7 و 8 ثور، از تکرار تاریخ بیم داریم!
در هفتم ثور سال ۱۳۵۷ حکومت سردار محمد داوود خان که با کودتا به قدرت رسیده بود، توسط حزب کمونیستی دموکراتیک خلق با کودتا سرنگون شد. این رخداد، راه تجاوز شوروی سابق به افغانستان را باز کرد.
ارتش سرخ شوروی پس از ۱۰ سال جنگ در افغانستان، تصمیم خروج را گرفت. در این جنگ ۱۰ ساله، بیش از یک میلیون افغان کشته شدند و شمار زیادی هم آواره گردیدند.
نیروهای شوروی نیز با تحمل حدود ۱۵ هزار کشته، بیش از ۶ هزار زخمی و صدها تن مفقود، افغانستان زخمخورده را در ۲۶ دلو ۱۳۶۷ ترک کردند.
در هشتم ثور بعد از خروج شوروی حکومت نجیب الله، آخرین رییس جمهور حزب کمونیستی توسط مجاهدین سرنگون شد.
به این ترتیب، حوادث ۷ و ۸ ثور دو روی یک سکه بود که پیامد مشابه داشت: کشتار، ویرانی و تباهی. اما آنچه بسا سنگین تمام شد، پیامد هشتم ثور بود که تاکنون افغانستان در منجلاب آن گیر است.
پس از سقوط حکومت نجیب الله، جناحهای مجاهدین بر سر تقسیم قدرت، جنگ تنظیمی را آغاز کردند؛ جنگی که کشتار بیشمار داشت و منجر به ویرانی افغانستان شد. بدتر از همه، از دل دود و باروت جنگ داخلی، گروه ستمگر طالبان ظهور کرد و پنج سال تمام بر افغانستان ظالمانه حکم راند.
طالبان از افغانستان لانهای برای تروریسم ساختند؛ امری که پای قدرتهای غربی را به افغانستان کشاند. سرانجام امریکا و متحدانش رژیم طالبان «تروریستپرور» را در سال ۲۰۰۱ ساقط کردند. پس از این، فصل تازهای در افغانستان ورق خورد. طی ۲۰ سال اخیر تحولات چشمگیر مثبت به میان آمده است؛ اما پدیده به نام طالبان هنوزهم در پی اقتدار مجدد است و شعله جنگ همچنان زبانه میکشد.
۳۲ سال بعد از فتح کابل توسط مجاهدین، اکنون وضعیت طوری چرخیده است که امریکا و متحدانش تصمیم خروج از افغانستان را گرفتهاند و طالبان رقمخوردن حوادث هشتم ثور را لحظه شماری میکنند. به زعم این گروه، امریکاییهای «اشغالگر» همچون شوروی، شکست را پذیرفته و تا چند ماه دیگر افغانستان را ترک خواهند کرد. از همینرو است که پیامد خروج نیروهای خارجی بیمناک به نظر میرسد؛ نگرانی در مورد جنگ داخلی و برگشت حاکمیت طالبان.
از جانب دیگر طالبان ادعا دارند که علیه نیروهای خارجی میجنگند و پس از خروج این نیروها، راه صلح را در پیش خواهند گرفت؛ اما این نیت طالبان تاکنون ثابت نشده است.
بهرغم اینکه مذاکرات صلح در قطر در جریان بود، جنگجویان طالبان جنگ و خشونت را به اوجاش رسانده بودند. با این حال صلح با طالبان، افقی روشن ندارد؛ اما در شرایطی که برخی از جناحهای سیاسی هم که دل خوشی از اشرفغنی ندارند، منتظر سقوط حکومت وی هستند، بیم از جنگ داخلی و بازگشت طالبان جدی است.
این نگرانی پیوند ناخواستهای است میان خروج امریکا و شوروی که وضعیت فعلی را به دهه ۷۰ وصل میکند.
به رغم این بدبینیها، اما مدیریت درست وضعیت به ویژه نیروهای امنیتی توسط حکومت و تدبیر و عبرتگرفتن جناحهای سیاسی از گذشته، برگشت به دهه ۷۰ را نا ممکن خواهد ساخت.