دیدگاه هاعلمی

آیا نهضت امام حسین اصلاح طلبانه بود یا قدرت طلبانه؟

در این نوشتار می خواهم به دو پرسش در مورد نهضت عاشورا پاسخ بگویم
1. آیا امام حسین(ع) ناگزیز به قیام شد و راهی دیگر برای امام باقی نمانده بود؟ یعنی اگر یزید کار به کاری امام حسین(ع) نمی داشت و او را میان انتخاب شهادت و بیعت مجبور نمی‌کرد ایشان دست به قیام نمی زد؟
2. آیا امام حسین(ع) نظری به حکومت و به دست گرفتن قدرت داشت؟
از بررسی وتحلیل مؤلفه‌های مؤثر در نهضت عاشورا در می‌یابیم که سه عنصرمهم نقش کلیدی در شکل گیری این نهضت داشته است.
الف: دعوت مردم کوفه
ب: بیعت خواستن یزید
ج: اصلاح جامعه و مبارزه با انحرافات و کژی‌ها.
شاید برخی چنین پندارند که نهضت امام حسین(ع) نه یک نهضت آگاهانه، اصلاح طلبانه و هدفمند بلکه یک قیام جبری و انفعالی بود و واکنشی بود در مقابل بیعت خواستن یزید. بدین معنا که اگر بیعت خواستن و اجبار امام به انتخاب بیعت(ذلت) و شهادت نبود امام حسین(ع) دست به قیام نمی‌زد و در مقابل حکومت سکوت اختیار می‌کرد.

اما وقتی سخنان امام حسین(ع) در آغاز حرکت اورا بررسی می کنیم به این نتیجه می‌رسیم که این نهضت، هدفمند، آگاهانه و اصلاح طلبانه و اعتراضی بود به انحرافات و کژی هایی که بعد از وفات پیامبر گرامی اسلام رخ داده و جامعۀ اسلامی گرفتار آن شده بود. امام حسین(ع) در بدو حرکتش هدف خویش را به صراحت بیان داشته و می‌فرماید: . إنِّی‌ لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْءصْلاَحِ فِی‌ أُمَّه جَدِّی‌ مُحَمَّدٍ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ؛ أُرِیدُ أَنْ ءَامُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَی‌ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَأَسِیرَ بِسِیرَه جَدِّی‌ وَسِیرَه أَبِی‌ عَلِیِّ بْنِ أَبِی‌ طَالِبٍ علیه‌السلام. من از روى خود خواهى و خوشگذرانى و يا براى فساد و ستمگرى قيام نكردم، من فقط براى اصلاح در امّت جدّم قیام کردم. می‌خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به سيره و روش جدّم و پدرم على بن ابيطالب عمل نمایم.

این سخن صریح امام حسین(ع) جای هیچ گونه تردیدی در آگاهانه و اصلاحی بودن نهضت وی باقی نمی‌گذارد به این معنا که بیعت خواستن و دعوت مردم کوفه تأثیری در اصل قیام نداشتند و فقط روند قیام را سرعت بخشید؛ حتی اگر مسأله بیعت خواستن و دعوت مردم کوفه هم نبود به دلیل اصلاح انحرافاتی که در جامعه اسلامی حکم فرما بود وقوع این قیام حتمی بود اما شاید در زمان و مکان دیگر. به این دلیل که امام حسین(ع) یزید را شایسته حکمرانی بر امت اسلام نمی دانستند چنانکه می‌فرمایند: علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید. وقتی که حاکم مثل یزید بر سر نوشت امت اسلامی مسلط می‌شود باید فاتحه اسلام را خواند. همچنین ایشان می‌فرمایند: ألا ترون أنّ الحقّ لایُعملُ به والباطلُ لا یتناهی عنه. مگر نمی بینید که به حق عمل و از باطل جلوگیری نمی‌شود؟ این سخنان بیانگر آگاهانه بودن و اصلاحی بودن نهضت عاشواراست و انفعالی بودن قیام عاشورا را رد می‌کند.

در پاسخ سوال دوم می‌توان گفت: هرچند که هدف نهضت عاشورا اصلاح طلبانه است و برای اقامه معروف و نهی از منکر صورت گرفته است و در بدو نظر چنین پنداشته می‌شود که امام نظری به حکومت نداشته است. اما با نگاه ژرف و دقیق و بررسی اقدامات امام قبل از حرکت به سوی کوفه می‌توان چنین نتیجه گرفت که امام حسین(ع) نظری به حکومت داشته است و به دست گرفتن قدرت و حکومت با هدف اصلی وی یعنی اصلاح جامعه و مبارزه با کژی ها و انحرافات منافاتی ندارد بلکه ابزار مهمی برای تحقق بخشیدن اهداف قیام است زیرا اگر حکومت به دست صالحان بیفتد اقامه معروف و نهی از منکر بهتر صورت می‌گیرد و اصلاح جامعه به مراتب آسان تر و کم هزینه تر خواهد بود.
معروف و منکر چیست؟
مشکل جوامع اسلامی این است که امر به معروف و نهی از منکر را در سطح تذکرات خیابانی و گیر دادن به مو و یا لباس مردم تنزل داده است در حالیکه این چیزها نازل ترین درجه امر به معروف و نهی از منکر است.

امر به معروف و نهی از منکر از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار است که آن را از فروعات دین قرار داده است و قوام جامعه اسلامی تا حد زیادی وابسته به این فرع مهم دینی است و می‌توان گفت: مهم ترین و زیبا ترین معروف حکومت صالحان و زشت ترین منکر حکومت فاسقان و ستمگران بر روی زمین است و منظور امام حسین(ع) از امر به معروف و نهی از منکر این نوع از امر به معروف و نهی از منکر بود.

دلیل ما بر این ادعا اقدامات امام برای فرستادن سفیر به شهرهای کوفه و بصره بیعت گرفتن از مردم کوفه است و بیعت گرفتن برای حکومت است نه صرفا قیام شهادت طلبانه؛

برخی از نویسندگان و تحلیل گران قیام عاشورا به دلیل شرایط حاکم بر جامعه آنروز و قدرت حکومت، معتقداند که امام حسین(ع) نظری به حکومت نداشته است زیرا به دست گرفتن حکومت را امری ناممکن می‌دانسته است. اما نظر بنده بر خلاف نظر آنهاست و معتقدم که امام نظری به حکومت داشت و بیعت گرفتن از مردم کوفه به همین دلیل صورت گرفته بود و اگر کوفیان به عهد خود پایبند می‌ماندند و امام را یاری می‌کردند پیروزی دور از دسترس نبود.

شهر کوفه در آن روزگار از موقعیت استراتیژیک نظامی و سیاسی بهره مند بود و تسخیر کوفه به معنای تسخیر کل عراق و حجاز بود و تسلط برکوفه تسلط بر گسترۀ وسیعی از سرزمین‌های اسلامی را درپی داشت چنانکه قیام مختار آن را ثابت ساخت با اینکه مختار ثقفی موقعیت سیاسی و اجتماعی امام حسین(ع) را نداشت. با توجه به موقعیت و جایگاه امام حسین(ع) در میان امت اسلامی، اگر کوفیان به عهد خویش پایبند می‌ماندند و امام را یاری می‌کردند احتمال پیروزی و به ثمر نشستن نهضت وجود داشت.
سید میرزاحسین احسانی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا