برگزیده هاسیاست

سه جستار در خصوص سیاست‌مدار، سیاست‌دان و سیاست‌باز

ما تا حال به کرات در خصوص سیاست‌مدار، سیاست‌باز و سیاست‌دان شنیده‌ایم، اما درک درستی برای تفکیک علمی و صحیح از آن‌ها در دسترس نداریم. سیاست‌مدار را تنها با ژست‌های سیاسی‌اش می‌شناسیم، در حالی ‌که سیاست‌دان را شاید کلمه نادرست از لحاظ قواعد دستوری زبان تلقی کنیم. از سیاست‌باز نیز برداشت مشخص داریم. اما اگر دقت کنیم، در می‌یابیم که سیاست‌مدار با سیاست‌باز و سیاست‌دان، تفاوت کلی در نحوه عمل‌کرد، اهداف، اندیشه و حتا دانش سیاسی دارد. سیاست‌مدار کسی است که بر‌اساس عدل و انصاف سیاست و تدبیر کند و حضور کارآمد او در عرصه سیاست، عامل هدایت است. ‌این برداشت از سیاست، محتوای دینی دارد. سیاست‌دان کسی است که آشنایی به علم سیاست دارد، اما تدبیر عملی ندارد. سیاست‌باز اهل خدعه و نیرنگ است و معیاری برای حق و باطل ندارد. سیاست در این معنا بر هیچ مبنای ارزشی استوار نیست. برای درک این موضوع اگر به عمل‌کرد‌‌ها و روش‌های سیاسی دولت‌مردان خود نظری بیندازیم، در‌می‌یابیم که سیاست‌مدار کیست، سیاست‌باز کیست و سیاست‌دان در کجای جامعه ما قرار دارد.

در دنیای سیاست، ممکن این پرسش در اذهان بسیاری تداعی شود که چرا واژه سیاست قربانی هوس‌بازی‌‌‌های بشری شده است، به گونه‌‌ای که امروزه کلمه سیاست برای مردم عموماً و دانایان خصوصاً، یک حالت وحشت‌انگیز را همراه نیرنگ، دروغ و… ترسیم می‌‌کند. این‌جا است که سیاست‌مداری، سیاست‌دانی و سیاست‌بازی با هم خلط می‌‌شود. برای تفکیک و تبیین آن‌ها، ‌نخست باید دانست که سیاست و سیاست‌مداری چیست.

نخست: سیاست و سیاست‌مداری در لغت کاربردهای متنوعی دارد؛ مهم‌ترین آن‌ها پرورش، پروراندن، ریاست، سرپرستی، فرمان، دستور، امر و نهی و تدبیر امور است. البته بین همه این کاربردهای به ظاهر مختلف، تناسب، هماهنگی و ارتباط عمیقی وجود دارد. مثلاً رییس برای پرورش افراد، به تدبیر امور پرداخته و فرمان‌ها و دستورهای خاصی صادر می‌کند. در این عبارت همه کاربردهای سیاست در ارتباط با یک‌دیگر آمده‌اند. برای اصطلاح سیاست تعریف‌‌های گوناگونی ارایه شده است. در یک جمله، سیاست، هدایت جامعه به خیر و صلاح، کمال و فلاح است و سیاست‌مدار واقعی به کسی گفته می‌شود که دارای شناخت کامل از انسان و نیازهای او بوده و از اوضاع جهانی و روند سیاست‌های حاکم بر جوامع مختلف آگاه باشد و روشی را برگزیند که جامعه خود را در عزت و اقتدار به راه کمال هدایت کند. این سیاست ارزش است، جامعه به آن ضرورت دارد و کار چنین سیاست‌مداری عبادت است.

دوم: انحراف سیاست از معنای واقعی آن، سیاست‌بازی است و آن عبارت است از یک‌سری نیرنگ‌‌ها و دسیسه‌‌هایی که سیاست‌بازان در راه پیش‌برد هدف سلطه‌جویانه خود به کار می‌‌گیرند. سیاست‌بازی از جمله واژه‌هایی است که به جهت کاربرد زیاد آن در فرصت‌طلبی‌ها، نیرنگ‌‌‌ها، دروغ‌‌ها، زورگویی‌‌ها‌… و استخدام هر‌گونه وسایل در راه رسیدن به هر هدفی که برای سیاست‌بازان خودکامه مطلوب تلقی شود، بدترین معنا را در ذهن شنونده تداعی می‌‌کند. در این نگاه، جهان و انسان‌ها وسیله منفعت‌طلبی افراد خودکامه هستند و اصل «هدف وسیله را توجیه می‌‌کند» شعار اصلی سیاست‌‌بازان است. در این نگاه، مرد سیاست کسی است که در ارایه نقشه‌‌ها برای رسیدن به اهداف سیاسی، ماهرتر باشد، هر‌چند عدالت اجتماعی پایمال گردد، ارزش‌‌ها نابود شود و پیمان‌ها نقض گردد.

سوم: سیاست‌مدار کسی است که بر‌اساس عدل و انصاف سیاست و تدبیر کند و حضور کارآمد او در عرصه سیاست، عامل هدایت است. ‌این برداشت از سیاست، محتوای دینی دارد (عینیت دیانت و سیاست). سیاست‌دان، کسی است که آشنایی به علم سیاست دارد، اما تدبیر عملی ندارد. سیاست باز اهل خدعه و نیرنگ است و معیاری برای حق و باطل ندارد. سیاست در این معنا بر هیچ مبنای ارزشی استوار نیست و هدف، وسیله را توجیه می‌‌کند. بارزترین مشخصه آن تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممکن، حتا ابزار نامشروع است.

در جامعه ما سیاست‌باز رواج بیش‌تر دارد. می‌گویند فلان سیاست‌باز یا رییس جمهور خیلی زرنگ و سیاست‌مدار است که توانست همه را راضی نگهدارد، در حالی که قیمت و هزینه بر‌آورد‌های شخصی‌اش، تباهی یک ملت است که با انجام آن اجازه داده علاوه بر یک اقتدار مرکزی، جزایر قدرت شکل بگیرد و دولت مرکزی را به چالش بکشد. آن سیاست‌باز، فقط خواسته خود را حفظ کند و از هر وسیله‌ای برای تداوم در قدرت و حفظ و بسط آن، با هر کسی و در هر جایی، معامله کرده است. سیاست‌باز واقعی همان دلالی است که برای رسیدن به اهدافش، حاضر است اصول و ارزش‌های بنیادی و فکری خود را کنار گذاشته و وارد ننگین‌ترین معاملات در بستر زمان شود.

8am

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا