برگزیده هاسیاستِتیتر یک

چرا پاکستان و چین از تغییر نظام در افغانستان استقبال می کنند؟

مقامات در اسلام آباد نسبت به تغییر نظام سیاسی در افغانستان ابراز خوش بینی کرده و معتقدند با چهره ی مثبتی که طالبان از خود نشان می دهند، می توانند با افغانستان به عنوان یک شریک اقتصادی خوب همکاری کنند.

لازم به ذکر است که پیش از تغییر نظام و سقوط دولت مرکزی، مقامات افغانستان و بسیاری از چهره های سرشناس کشور همواره پاکستان را به حمایت از طالبان متهم می کردند. در روزهای پایانی دولت پیشین نیز، کمپاینی در فضای مجازی در سراسر دنیا راه افتاد که خواستار تحریم پاکستان از سوی سازمان ملل شده بود.

از آن سو نیز پس از سقوط دولت اشرف غنی، گزارش هایی توسط برخی رسانه های غربی مطرح گردید که گویا افسران اطلاعاتی و نظامی چین به سران آن کشور توصیه کرده اند طالبان را به رسمیت بشناسند.

چین در صورت سقوط کابل طالبان را به رسمیت می شناسد

نماینده سابق پاکستان در سازمان تجارت جهانی نسبت به علاقمندی پاکستان و چین برای به رسمیت شناختن دولت طالبان می گوید پاکستان به دلیل اقتصاد شکننده ای که خود دارد شاید نتواند به دولت طالبان کمک مالی چندانی کند، اما گزینه های دیگری وجود دارد که می توان برای داشتن تعامل خوب با افغانستان از آنها استفاده کرد که به نفع دو کشور نیز است.

این گزینه ها را می توان به طور کلی به دو بخش کوتاه مدت و میان مدت تقسیم کرد زیرا بسیاری از این پروژه ها بخش اعظم کار بر رویشان تمام شده است. این پروژه ها به سه بخش عمده یعنی بخش انرژی، بخش ترانزیت و تجاری دو جانبه و در نهایت شریک سازی افغانستان به عنوان بخشی از پروژه عظیم «کوریدور اقتصادی چین و پاکستان» تقسیم بندی می شوند.  

در بخش انرژی، افغانستان و پاکستان هر دو متکی به واردات نفت و گاز هستند و تاکنون نتوانسته اند راه مناسب تر و با صرفه تری از ذخایر انرژی آسیای مرکزی برای خود بیابند. ذخایر نفتی و گاز افغانستان هم دست نخورده باقی مانده است. اما موقعیت استراتژیک افغانستان و پاکستان می تواند دو کشور را به کوریدوری مناسب برای انتقال انرژی در سطح کشورهای منطقه تبدیل کند.

پروژه خط لوله انتقال گاز ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند موسوم به «تاپی» یکی از این پروژه ها است.

مطالعات عملی بودن ساخت این پروژه به ارزش 7.5 میلیارد دالر که قادر است 33 میلیارد مکعب گاز طبیعی را با لوله ای به قطر 56 اینچ عبور دهد تمام شده است. حتی دیگر مسایل فنی این پروژه از جمله میزان سهم دهی به هر کشور نیز کاملا بررسی شده است. برای مثال پاکستان سالانه 14 میلیارد مکعب معادل 42 فیصد از کل حجم گاز تولیدی و افغانستان 5.11 میلیارد مکعب معادل 16 درصد از آن را خواهد خرید.

علاوه بر آن، افغانستان سالانه حدود 400 میلیون دالر بابت حق عبور این خط لوله گاز در آمد خواهد داشت.

افغانستان از ترانزیت خط لوله گاز «تاپی» سالانه یک میلیارد دالر بدست می آورد

ترکمنستان کار ساخت در خاک خود را تکمیل کرده است و اگر افغانستان نیز کار ساخت در خاک خود را شروع کند، این پروژه به سرعت تکمیل و اجرایی خواهد شد.

با کار ساخت این پروژه نه تنها گاز مورد نیاز این دو کشور تامین می گردد، بلکه راه برای تامین نفت ارزانتر نیز فراهم می شود. ایران شدیدا تمایل دارد برای انتقال نفت به چین از طریق خاک افغانستان و پاکستان خط لوله ای احداث گردد که این کار علاوه بر عواید سالانه بابت حق عبور سبب می شود که دو کشور به منابع نفتی ارزانتری نیز دسترسی داشته باشند. ایران و چین هر دو علاقمند به آغاز چنین پروژه ای هستند.

یکی دیگر از این دست پروژه ها در بخش انرژی، پروژه برق کاسا 1000 است که بخش اعظمی از کار ساخت آن به اتمام رسیده و تمویل آن از سوی بانک جهانی و بانک انکشاف/توسعه اسلامی صورت می گیرد. این پروژه به ارزش تقریبی 1.16 میلیارد دالر است که 1300 مگاوات برق تولیدی قرقیزستان را با طی مسیری به طول 1330 کیلومتر به افغانستان و پاکستان می رساند. روسیه نیز تمایل دارد در این بخش سرمایه گذاری کند.

معرفی کامل و ساختار پروژه “کاسا یک هزار”

بخش اصلی دیگری که حائز اهمیت برای دو کشور است بحث افزایش تبادل تجاری دو جانبه میان افغانستان و پاکستان است.  

افغانستان که محاط به خشکی است، بنادر پاکستان آسان ترین راه برای واردات و صادرت کالاهای افغانستان است. پاکستان نیز افغانستان را به عنوان بهترین و آسان ترین مسیر خشکی برای ترانزیت کالاهایش به آسیای مرکزی می بیند.

در همین زمینه میان دو کشور قرادادی 10 ساله تحت عنوان «توافقنامه تجارت و ترانزیت افغانستان و پاکستان» وجود دارد که اما اخیرا به دلیل تنش های سیاسی رو به کاهش رفته است.

تقریبا بیش از 70 درصد کالاهای تجاری افغانستان از طریق این بنادر عبور می کرد که اما هم اکنون این رقم چیزی در حدود زیر 30 فیصد است.

حجم مبادلات تجاری میان دو کشور نیز طی 10 سال گذشته رو به کاهش رفته و از رقم حدود 3 میلیارد دالر در سال 2011 به رقم حدودی 1.3 میلیارد دالر رسیده است. اگر دو کشور پایانه های مرزی بیشتری ایجاد کنند و از طرفی از محدودیت های موجود بکاهند حجم مبادلات تجاری در آینده نزدیک به راحتی از مرز 5 میلیارد دالر عبور خواهد کرد.

و سوم اینکه پاکستان، افغانستان را وارد پروژه کوریدور اقتصادی چین و پاکستان کند. چین هم اکنون یکی از سرمایه گذاران بزرگ در هر دو کشور است. این کشور در حال ساخت دو خط آهن ویژه چین-افغانستان و دیگری خط آهنی که کشورهای چین، قیرقیزستان، تاجیکستان، ایران و افغانستان را به یکدیگر متصل می کند، است. پاکستان نیز ممکن است به این پروژه بپیوندد.

چین همچنین دو پروژه دیگر نیز در افغانستان دارد، که یکی از آنها استخراج معدن مس ولایت لوگر به ارزش تقریبی 4.4 میلیارد دالر و دیگری تحقیقات نفتی در ساحه آمو دریا می باشد.

با نگاهی اجمالی به این گفته ها، شاید اکنون بی دلیل نباشد که چین و پاکستان از اولین کشورهایی هستند که در نظر دارند طالبان را به رسمیت بشناسند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا