سیاستِتیتر یک

ردپای دخالت‌های خارجی و همسویی برخی سیاسیون داخلی با خارجی‌ها در تهیه لیست آشکار به نظر می‌رسد

اعتراض قطر به لیست 250 نفری هیأت مذاکره کننده حکومت افغانستان سبب شد نشست قطر که نوعی گفت‌وگوی بین‌الافغانی به حساب می‌آمد کنسل شود.

این درحالی‌ست که حکومت افغانستان پس از جنجال‌های زیاد یک لیست 250 نفری متشکل از سیاستمداران برجسته، نمایندگان حکومت و فعالان جامعه مدنی برای گفت‌وگو با طالبان در دوحه قطر را اعلام کرده بود.

لیست مذاکره کننده حکومت با اعتراضات مختلفی از سوی سیاسیون بیرون از حکومت از جمله حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، روبرو شده بود.

حامد کرزی معتقد بود تعداد اعضای هیأت مذاکره کننده باید کم‌تر از ۲۵۰ نفر باشد. در آغاز هم برخی از رسانه‌ها گزارش داده بودند تعداد اعضای هیأت مذاکره کننده حکومت از ۱۵۰ نفر تجاوز نخواهد کرد.

قرار است از امروز گفت‌وگوهای سیاسی برای تشکیل یک هیأت مذاکره کننده جدید آغاز گردد.

حبیبه سرابی، عضو شورای عالی صلح، به هشت صبح گفته بود، نهادی که در قطر این نشست را میزبانی می‌کند،‌ چون تنها دویست نفر را برای شرکت در نشست دوحه دعوت کرده بود، فهرست ۲۵۰ نفری را نپذیرفت.

طالبان نیز اعلام کردند که مخالف فهرست ۲۵۰ نفری هستند. آنان تأکید کردند تعداد شرکت‌کنندگان بیش از حد زیاد است و حکومت افغانستان افراد مورد نظر خودش را در هیأت گنجانیده است.

 در کابل هم برخی از سیاست‌مداران از جمله‌ دسته‌ی انتخاباتی آقای اتمر اعلام کرده بود فهرست ۲۵۰ نفری هنوز هم نهایی نیست. آقای محمدیونس قانونی، معاون اول تکت انتخاباتی حنیف اتمر، گفته بود باید از حوزه‌ی مقاومت ضد طالبان حدود ۲۰ نفر در فهرست باشند.

 آقای قانونی در جلسه‌‌ی روز پنج‌شنبه‌ی ارگ هم حضور نداشت. این تفاوت‌ نظرها هم در لغو نشست قطر بی‌تأثیر نبود. به نظر می‌رسد که دسته‌ی انتخاباتی حنیف اتمر به این باور رسیده بود که داکتر غنی و داکتر عبدالله تلاش کرده‌اند تا در فهرست کسانی که به قطر خواهند رفت،‌ حامیان انتخاباتی خودشان را جا دهند. دسته‌ی انتخاباتی اتمر تصورش این بود که هم غنی و هم عبدالله در تهیه‌ی فهرست به سود دسته‌های انتخاباتی خود اعمال نفوذ کرده‌اند. این تفاوت نظر و بی‌اعتمادی سیاسی هیچ‌گاه به پایان نرسید.

به نظر می‌رسد بین داکتر خلیل‌زاد، ‌اشرف ‌غنی، ‌داکتر عبدالله و دیگر سیاست‌مداران توافق شده بود که یک هیأت همه‌شمول که در آن نمایندگان سیاست‌مداران،‌ فعالان‌ جامعه‌ی مدنی و مقام‌های حکومتی حضور داشته باشند،‌ تشکیل شود تا در قطر با نمایندگان طالبان تبادل نظر کنند و هر‌گروه، پالسی خود را در مورد آینده‌ی سیاسی افغانستان توضیح بدهد و در پایان کار همه بر ضرورت پایان جنگ تأکید کنند.

 توافق بر این بود که همه‌ی اعضای هیأتی که به قطر می‌روند‌، خودشان را بخشی از نظام سیاسی کنونی معرفی کنند و زیر پرچم افغانستان قرار بگیرند و به نظر می‌رسد دولت قطر هم این موضوع را پذیرفته بود. ولی ناگهان دولت قطر یک فهرست دیگری را برای دولت افغانستان ارسال کرد.

