سیاف دیگر آن چهره تندرو گذشته نیست
عبدربالرسول سیاف، از رهبران بنیادگرای جهادی افغانستان، سالها پس از مبارزه با نیروهای شوری سابق باردیگر به چهرهیی تأثیرگذار و مهم در مناسبات سیاسی کشور تبدیل شده است.
سیاف در میان رهبران مجاهدین سابق، از
جمله برهانالدین ربانی، گلبدین حکمتیار، سید اسحق گیلانی، محمد یونس خالص، جلالالدین
حقانی و صبغتالله مجددی، بهدلیل روابط عمیق با چهرههای اسلامگرای جهان عرب بهخصوص
اسامه بنلادن، رهبر القاعده و عبدالله عزام، از جهادگرایان مسلمان اردنی و روابط
نزدیک با ملاهای پشاوری، افکار و باورهای رادیکال داشت.
دیدگاههای افراطی او در دورههای جهاد و مقاومت، در
فصل جدید سیاسی ترک برداشت و از درِسازش با نظام سیاسی زیر سلطۀ امریکا پیش رفت.
در این دوره، تغییرات شگرف در دیدگاههای دینی و سیاسی سیاف به وجود آمده است. او
با وجود اینکه در حکومت حامد کرزی، هیچ مسوولیت رسمی حکومتی را بر عهده نداشت،
اما یکی از پشتوانههای اصلی رییسجمهور سابق در بازیهای داخلی و خارجی بود.
همچنان، سیاف از سال 2001 بدینسو، یکی از متحدان و
همکاران نزدیک نیروهای امریکایی در افغانستان بوده است. در دو دهۀ پسین، فرماندهان
نیروهای ناتو و امریکا، سفیر و دیپلوماتهای واشنگتن در کابل، مرتب دربارۀ تحولات
سیاسی و جریان جنگ با طالبان با عبدرب الرسول سیاف به مشوره و رأیزنی میپردازند.
سیاف پشتوانه محکم حضور نیروهای امریکایی و قوای افغان در مبارزه با طالبان و دیگر
گروههای جنگجو بوده است. سیاف بارها به دفاع از حضور نیروهای امریکایی در
افغانستان پرداخته و باور دارد که تفاوت آشکار میان لشکرکشی نیروهای شوروی و حملۀ
امریکا به افغانستان وجود دارد.
سیاف در هجده سال پسین، هرگز در مخالفت با حضور
نیروهای امریکایی و همچنان دربارۀ تخلفات و اشتباهات آنها به ویژه در کشتن
غیرنظامیان لب به سخن نگشوده است. در آخرین مورد، وقتی آقای سیاف به درخواست مکرر
و اصرار رییسجمهور غنی برای پذیرفتن ریاست لویه جرگۀ مشورتی صلح پاسخ رد داد، با
پادرمیانی زلمی خلیلزاد نماینده خاص امریکا برای صلح افغانستان و اسکات میلر
فرمانده نیروهای حمایت قاطع آماده شد که مسوولیت رهبری جرگه را بپذیرد.
در آغاز، ایالات متحده امریکا مخالف تدویر لویه جرگۀ
مشورتی صلح بود. آنان فکر میکردند که غنی از جرگه بر ضد پروسۀ صلح و ادغام طالبان
به نظام سیاسی استفاده خواهد کرد. موضعگیری جریانها و رهبران سیاسی دربارۀ تحریم
جرگۀ مشورتی صلح، بیارتباط به مخالفت واشنگتن نبود. وقتی امریکا متوجه شد که جرگه
تحت هر شرایطی برگزار میشود، تلاش ورزید که از مباحث و تصمیمگیریهای خطرناک در
جرگه جلوگیری کند. رهبری جرگه توسط عبدربالرسول سیاف میتوانست برای امریکا مایۀ
آرامش باشد؛ چنانچه ارگ هم پس از تحریمهای گستردۀ رهبران سیاسی، گزینۀ دیگری برای
ریاست جرگه نداشت. حضور سیاف در لویه جرگه سبب شد که مسایل غیر از پروسۀ صلح از
آجندا خارج شود. یک منبع در ارگ ریاست جمهوری مدعی است که سیاف در بدل پول مشخص
مسوولیت رهبری جرگه را پذیرفته است.
