نمایشگاه «عکس فوری» از زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران در آلمان برگزار شد
“عکس فوری از ایران”، عنوان نمایشگاهی از نیکلا تاچوسکی، عکاس اهل یوگسلاوی سابق، است که در سال ۱۹۹۹راهی ایران شده و گوشههایی از زندگی پناهجویان و مهاجران افغان در این کشور را با دوربین خود مستند کرده است.
این مجموعه که نزدیک به ۶۰ عکس سیاه و سفید در را در برمیگیرد، نحستین نمایشگاه از این دست است که در آلمان برپا شد.
پناهجویان افغان و “مردم در نیاز”
بر اساس آمار رسمی در سال ۱۹۹۹ بیش از ۴ میلیون پناهنده در ایران زندگی میکردند که نزدیک به ۳ میلیون تن از آنان را افغانها تشکیل میدادند. انگیزه اصلی نیکلا تاچوسکی، اما بررسی وضعیت پناهندگی این گروه در این کشور آسیایی نبود.
این عکاس با تجربه که در سال ۱۹۹۱ به پراگ مهاجرت کرده بوده، خود میگوید که بهطور اتفاقی به ایران سفر کرده و با زندگی پناهجویان افغان آشنا شده است: “یکی از دوستانم کنشگرم، ایگور بلاژویچ، که سازمان حقوق بشر “مردم در نیاز” را در جمهوری چک تأسیس کرده بود، برای تهیه فیلمی برای تلویزیون این کشور با یک تیم سه نفره عازم منطقه بود تا در مورد زلزله گلچک در ترکیه و پناهندگان افغان فیلمی تدارک ببیند. روزی از من پرسید که آیا میتوانم او را همراهی کنم؟ من که در آن زمان عکاس تبلیغاتی بودم و همیشه در آرزوی تهیه عکسهایی از موضوعات جدی و انسانی، فوری قبول کردم.”
به گفته این عکاس، رسانههای غربی اصولا در پوشش خبری وضعیت اضطراری و نیازهای پناهجویان در ایران و منطقه کوتاهی میکنند و از اینرو افکار عمومی این کشورها از شرایط سخت کمتر آگاهند.
“آوارگان افغان”، از بیدفاعترین اقشار اجتماعی در ایران
پناهجویان و مهاجران افغان، یکی از محرومترین و بیدفاعترین اقشار اجتماعی در ایران هستند که هیچ یک از دولتهای وقت حقوق مدنی آنان را به رسمیت نشناخته است. مسئولان اغلب در سالهای آغازین حضور اتباع افغانستان در این کشور، از عبارات “آوارگان افغان” و “اتباع بیگانه” استفاده میکردند. از این رو در مدارک اقامتی این گروه، از واژگانی که بر پناهنده یا مهاجر بودن آنان دلالت کند، نشانی نیست. بیش از نیمی از این “آوارگان” فاقد مدارک اقامت قانونی هستند که به “بیهویتی رسمی” آنان میانجامد و بر مشکلات و دشواریهای تامین معاش، سر و سامان دادن به زندگی فردی و اجتماعی آنان میافزاید.
اغلب قربانیان این بیعدالتیهای قانونی را کودکان تشکیل میدهند که بهعنوان نیروی کار ارزان مورد سوءاستفادههای اقتصادی و اجتماعی قرار میگیرند. پژوهشهای میدانی نشان میدهند که ۸۶ درصد از کودکان کار خیابانی ایران را اتباع خارجی تشکیل میدهند.
زندگی در اتاق خالی
نیکلا تاچوسکی در عکسهای خود، پیامدهای این گونه نابسامانیهای اجتماعی را نه تنها بر شرایط زیستی، بلکه بر جسم و روان پناهجویان دستمایه قرار داده است. او در بازتاباندن زندگیهای فلاکتبار و فقرزده این گروه آگاهانه از استفاده از رنگ پرهیز میکند تا به فضای دراماتیک اثر با برجسته کردن تاثیر تضاد میان سایه و نور، ژرفا ببخشد.
دوربین اغلب در ثبت لحظهها در فضای بسته، از انسانها فاصله میگیرد تا حریم شخصی و “خلوت” آنان را رعایت کند. در عکسی که یک زن افغان چادری در برابر پنجره اتاقی خالی و محنتزده در کنار دختر کوچک روسری به سر خود ایستاده، حد و مرز این فاصله، چارچوبِ دَر است که دوربین در آستانه آن کاشته شده است.