 به نظر می‌رسد حکومت قطر در مشورت با نمایند‌گان طالبان فهرست را کوتاه‌تر کرده باشد اگرچه‌ تا هنوز روشن نیست که آیا حکومت قطر در کابل هم با شماری از سیاست‌مداران بیرون از حکومت افغانستان در مورد کوتاه‌تر‌کردن فهرست مشورت کرده بود یا نه، ولی چیزی که روشن است، این است که حکومت قطر تلاش کرده تا در این روند اعمال نفوذ کند.

شاید نهاد قطری برگزار‌کننده‌ی نشست دوحه، ظرفیت لازم را برای پذیرایی از ۲۵۰ مهمان از کابل نداشت، اما خاندان حکمران قطر با استفاده از این مشکل تخنیکی تلاش کرد تا به صورت نا‌متعارف در روند تهیه‌ی فهرست شرکت‌کنندگان نشست دوحه اعمال نفوذ کند.

حکومت قطر شاید در هماهنگی با نمایند‌گان طالبان و شماری از سیاست‌مدارانی که در کابل با دوحه هم‌سو هستند، ‌فهرست جدیدی ترتیب داده است. قطر خودش را رقیب عربستان می‌داند. این امیرنشین کوچک که در سال‌های اخیر میزبان نمایند‌گان طالبان بوده‌است، ‌حتماً با شماری از سیاست‌مداران افغانستان هم روابط ایجاد کرده است. برخی از سیاست‌مداران کابل‌نشین با طالبان در تماس‌اند و روشن است که اگر مذاکره‌ی محرمانه‌ای بین نمایندگان طالبان و برخی از سیاست‌مداران افغان صورت گرفته باشد، حکومت قطر از آن بی‌خبر نبوده است.

 راه ایجاد نفوذ نا‌متعارف در مناسبات قدرت و سیاست افغانستان هم بسیار ساده است. بسیاری از کشورها با پرداخت پول توانسته‌اند در روابط قدرت و سیاست افغانستان نفوذ کنند. بعید نیست که دوحه هم به همین روش متوسل شده باشد. شاید به همین دلیل است که دوحه بدون مشورت با حکومت و مراعات اصول دیپلماتیک، خودش دست به تهیه‌ی فهرست زده است.

در جنگ‌های کابل، رهبران حکومتی، تنظیمی و شبه‌نظامی در مکه و شهرهای دیگر عربستان به وساطت خاندان حاکم بر ریاض مذاکره می‌کردند. یک‌بار رهبران تنظیمی در کابل جمع شدند و سوگند یاد کردند که جنگ را متوقف می‌کنند و به مذاکره روی‌ می‌آورند، ‌اما به آن عمل نکردند.

 در  دهه‌ی هشتاد میلادی هم عربستان مثل ایالات متحده از تنظیم‌های ضد شوروی که علیه حکومت حزب دموکراتیک خلق و ارتش سرخ می‌جنگیدند، حمایت مالی می‌کرد. عربستان در آن زمان تلاش می‌کرد که کمک‌های مالی‌اش به تنظیم‌ها کم‌تر از واشنگتن نباشد. به همین دلیل نفوذ عربستان در افغانستان بسیار گسترده شد. حال قطر هم حتماً به این فکر افتاده است که نفس هم‌سویی با برخی از سیاست‌مداران افغان و نمایند‌گان طالبان، ‌نفوذ گسترده‌ای در افغانستان برایش ایجاد کرده است و می‌تواند حتی به صورت نامتعارف در مسایل مرتبط به افغانستان دخیل باشد. همین قطری‌ها در سال ۲۰۱۳ هم به خود اجازه دادند تا طالبان لوحه و پرچم امارت اسلامی خود را بر دیوار دفتر این گروه در دوحه نصب کنند. این رفتار سبب شد که کل تلاش‌های حکومت اوباما برای مذاکره با طالبان نقش بر آب شود. در آن زمان کرزی هم به این امر اعتراض کرد و در ادامه، از رسمی شدن دفتر طالبان در دوحه جلوگیری شد.

با شروع دوباره گفت‌وگوها میان سیاست‌مداران درون و بیرون حکومت افغانستان درباره‌ تهیه‌ فهرست جدید هیأت مذاکره کننده با طالبان، پیش‌بینی می‌شود دستگاه دیپلماسی ایالات متحده هم فعال‌تر شود تا هماهنگی بیش‌تری با قطری‌ها و طالبان ایجاد شود. بعید نیست که آقای خلیل‌زاد بار دیگر به کابل بیاید و بین بازی‌گران مختلف وساطت کند. آقای خلیل‌زاد در توییتر خودش هم نوشته بود آماده است تا در تهیه‌ی فهرست جدید وساطت کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا