برگزیده هاسیاست

گفت و گوهای صلح، فرصت و خطر

گفت‌وگوهای صلح در دوحه در فضای بیم‌ و امید شروع شد. آغاز این نشست با استقبال و خوشبینی‌های زیادی همراه بود. برای اولین‌بار هیأت حکومت و طالبان روبه‌روی هم نشستند و تصمیم گرفتند تا روی اساسی‌ترین موضوع کشور صحبت کنند.

پیام حکومت افغانستان و هم‌کاران بین‌المللی در روز نخست نشست واضح بود. حمایت از جمهوریت و ارزش‌های آن در همه صحبت‌ها به صورت روشن بیان شد.

این پیام‌ها برای هیأت حکومت افغانستان نیز یک قوت مهم در آغاز گفت‌وگوها به شمار می‌رفت. حداقل به خوبی روشن شد که طالبان نزد جامعه جهانی از مشروعیت سیاسی برخوردار نیستند. اما حکومت افغانستان به حیث آدرس رسمی سیاسی شریک و هم‌کار کشورهای جهان در این نشست تبارز یافت.

بن‌بست در طرزالعمل

طالبان برای نخستین‌بار در بخش گفت‌وگوهای صلح با یک ترکیب مهم وارد شده‌اند. رییس هیأت طالبان قاضی‌القضات این گروه است؛ کسی که مسوولیت تمام رویدادها را به عهده گرفته است. هم‌چنان در ترکیب هیأت طالبان حداقل ۱۳ تن از اعضای شورای کویته حضور دارند.

این ترکیب نشان می‌دهد که طالبان برای یک بحث مهم، جدی و سرنوشت‌ساز همراه با تصامیم سخت و دشوار آماده شده‌اند.

انتظار می‌رفت که با تلاش‌های صورت گرفته، بحث‌ها از مسایل نرم و آسان شروع شود. اما چنین نشد. در حالی که طرزالعمل برای گفت‌وگوها یک موضوع ساده به شمار می‌رفت؛ اما طالبان با طرح برخی موضوعات فضا را دشوار و به مرحله بن‌بست قرار دادند. بن‌بست‌های ۴۵ روزه و هفتاد روزه، همه‌گی به هدف آزمایش‌کردن صبر و شکیبایی سیاسی هیأت افغانستان بود. اما هیأت افغانستان و هم‌چنان حکومت با حوصله‌مندی، متانت، تمرکز لازم و دقت وضعیت را مدیریت کردند. شاید طالبان تصور می‌کردند که چنین شکیبایی و حوصله سیاسی در هیأت حکومت وجود ندارد. به همین دلیل بود که آنان حداقل چهل روز یا بیش‌تر روی کلمه یا کلمات تمرکز کردند و یا اصلاً پیام روشنی ارایه نمی‌کردند.

وحدت مذهبی با پیام وحدت ملی

طالبان در بحث طرزالعمل، موضوع فقهی و مسایل مذهبی را طرح کردند. هرچند این طرح در آغاز به سرخط خبرها به حیث یک نگرانی جدی بدل شد، اما با موقف روشن حکومت و هیأت افغانستان این موضوع به نقطه قوت در کشور بدل گردید. به شمول حکومت، همه اقشار سیاسی با زیرکی تمام به این طرح فتنه و اختلاف‌برانگیز پیام‌های قوی دادند. طالبان تصور داشتند که با طرح موضوع فقهی و مذهبی اختلاف‌ها را در صفوف حکومت و هیأت می‌توانند دامن بزنند. اما در دوحه تمام اعضای هیأت یک‌صدا از قانون اساسی و ارزش مهم جمهوریت دفاع کردند. در افغانستان نیز این طرح طالبان به یک‌صدایی میان اقشار مختلف بدل شد. همه اقشار علیه این طرح طالبان موقف گرفتند و در حمایت از حقوق اساسی شهروندان بیانیه دادند.

اعضای هیأت در دوحه، موضوع مذهب شیعه را به حیث یک موضوع ملی جدی گرفتند و به جای اعضای شیعه مذهب، سایر اعضا با قدرت و قاطعیت تمام در برابر هیأت طالبان استدلال کردند. مشکل اصلی طالبان بیگانه‌گی با واقعیت‌های افغانستان نوین است. امروز افغانستان در وحدت مذهبی و هم‌پذیری مذهبی در سطح جهان اسلام نمونه است. در هیچ کشور اسلامی به پیمانه افغانستان روحیه هم‌پذیری مذهبی وجود ندارد. این همه محصول نظام سیاسی، قانون اساسی، نگاه حکومت به حقوق شهروندی و بصیرت مردم کشور است. طالبان اگر از واقعیت‌های عینی کشور آگاهی دقیق می‌داشتند، قطعاً مسایل فقهی و مذهبی را در بحث طرزالعمل مطرح نمی‌کردند.

اجماع سیاسی در افغانستان

به رغم تفاوت دیدگاه در داخل کشور؛ اما اکنون یک نفع جمعی در محور قانون اساسی و اصل نظام سیاسی شکل گرفته است. در شروع به کار کمیته رهبری صلح، تمامی جریان‌های موثر سیاسی حضور داشتند. افغانستان در این مقطع خاص تنها می‌تواند با اجماع سیاسی در محوریت نظام و قانون اساسی از دشواری‌ها عبور کند.