برخلاف شرایط حاکم، سیاف با وجود اینکه یک پشتون
است، از جایگاه ویژهیی در میان غیرپشتونها برخوردار است. او در انتخابات ریاستجمهوری
2014 نامزد بود و بیشترین آرا را از مناطق مرکزی، شمالی و غربی افغانستان به دست
آورد. به دلیل حمایت استاد سیاف از دولت برهانالدین ربانی در برابر گلبدین
حکمتیار، رهبر حزب اسلامی و عبدالعلی مزاری، رهبر حزب وحدت و سایر احزاب مخالف در
جنگهای داخلی، پشتیبانی از مقاومت برضد طالبان به رهبری احمدشاه مسعود و موضعگیریهای
ضد طالبانی او در 20 سال پسین، پشتونها سیاف را چهرهیی «ائتلاف شمالی»، «شورای
نظاری» و «جمعیتی» میدانند. اما در لویه جرگۀ مشورتی صلح که متشکل از نمایندگان
عمدتاً پشتونتبار بود، سیاف توانست دل پشونها را هم به دست آورد. او با
قرارگرفتن در کنار اشرف غنی رییسجمهور افغانستان و همچنان به خاطر موضعگیریهایش
دربارۀ روند صلح، به «تیوریسن تیم حاکم در صلح و جنگ» مبدل شده است.
سیاف مخالف سرسخت کارکردن زنان در نهادها و حضور
آنان در صحنۀ سیاسی بوده و در یک مورد بهدلیل حضور یک مجری زن در تلویزیون دولتی
افغانستان در زمان دولت اسلامی بهرهبری برهان الدین ربانی، تا مرز کنارکشیدن از
حمایت دولت و مخالفت با متحد دیرینش پیش رفته است. منابع میگویند که سیاف به
رهبری دولت اسلامی هشدار داده بود که اگر مجری زن در تلویزیون دولتی به کار ادامه
دهد، او از ائتلاف با دولت خارج میشود. برهانالدین ربانی، رییس دولت اسلامی، در
میان رهبران مجاهدین دیدگاه میانه و منعطف داشته و حضور یک بانو در پردۀ تلویزیون،
برای او جای بحث نداشته است.
عبدرب الرسول سیاف، اکنون نهتنها مخالف حضور زنان
در پردۀ تلویزیون، کار آنان در ادارهها و مشارکت بانوان در فعالیتهای سیاسی
نیست، بلکه حقوق و آزادیهای زنان را شامل فهرست خطوط سرخ دولت جمهوری اسلامی
افغانستان در مذاکرات صلح ساخته است.
رهبر دعوت اسلامی برخلاف تفسیر غالب دربارۀ جایگاه
زنان و مردان در دین اسلام، در آخرین نشست شورای رهبری مصالحه در ارگ ریاستجمهوری
گفت: یک وقتی هیأتی از اروپا آمده بود و به من گفت که تو بسیار مخالف زنان و حقوق
آنان هستی. من به آنها گفتم که چه فکر میکنید، مرا کوه، سنگ و یا دریا زاییده
است؟1 سیاف افزود: «در دین اسلام حقوق زنان بیشتر از مردان است!»
همینگونه سیاف به شدت مخالف آزادی بیحد و مرز
رسانهها بوده است. اما در روزهای پسین نیز آزادی بیان را بخش معاملهناپذیر در
روند گفتوگوهای صلح خواند.
سیاف در پی ایجاد دیدگاه واحد از متون دینی است. او
دلیل تداوم جنگ در افغانستان را در تفاوت برداشتها و قرائتها از دین اسلام میداند.
این رهبر جهادی که همواره جنگ طالبان را ناروا، حرام و حملۀ انتحاری را شرک
خوانده، میگوید که برای دستیابی به صلح باید طرفها (طالبان، دولت و علمای دینی)
به قرائت و جمعبندی واحد از اسلام برسند. اما منتقدان میگویند که دستیابی به
تفسیر واحد از متون دینی و جنگ جاری افغانستان که دو طرف خود را در موضع حق و
دیگری را در موضع باطل میدانند، دشوار و ناممکن است. از سوی دیگر، مذهب و دین جز
علوم تجربی نیست که بتوان در آن به فرمول و نتیجۀ مشخصی دست پیدا کرد.
به هر رو، در حال حاضر، سیاف به یک بازیگر ماهر و
هوشیار سیاسی مبدل شده است. او چنانچه در دوران مبارزات سیاسیاش همواره سیاست
همسویی با دولت داشته است – علیرغم مخالفت با رفتارها و روشهای حکومتداری اشرفغنی-
از دولت او در برابر طالبان و اپوزیسیون سیاسی حمایت میکند. سیاف نقش برجسته در
تعیینات فعلی در نهادهای دولتی دارد. وزیر دفاع کنونی افغانستان از افراد نزدیک به
سیاف است. رؤسای مجلسین شورای ملی افراد وابسته به سیاف هستند. همین طور در سایر
نهادهای دولتی نقش سیاف برجسته و محسوس است. با مرگ ربانی، گیلانی و مجددی، او به
قاعد اعظم جهاد و مجاهدین افغانستان تبدیل شده است