در عکس دیگری از این زن که در گوشهای از اتاق نشسته، زاویهی دوربین تغییر میکند و بیشتر بر نمایش دنیای درونی زن که از استیصال و نگرانی خبر میدهد، تاکید میکند. این اتاق محقر خالی، محل زندگی او با پنج فرزندش است که باید به تنهایی از عهدهی تامین مخارجشان برآید.
زنان و کودکان، نیروی کار ارزان
موضوع کار یا بیگاری پناهجویان افغان، یکی دیگر از دستمایههای مجموعه کارهای تاچوسکی است. دوربین در این عکسها، بیشتر بر روی کار زنان و کودکان متمرکز است: زنها اغلب به عنوان کارگران ارزان در بازارهای محلی به کار گرفته میشوند و کودکان در کورههای آجرپزی یا کارگاههای بینور و نمور فرشبافی عمر میگذرانند.
به عنوان مثال، در عکسی از زندگی روزمره یک فروشنده محجبه افغان، دوربین با شکار لحظهای که او در میان بساط سبزیفروشی در کنار کیسههای پلاستیکی بستههای خیار پوشیده در اشعههای قوی نور خورشید ایستاده، او را به مجسمهی سیاهپوشی تبدیل کرده است که آشکارا از سرنوشت محتوم خود راضی نیست، ولی با همه توش و توان خود در تلاش تغییر آن است.
نگاه به فردای روشن در شرایط سخت امروز
این نگرش امیدوارکننده در مجموعه عکسهایی که از “کودکان کار” افغان در اقامتگاههای پناهجویان در غرب ایران برداشته شده نیز، چشمگیر است: هم در تصویر دو کارگر نوجوان خندان و پرانرژی یک کورهی آجرپزی که پس از کار در راه بازگشت هستند و هم در عکسی که پسرکی را در کارگاه قالیبافی نشان میدهد: برق نگاه این کارگر نوجوان، از معدود نقطههای روشن تصویر است که در فضای تاریک کارگاه میدرخشد.
نیکلا تاچوسکی، ولی در پاسخ به این پرسش که آیا آگاهانه خواسته است با پیامی امیدوارکننده شرایط سخت پناهجویان را به ثبت برساند، جواب میدهد: “من هر وقت که زمان و شرایط اجازه میداد، عکس فوری میگرفتم، بعضی وقتها حتی به لنزها نگاه نمیکردم یا دوربین را به سادگی نگه میداشتم.”
او حتی با این برداشت که در مجموعهی “عکسهای کار” بیشتر به شرایط طاقتفرسای زنان و کودکان پرداخته، موافق نیست و میگوید که “نه، من فقط از نظر انساندوستی میخواستم، وضعیت پناهجویان افغان را بهطور کلی مطرح کنم تا بیننده از شرایط سخت آنها با خبر شود.” او برای اثبات نیت خود، به تصویرهایی که چهرهی چند مرد چوپان را با گلهی خود در صحراهای بی آب و علف منطقه نشان میدهد، اشاره میکند.
معادلی متعارف با ذهنیت هنرمند
نمایشگاه “عکس فوری از ایران”، نمونه بارز عکاسی مستند است که در بحبوحه رکود بزرگ سال ۱۹۳۰ در آمریکا شکل گرفت و نقش تعیینکنندهای در آگاهسازی مردم در مورد شرایط نابسامان اقتصادی ـ اجتماعی این کشور بازی کرد. در این نوع عکاسی، نه تجهیزات مدرن عکسبرداری مانند دوربین و لنز دارای کیفیت برتر اهمیت دارد و نه مهارت و تجربه عکاس، ضامن انتقال موفقیتآمیز آگاهی است.
نیکلا تاچوسکی توانسته در این نمایشگاه با نشان دادن عدم حضور خود در پشت دوربین و بدون دخالت در نظم موجود واقعیتهای جهان پیرامون خود، معادلی نزدیک به تصاویر ذهنیاش برای آگاهسازی بیننده بیابد.
نیکلا تاچوسکی زاده اسکوپیه، پایتخت کنونی کشور جمهوری مقدونیه است و مدرسه عالی هنرهای تجسمی را در اواسط دهه سالهای ۱۹۸۰ در زاگرب (پایتخت کرواسی کنونی) در یوگسلاوی سابق به پایان برده است. او در جنگ این کشور در سال ۱۹۹۰ به عنوان خبرنگار جنگی فعالیت داشت و پس از آن به عکس برداری در بخش تبلیغات مشغول شد.
نمایشگاه “عکس فوری از ایران” که در ماه مارس ۲۰۱۹ در پراگ و در ماه ژانویه در بنیاد هنری میشاییل هورباخ در شهر کلن برگزار شد.
بی بی سی