در کنار مشروعیت بین‌المللی و حمایت قوی و گسترده جهان که در نشست ژنو به خوبی تبلور یافت، اجماع سیاسی داخلی نیز از اهمیت فوق‌العاده برای تحکیم موقف حکومت برخوردار است. افغانستان طی بیش از ۴۲ سال شاهد رویدادهای تلخ بوده است. انقطاع نظام در کشور بحران‌های عظیمی را به همراه داشته است. افغانستان آماده‌گی برای شانس دوم را ندارد. هرنوع تصمیمی که منجر به انقطاع نظام و عقب‌گرد شود، خطرناک است. دست‌آوردهای بیست سال اخیر در کشور به رغم مشکلات، بی‌نظیر است. حفظ و توسعه آن برای همه مهم است. جهان نیز شانه به شانه با افغان‌ها در تهداب‌های فرصت‌های جدید کار کرده است. قطعاً جهان هم نمی‌خواهد که مالکیت نظام آینده سیاسی افغانستان از آن طالبان شود. یا این‌که افغانستان به عقب برگردد. کوشش جمعی جهان برای این است که چگونه از طریق گفت‌وگوهای صلح طالبان جزو نظام شوند، تا به سال‌ها جنگ در افغانستان خاتمه داده شود. حالا گزینه فعال و آماده، قانون اساسی و نظام موجود است. حفظ این دست‌آورد مهم برای همه حیاتی است. طرح‌های طالبان برای بدیل وضعیت موجود یک چیز مجهول و مبهم است. اصلاً ضرورت نیست تا ما از یک مسیر روشن و معلوم در فضای مجهول حرکت کنیم.

بنابراین مسوولیت ملی همه کسانی که زیر چتر نظام‌اند، حمایت از این ارزش‌های جمهوریت و قانون اساسی است.

آواز رسای زنان در پروسه صلح

زنان نقش برازنده در پروسه صلح دارند. نقش چهار تن از خانم‌ها در ترکیب هیأت نیز برجسته بود. در داخل کشور نشست‌های متعدد زنان در کابل و تمامی ولایات برگزار شد. نشست بزرگ زنان در خیمه لویه‌جرگه با پیام‌های روشنی همراه بود. رفتار طالبان نسبت به زنان، اقلیت‌های مذهبی و آزادی بیان سبب شده است تا یک بستر مشترک در کشور برای دفاع از حقوق اساسی شکل گیرد.

امروز همه زنان کشور بدون در نظرداشت تعلقات مذهبی، قومی، سیاسی و زبانی در یک مسیر مشترک برای حراست از جایگاه و حقوق اساسی خود مبارزه می‌کنند. در تاریخ کشور به این پیمانه هم‌صدایی و نقش فعال و برجسته از آدرس زنان شکل نگرفته است.

سایر گروه‌ها و اقشار نیز به شمول علمای کرام در حمایت از حقوق زنان موقف روشن دارند. هم‌چنان در بحث حقوق بشر و آزادی‌های مدنی نیز در افغانستان نوین هم‌نظری قوی شکل گرفته است.

طالبان تغییر نکرده‌اند

به رغم شروع گفت‌وگوهای صلح، تغییری در رفتار طالبان دیده نشده است. آنان در میدان جنگ خشونت‌ها را تشدید کرده‌اند. در کابل و برخی ولایت‌ها دست به جنایت‌های بزرگی زدند. از ختم قرآن کریم گرفته تا کودکان خرد سال را هدف قرار دادند. طالبان پس از امضای موافقت‌نامه دوحه دچار غرور کاذب شده‌اند. آنان خود را فاتح میدان فکر می‌کنند. طالبان به این تصور اند که پس از فتح میدان جنگ، گام بعدی‌شان اقامه نظامی است که مطلوب برای این گروه باشد. نظام مطلوب طالبان، همان بدیل امارت، اما با محتوای امارت خواهد بود. این روحیه زمانی شکل گرفته است که برخی از کشورها روی‌کرد نظامی را فعلاً در برابر این گروه متوقف کرده‌اند.

این غرور سبب شده است تا طالبان در میز گفت‌وگو نیز با نگاه لجوجانه در صدد تحمیل اراده خود باشند.

اما در میدان جنگ به رغم تلاش‌های طالبان، این گروه قدرت تصرف و حفظ اراضی را از دست داده‌ است. فعلاً تمرکز اصلی طالبان به جنگ روانی با استفاده از شیوه‌های جدید جنگی مانند استفاده از ماین‌های مقناطیسی است.

اعضای هیأت طالبان هرچند فعلاً مشخصاً از احیای امارت اسلامی سخن نمی‌گویند؛ اما نوع نظامی را که طالبان مطرح می‌کردند با امارت تفاوتی نخواهد داشت.

