست از دولت پسا بن سهمی بگیرد. این امر باعث شد که چندین سال در کوههای افغانستان متواری باشد و علیه دولت افغانستان و متحدانش بجنگند. همچنان گلبدین پس از سقوط طالبان در چندین حملهی تروریستی شهر کابل دست داشت و صدها غیرنظامی را با حملات تروریستی به خاک و خون نشاند.
اکنون با تظاهرات مسالمتآمیز میخواهد خود را در شمار انسانهای مدنی نشان دهد. آقای حکمتیار نمیداند، در پیوست به هر عملی که تهدید وجود داشته باشد، رفتار خشونتآمیز به شمار میآید. چنانچه چندی پیش آقای حکمتیار با تظاهرات ارگ را تهدید به تسخیر کرده بود.
با اینکه حکمتیار عملکرد غیرقابلقبولی داشت، دولت افغانستان با او صلح کرد و برایش جایگاه اجتماعی بخشید. دولت افغانستان بدون کیفرخواهی برایش امتیازهای بیشماری قایل شد و او را اجازه داد که در انتخابات افغانستان شرکت کند. با وجود ادعاهای فراوان، کموبیش ۳ درصد از کل آرای انتخابات را به دست آورد که شکست بزرگی برایش تلقی شد و تمثال تصورش از خودش فرو ریخت؛ اما در پشت تقلبهای کمیسیون انتخابات پنهانش کرد.
حکمتیار با وجود حاتمبخشیهای دولت افغانستان بهجای تمکین از راه ستیز با دولت پیش میآید و با این رویکرد دنبال جایگاه و پایگاه سیاسی است که یک مقداری نتیجه نیز داده؛ حکمتیار در بیستوششمین سالگشت خروج نیروهای شوروی در سخنرانی دولت را به فروپاشی تهدید کرد و خبر داد که با تظاهرات ارگ را تسخیر میکند. او پیشازاین تهدیدات پیوسته از تحریک طالبان حمایت کرده و با اینکه از دولت امتیاز میگیرد دولت را تهدید به فروپاشی و از دشمنان نظام و مردم افغانستان حمایت میکند، اما بازهم دولت از او میگذرد بهجای آنکه در دادگاه از او استقبال شود.
اختلال خودشیفتگی در حکمتیار
معمولاً خودشیفتگی در بزرگسالی ظاهر میشود. افرادی که با این مرض دستوپنجه نرم میکنند؛ تصورشان در مغایرت با تصویر شخصی آنها از خودشان است و بهعنوان فرد پرمدعا و خودستا با همه برخورد میکند و آنچه دارند را ده برابر به رخها میکشند و نمایش میدهند. گلبدین حکمتیار پس از تطهیر شدنش گفته بود؛ یکصد و چند جلد کتاب چاپ کرده آنهم در زمانی که متواری کوهها بوده. آیا ممکن است یک فرد در کوهها متواری باشد و با دولت بجنگد و هم بتواند با خیال آرام صدوچند جلد کتاب بنویسد؟ گیرم که این فرد تمام عمرش را صرف کتابهای پرشمارش کرده باشد، آیا مردی که کل عمر دغدغهی جنگ و ستیز داشته میتواند اینهمه کتاب بنویسد، چگونه عمر این مرد کفاف داده است؟ تنها در خصوص نوشتن کتابهای حکمتیار پرسشهای فراوانی وجود دارد که همواره شخصیت او را در مغایرت با واقعیتش نشان میدهد
رهبر محبوب حزب اسلامی در انتخابات بیشتر از ۳ در صد آرا را از آن خود نکرد؛ ولی پیوسته کمیسیون را محکوم به تقلب آرا کرده و خود را پیروز میدان انتخابات فرض کرده بود. حزبی که گلبدین آن را از آن خود میداند دچار دودستگی است؛ هنگامی حکمتیار با دولت افغانستان صلح کرد، شاخهی دیگر این حزب که مشروعیت دولتی داشت به حکمتیار تمکین نکرد و همچنان به بقایای سیاسی خود بهعنوان حزب اسلامی جدا از شاخه حکمتیار ادامه داد.
حکمتیاری که نتوانست پس از برگشت نیم دیگر حزب خودش را با خود متحد کند؛ چطور مدعی برنده بودن در میدان انتخابات شده بود و این ادعای رهبر حزب اسلامی از کجا میآید؟
پس از تهدید دولت به فروپاشی با تظاهرات، حکمتیار لوحههایی در سطح شهر کابل خصوصاً دارالامان منتشر کرد که در آنها نوشته شده است: سرنوشت کمونیستهای ملحد و سکولارهای دینستیز یکسان است. این لوح تبلیغاتی حکمتیار نشان میدهد که او خود را تنها پیروز میدان در مبارزه با شوروی میداند، غافل از آنکه شکست شوروی هزاران دلیل دیگر داشت و در میدان مبارزه با شوروی تنها نمیجنگید.
جدا از این، منظور حکمتیار از سکولارهای دینستیز همین دولتی که وجودش را مشروعیت بخشیده و این مرد را در میان مردم تطهیر کرده، است. معلوم میشود که آقای حکمتیار ثبات فکری ندارد. او زمانی گفته بود که اگر یک امریکایی در افغانستان باشد، با دولت میجنگد؛ ولی حالا از همین دولت پول امریکاییها را خرج موترهای ضد گلولهاش میکند.
اکنون پرسش این است که حکمتیار با همین تظاهرات چند نفره، چگونه نظامی که اردو و پولیس منظم دارد تهدید به فروپاشی میکند؟ این برخورد حکمتیار از کجا میآید؟
زمانی که ادعاها و عملکردهای رهبر محبوب حزب اسلامی را در کنار هم قرار میدهیم، نتیجهای نمیگیریم جز اختلال روانیای به نام خودشیفتگی. با اینهمه اما ادعاهایی که از سوی این مرد میشود در مغایرت با عملکردش است و این خود نشانگر اختلالی است که رهبر محبوب تا کنون متوجه آن نشده است.
صبح کابل