کدامیک سرنوشت جنگ را تعیین می کند، دوحه یا هلمند؟
جنگ شدیدی در هلمند جریان دارد. این بزرگترین عملیات نظامی طالبان پس از امضای توافقنامهی صلح با امریکا محسوب میشود؛ رویدادی که میتواند نشانگر اجتماع تمام نیروی جنگی طالبان برای خارجکردن دولت افغانستان از معادلات جنگ و صلح باشد. اگرچه دولت ادعا میکند که طالبان را در هلمند شکست داده و عملیات «پاکسازی» جریان دارد؛ اما نشانهای از فروکشکردن شعلهی نبردها دیده نمیشود.
افزون بر این، هیچگونه آماری از شمار تلفات نظامی و غیرنظامی در این جنگ نیز منتشر نمیشود. این امر بر نگرانیها افزوده و جنگ هلمند را به یکی از پیچیدهترین مسایل امنیتی افغانستان بدل کرده است. برخورد هلیکوپترهای ارتش، آسیب بزرگی به موقف نظامی دولت وارد کرد؛ آسیبی که اشرفغنی با شرکت در مراسم تشییع پیکرهای خلبانان جانباخته در آن رویداد، سعی کرد آن را به لحاظ سیاسی و تبلیغاتی جبران کند و خود را همچنان حامی قوای مسلح، فرماندهی جنگ ضد طالبان و مقاوم در برابر عملیات سقوط آن گروه نشان دهد؛ این که این نمایش تا چه حد موفق بود، بحث دیگری است.
سرپرست وزارت دفاع هم به هلمند رفت تا از نزدیک، عزم و اراده و تعهد دولت مرکزی برای سرکوب طالبان را اعلام کند.
در آنسو در اردوگاه طالبان در جنگ هلمند نیز وضعیت بحرانی است. گفته میشود که ۸ شفاخانهی شهر کویتهی پاکستان به مرکز درمان انبوه زخمیهای طالبان در جنگ هلمند تبدیل شده است. این خبر دو واقعیت مهم را برجسته میکند؛ یکی این که اتاق عملیات جنگ هلمند مثل سایر تحرکات نظامی طالبان در کنترل «فوج» و آیاسآی پاکستان است و دوم این که استوانههای قدرت نظامی طالبان در این جنگ به شدت آسیب دیده است.
نبرد هلمند اما صرف نظر از این که به کدامیک از دو طرف درگیر، بیشتر آسیب زده، مانند هر جنگ دیگری یک قربانی بزرگ دارد: غیر نظامیان. سازمان ملل، آوارگی ۳۵ هزار نفر را تایید کرده و مقامهای محلی هم از بیخانمانی ۴۵۰۰ خانواده خبر داده اند که نیازمند دریافت کمکهای فوری در زمینهی غذا، دارو و سرپناه استند.
در این میان، هیچ آماری در بارهی شمار قربانیان و زخمیهای غیر نظامیان در این جنگ، منتشر نشده؛ اما سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر به طور جداگانه در این باره، عمیقا ابراز نگرانی کرده و خواستار توقف سریع درگیریها شده اند.
این در حالی است که در دوحه پس از یک ماه بنبست، با فشار و میانجیگری قدرتهای خارجی به ویژه امریکا، آلمان و قطر، یخهای مذاکره میان دو طرف در حال آبشدن است. گروههای تماس، پس از ۱۲ روز توقف چهار روز پیش توانستند یک نشست ناکام را برگزار کنند و نشست عمومی همه اعضای هیئتهای دولت و طالبان هم به تازگی دایر شد.
در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که سرنوشت جنگ افغانستان در کجا و از سوی چه کسانی رقم میخورد؛ در هلمند و در میدان جنگ یا در دوحه و در میز مذاکره؟
هیچ پاسخ صریحی در این باره وجود ندارد. طالبان در فقدان یک حمایت استراتیژيک پایدار از سوی قدرتهای خارجی از نیروهای افغان، خود را نیروی برتر در میدان نبرد میدانند و در عرصهی صلح نیز، خواستار امتیازهای استثنایی و برتریجویانه استند. آنها استند که نیروی تهاجمی میدان جنگ را تشکیل میدهند، آگاهانه به خشونت دامن میزنند و نیروهای دولتی را هر روز در جبهات جدیدتر به چالش میکشند؛ اما از نظر سیاسی و ایدیولوژیک، توان مجابکردن دولت مرکزی برای پذیرش طرح صلح امریکا و قبول بیچون و چرای پیششرطهای خود را ندارند.
از سوی دیگر، در درون آن گروه نیز رقابت و انشعاب و اختلاف، موج میزند. جنگ شدید قدرت در دفتر قطر میان ملا برادر، مولوی عبدالحکیم و عباس استانکزی در جریان است. این جنگ، انگیزههای مالی، سیاسی، قبیلهای و جاهطلبانه دارد. البته در این میان، رژيمهای حامی طالبان نیز هرکدام سعی میکنند از طریق هریک از این جناحها به درون طالبان نفوذ کنند و منافع خود را تحقق بخشند.
در اینسو در دولت نیز اگرچه از نظر نظامی، نیروهای مسلح در موضع تدافعی قرار دارند و ابتکار عمل جنگ در دست طالبان است؛ اما تصور نمیشود که شکست نهایی و فروپاشی کامل، محتمل و قریبالوقوع باشد؛ به ویژه در شرایطی که قدرتهای خارجی هم قدرتگیری طالبان از راه نظامی را تحمل نمیکنند و همچنان بر حمایت از دولت تاکید دارند.
با این حال، نیروهای امنیتی دچار فرسایش شدید شده اند و ادامهی جنگ، دامنه و ژرفای این فرسایش را بیشتر خواهد کرد.
به لحاظ سیاسی اما دولت توانسته است مشروعیت ملی و بینالمللی خود را تثبیت کند و اگر کابینه از پارلمان رای بگیرد، این مشروعیت، تقویت هم خواهد یافت. جنگافروزی و خشونتهای خونبار طالبان هم حمایت سیاسی از دولت را افزایش میدهد.
با این حال، تصور اینکه دولت بتواند ارزشها و اصول خود را در مذاکرات دوحه بر طالبان، تحمیل کند، بسیار بعید است؛ زیرا موازنهی قدرت در میدان جنگ به نحو نامتعادلی به نفع طالبان است؛ هرچند آن گروه نیز قادر به اشغال مراکز شهری نیست و دولت هم با تمام توان در برابر این امر مقاومت میکند.
بر این اساس، نوعی بنبست مرگبار در هر دو میدان جنگ و صلح از هلمند تا دوحه وجود دارد؛ وضعیتی که جهان را به چالشی تازه در بارهی پروندهی پیچیدهی افغانستان میکشاند. تضاد، تخاصم و جنگهای نیابتی را تشدید خواهد کرد.
علی موسوی