چگونه “سرمایه” مناسبات اجتماعی را غیرانسانی میکند؟
*یدالله نعمتی
مارکس در اینباره در «گروندریسه» مینویسد: «مطالعهی گونهای از مناسبات اجتماعی که ایجاد کننده نظام نه چندان توسعه یافتهای از مبادله، ارزشهای مبادلهای و پول، یا منبطق با سطح پایینی از توسعه نظامهای مبادلهای و پولیاند حقیقتی را روشن میکند: در این گونه مناسبات اجتماعی گرچه روابط افراد روابط شخصی است اما شخصی بودن این روابط تنها در مناسبات معین افراد با هم نظیر مناسبات فئودال و واسال، ارباب و رعیت، اعضای کاست یا اعضای دولت و غیره مصداق دارد. در روابط پولی و نظام مبادلهای توسعه یافته پیوندهای وابستهگی شخصی، تمایزهای خانوادگی، تربیتی و غیره از هم میگسلد و بیاعتبار میشود یا حداقل روابط افراد با یکدیگر جنبه خصوصی پیدا میکند. افراد به ظاهر در برخورد با یکدیگر آزادند و در محیطی آزاد با هم مبادله میکنند. افراد مستقل به نظر میرسند (هرچند که این استقلال توهمی بیش نیست و در واقع بیشتر بیاعتنایی به یکدیگر است تا استقلال) این استقلال ظاهری فقط هنگامی است که شرایط هستی، و روابطی که پایه و مایه پیوندهای اجتماعی افراد با یکدیگرند در نظر گرفته شود (و همین خود نشان میدهد که شرایط مذکور کاملاً مستقل از افرادند). این شرایط گرچه آفریده جامعهاند اما به نظر طبیعی میرسند، یعنی که افراد آدمی بر آنها نظارتی ندارند و محدودیت افراد که در مناسبات قبلی [فئودالی و غیره] محدودیت شخص به شخص بود اکنون [یعنی در مناسبات بورژوایی] به محدودیت عینی فرد تحت سلطه مناسباتی مستقل و خودسامان تبدیل میشود.» (1)
بر این اساس باید گفت که ابزارهایی مانند تلگرام، فیسبوک، توییتر و دیگر انواع شبکههای اجتماعی فضای مجازی میانجیهای ازخودبیگانهای هستند که میخواهند تا جای مناسبات واقعی آدمهای واقعی را بگیرند و این به این دلیل است که در جامعه جدید پیوند اجتماعی افراد به پیوند اجتماعی اشیا تبدیل شده است.
به گفته مارکس: «در ارزش مبادلهای، پیوند اجتماعی بین افراد به رابطه اجتماعی بین اشیا تبدیل میشود و غنای شخصی به ثروت عینی».
در اینجا شکلی از وارونهگی رخ میدهد و آن هم به صورت واقعیت یافتن مجاز و مجازی شدن واقعیت است. به این صورت که کنش واقعی انسانهای واقعی به هیچ انگاشته میشود و کنشهای مجازی در فضای مجازی امری واقعی محسوب میشوند. بر همین مبنا به باور نویسنده اگر قرار است کنشی واقعی صورت بگیرد باید از خلال مناسبات واقعی و ارتباط واقعی و حضوری صورت بگیرد و نه از پشت شیشهی کالایی به نام موبایل و کالایی دیگر به اسم تلگرام.
نکته دقیقاً همینجاست به نظر من (نویسسنده) در فضای مجازی معنای حرف زیر خروارها تفسیر گم میشود و نهایتاً منجر به کدورت، تشدید ازخودبیگانگی و بیتفاوتی و بیاعتنایی افراد نسبت به همدیگر میشود. لذا برای جلوگیری از این حجم بیتفاوتی و کدورتها باید به دنبال ایجاد مناسبات واقعی باشیم تا از خلال آن بتوانیم به یک کل واحد دست یابیم.
* (گروندریسه ـ جلد1 ـ ترجمه باقر پرهام ص 103)