 در وضعیت تغییرناپذیری طالبان، مسیر گفت‌وگوها با دشواری‌های فراوان همراه خواهد بود. حالا دیده شود که برای دور دوم گفت‌وگوها این گروه تا چه میزانی از خود انعطاف نشان می‌دهد.

دلیل اصلی در تغییرناپذیری این گروه، پیروی از ایدیولوژی سخت‌گیرانه است. پیروان طالبان نیز به آسانی تن به صلح نخواهند داد. به همین دلیل برای هیأت طالبان تصمیم‌گیری دشوار است. طالبان اکنون ترس دارند که با شروع گفت‌وگوها دچار تجزیه شوند. چون برخی گروه‌های طالبان، حیات خود را در جنگ می‌بینند و از منافع سرشار اقتصاد جرمی سود می‌برند. هم‌چنان مواد مخدر و قاچاق منابع طبیعی از دیگر منابع برای این گروه به شمار می‌رود.

سایه سنگین کشورهای منطقه در جنگ و صلح

کشورهای منطقه طی ۴۲ سال در جنگ و صلح افغانستان به نحوی دخیل بوده‌اند. طی سال‌های اخیر، رییس جمهور غنی سیاست خارجی خود را در پنج حلقه مشخص تعریف کرد. در این سیاست، نقش برجسته و مهم برای کشورهای منطقه داده شده است. هدف اساسی این است که روابط دولت‌محور شود. هم‌چنان نباید جنگ و صلح افغانستان به رقابت منطقه‌ای بدل شود. ثبات کشورهای منطقه و جهان در ثبات افغانستان باثبات است. به همین دلیل آقای غنی سعی دارد تا با احیای جایگاه افغانستان در تجارت و ترانزیت، منافع جمعی را در محور اقتصاد گره بزند.

انتظار فعلی از کشورهای منطقه همین خواهد بود که تا همه روی‌کرد شان در قضیه افغانستان مثبت باشد.

آدرس واحد تصمیم‌گیری

نهادهای متعدد تصمیم‌گیری و پالیسی‌سازی هرچند نشان از ظرفیت‌های موجود در کشور است؛ اما به هر پیمانه در رابطه به صلح آدرس‌ها منسجم باشد، به همان میزان تصمیم‌گیری و موثریت بهتر می‌شود.

آدرس و مرجع واحد تصمیم‌گیری و عقبه منسجم و هماهنگ برای هیأت مذاکره‌کننده نیز مهم است. هیأت حکومت افغانستان حداقل این دور درایت سیاسی خود را نشان داد و به خوبی نماینده‌گی جامع از کشور را تمثیل کرد. از همین جهت هیأت نباید از مراجع و آدرس‌های مختلف تحت فشار و یا مشورهای متضاد و مختلف باشد.

رییس جمهور مانع صلح نیست

برخی جریان‌های سیاسی گفته‌اند که آقای غنی مانع صلح است. آقای غنی با تلاش‌های که انجام داد صلح را بدل به گفتمان ملی کرد. برای اولین‌بار در نشست کابل و بعد در نشست ژنو نقشه راه صلح توسط رییس جمهور غنی ارایه شد. نشست‌های متعدد در کابل خصوصاً جرگه‌های مشورتی صلح سبب شد تا همه اقشار در متن پروسه قرار بگیرند ودر نقش تصمیم‌گیران اصلی صلح باشند.

 برخی‌ها با این فکر اند که نشست دوحه احتمالاً به کنار رفتن آقای غنی منجر خواهد شد. آنان گاهی با همین تصور خواب حکومت موقت را می‌بینند. این نوع فکر بی‌نهایت سطحی است. ما باید به عمق نشست دوحه، طرح‌های طالبان و نیت واقعی این گروه پی‌ببریم، آنان تغییر نکرده‌اند. آنان روحیه تمامیت‌خواهی دارند. طالبان نمی‌خواهند جزو نظام شوند. آنان می‌خواهند مالک نظام شوند. بنابراین خطر طالبان برای یک فرد نیست؛ بلکه برای افغانستان، نظام، قانون اساسی و حقوق اساسی همه شهروندان است.

موقف آقای غنی در حمایت از جمهوریت و حقوق اساسی شجاعانه و شفاف است. همه چهره‌های سیاسی در این مرحله دشوار باید چنین شجاعت را به خرج دهند. در غیر آن همه بازنده میدان خواهند بود و آخرین فرصت و شانس را برای همیشه از دست خواهیم داد.

ما نباید اسیر توطیه طالبان شویم تا به‌نام مذهب، قوم، جنسیت، سمت و… هرکدام را جدا جدا قربانی کنند. با وحدت ملی همه با هم از نظام، قانون اساسی و ارزش‌های جمهوریت حراست کنیم. اکنون که هیأت به کابل آمده است، بهتر خواهد بود تا چشم‌دید‌ها و تصویر واقعی طالبان را با اقشار مختلف شریک کند. مردم باید بدانند که طالبان به آسانی تغییر نمی‌کنند. خطر و فرصت‌های صلح را همه باید مشترکاً درک و مشترکاً برای حراست از جمهوریت کار کنیم.

شاه حسین مرتضوی

مشاور ارشد رئیس جمهور غنی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا