خواست طالبان در رهایی بدون قید و شرط زندانیان این گروه غیرمنطقی ست
رفتار طالبان در برابر رهایی زندانیان این گروه طلبکارانه است. رهایی زندانیان طالب در شرایطی که این گروه ارادهای برای پایان جنگ ندارد، هیچ توجیه سیاسی-نظامی ندارد. از روزی که توافقنامه امریکا با طالبان امضا شده، این گروه پیوسته در افغانستان دست به خشونت زده است. نمونهی تازه و بارز آن حمله گستردهی طالبان بر ولسوالی درهصوف ولایت سمنگان است. در این حمله مردم بیدفاع و غیرنظامی هدف حملات طالبان است. گفته شده قربانیان این حملات مردم ملکی است. هر روز گزارشها از حمله طالبان بر نیروهای امنیتی افغانستان در گوشه و کنار کشور رسانهای میشود. این وضعیت به این معناست که طالبان حاضر نیستند کوچکترین امتیازی بدهند، اما انتظار دارند در بدل هیچ، به هر امتیازی که انگشت میگذارند، آن را به چنگ آورد. این کار طالبان هم به میخ و هم به نعلزدن است.
طالبان مدعیاند که حکومت افغانستان برای رهایی زندانیان این گروه بهانهجویی میکند. برای همین سخنگوی دفتر سیاسی این گروه در قطر اعلام کرده که تیم فنی این گروه دیگر با حکومت نمینشیند. اگر منظور گروه طالبان این باشد که بدون دستبرداشتن از خشونت هر لیستی را به حکومت افغانستان میدهد، فورا از بند رها شوند، طبعا این خواست غیرعقلانی است. روشن است که در صدر لیست طالبان نام افرادی شاملاند که جزء فرماندهان نظامی این گروهاند که دستشان در خون مردم افغانستان آغشتهاند. اگر حکومت افغانستان هم بخواهد این افراد را رها کند، مردم و نهادهای حقوقبشری اعتراض خواهند کرد. از این موضعگیری طالبان چنین برمیآید که این گروه به دنبال بهانه است و ارادهی واقعی برای گفتوگوی معنادار ندارد. ظاهرا گروه طالبان بهدنبال این است که فرماندهان نظامی خود در صدر فهرست برای رهایی زندانیان این گروه قرار دهد. اما این منطقی نیست. نیاز است که روند رهایی زندانیان طالب با آزادی افراد کمخطر طالبان کلید بخورد.
درست است که مذاکرات میدان چانهزدن برای دستیافتن به حداکثر از خواستهها است، اما مبنای هر چانهزنی باید صداقت و درستی باشد. اگر چنین نباشد، فرایند گفتوگو به گرههای کوری خواهد رسید. در شرایطی که هر روز طالبان دست به خشونت میزنند و پیوسته تهدید به حملههای تروریستی بیشتر کرده و همچنین امریکا و حکومت افغانستان را متهم به عهدشکنی میکند، مصداق دیگری از گفتهی مشهوری «هم به میخ و هم به نعلزدن» است. معنایش هم این است که طالبان در روند صلح صادق نیستند. زیرا بیشترین خشونت را طالبان هر روز رقم میزنند. شاید تصور طالبان این است که به هر حال امریکا از افغانستان خارج میشود و افغانستان نیز در گرداب تنشهای سیاسی گیر مانده است و این به آنان فرصت میدهد که به پیروزی مطلق نظامی در افغانستان بر سر قدرت بیاید. برای همین بهصورت تلویحی تهدید به خروج از موافقتنامه که ماه پیش امضا شد، میکند.
نیاز است که حکومت افغانستان در چنین وضعیت خود را جمعوجور کند. باید بحران سیاسی کنونی به پایان برسد. خوشبختانه دو طرف ماجرا برای گفتوگو از خود تا حدودی انعطاف نشان دادهاند. این چراغ سبزی است برای رسیدن به یک راه حل. تهدیدهای بزرگی در برابر افغانستان قرار دارد. هیولای کرونا، رویارویی با طالبانِ که به تسخیر افغانستان میاندیشند و هشدارهای پیهم امریکا بهعنوان بزرگترین متحد استراتژیک افغانستانِ مردمسالار برای قطع کمکها. قطع کمکها به افغانستان چیزی ساده نیست که در چنین وضعیت شکننده، افغانستان برای آن جایگزین داشته باشد. سر پانگهداشتن نیروهای امنیتی بدون بودجه لازم، ممکن نیست. اگر افغانستان نیروهای امنیتی خود را از دست دهد، سقوط جمهوری اسلامی افغانستان حتمی است. واقع این است که هر باری که در افغانستان حکومتها سقوط کرده، دلیل اصلیاش همین امر بوده است. بنابراین، نیروهای سیاسی باید وضعیت موجود را درک کنند. این یک واقعیت است که کمککنندگان جهانی از آجنداهای شخصی رهبران افغان خسته شدهاند. مردم افغانستان نیز از این وضعیت خسته هستند.
اطلاعات روز