چرا طالبان از صلح می ترسند؟
بیش از دو دهه است که طالبان با مردم و دولت افغانستان به خاطر برپایی نظام اسلامی در جنگ به سر میبرند. به رغم آنکه مشروعیت دینی و شرعی جنگ این گروه و خشونتهای جاری، از سوی تمام کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اسلامی و علمای جهان اسلام ناروا و ناجایز خوانده شده است؛ اما شعلههای آن همهروزه در بخشهایی از جغرافیای افغانستان انسانهای بیگناه را به کام خود فرو میبرد. هیچ روزی نیست که یک فقه و مفتی در یکی از کشورهای اسلامی، جنگ طالبان با مردم و دولت افغانستان را حرام و ناروا نداند و رسانههای کشورهای اسلامی در تکریم و نکوهش جنگ طالبان و کشتار انسانهای مسلمان، فتوای روحانیونشان را پخش و نشر نکنند. از زمانی که طالبان در برابر دولت افغانستان به رهبری برهانالدین ربانی دست به بغاوت زدند و جنگ در برابر نظام اسلامی را که در آن زمان نیز هیچگونه توجیه شرعی و اسلامی نداشت، آغاز کردند، تلاشها پیوسته برای آغاز گفتوگو و جلوگیری از تشدید جنگ و پایان خونریزی صورت میگرفت؛ اما به دلیل لجاجت گروه طالبان و مواضع نامنعطف این گروه در برابر ریاست دولت جمهوری اسلامی آن زمان که به وسیله یک روحانی دینی رهبری میشد، به ثمر ننشست و با شکست مواجه شد. گروه طالبان از همان آغاز به گفتوگو و مذاکره تن نمیداد و به خاطر استقرار نظام سیاسی مورد نظرش، لشکرکشی و پیروزی از راه جنگ و قوت نظامی را تنها راه حل میدانست. هیچکس به یاد ندارد که رهبران این گروه در برابر خواستهای مردم افغانستان و جامعه جهانی تساهل و مدارا و به خواست مردم تمکین کرده باشند. این گروه با سقوط هر ولایت کشور خون ریخت و انسانهای زیادی را سلاخی کرد. حتا در هیچ دورهای از تاریخ اسلام، روایت نشده است که اسیر توسط مسلمانان شکنجه، تیرباران یا کشته شود و دارایی عامه و کشتزارهای مسلمان و غیرمسلمان تخریب و تاراج گردد؛ اما جنگجویان این گروه تا توانسته، انسانها را سلاخی کردهاند و حتا در مواردی به حیوانات و پرندهگان رحم نکردند. اسیران نیروهای دفاعی و امنیتی کشور را اکثراً در میدان جنگ تیرباران کردهاند و کمتر پیش آمده است که اسیر را زنده نگه دارند. شقاوت و بیرحمی طالبان و عطششان در ریختاندن خون انسانها در بیش از دو دهه جنگ و کشتار، فرو ننشسته و با گذشت هر روز باعث افزایش خشم جمعی شده است. کارنامه سیاه طالبان از زمان ظهور این گروه تاکنون چیزی نیست، جز جنگ، کشتار، ویرانی و ترویج افراطیت دینی و مذهبی با قرائت قشری از دین و آموزههای اسلامی.
گروه طالبان پس از آنکه با ایالات متحده امریکا توافقنامه صلح امضا کرد، به هیچ پایگاه نیروهای خارجی حمله نکرد و هیچ سرباز امریکایی در این مدت توسط این گروه، کشته نشده است. جنگ این گروه که جهاد علیه اشغال و نجات مردم افغانستان از سیطره اشغالگران عنوان میشد، پس از تفاهمنامه صلح این گروه با امریکا، علیه مردم افغانستان ادامه دارد. جنگجویان این گروه هنوز هم با سازماندهی حملات انفجاری و ماینگذاریها، افغانها را سلاخی میکنند و ریختاندن خون آنها را روا میدانند. گروه طالبان از زمانی که با امریکا تفاهمنامه صلح امضا کرد، افغانهای بیگناه را زیر عنوان بقایایی اشغال هر روز میکشد. هرچند دولت افغانستان از طالبان خواست که در ماه رمضان آتشبس کنند؛ اما طالبان با رد آتشبس در ماه رمضان، کشتار انسان مسلمان افغان را در ماه رمضان، ثواب گفتند. سوال اصلی این است که چرا طالبان از صلح با دولت افغانستان هراس دارند و چرا دست از کشتار مردم مسلمان افغانستان برنمیدارند؟ چرا طالبان به گفتوگو و مذاکره مستقیم با دولت افغانستان حاضر نمیشوند و به بهانههای مختلف میز مذاکره را ترک میکنند؟ چنانچه طالبان در دوحه حاضر به ادامه گفتوگو با هیأت مذاکرهکننده جمهوری اسلام افغانستان نشدند و میز مذاکره را ترک کردند. بنبست مذاکرات دوحه باعث شد که ایالات متحده امریکا کنفرانس استانبول را با مدیریت سازمان ملل متحد پیشنهاد کند. زمانی که تاریخ آغاز نشست استانبول تعیین شد، طالبان از شرکت در این نشست نیز خودداری کردند. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا به این دو پرسش پاسخ ارایه کند. بنابراین، گروه طالبان با درنظرداشت دلایل ذیل از صلح با دولت و مردم افغانستان و گفتوگو هراس دارد:
۱- طالبان در صلح محو میشوند
یکی از دلایلی که طالبان از صلح با دولت افغانستان هراس دارند، این است که اگر تحت هر شرایطی این گروه با مردم و دولت افغانستان صلح کند و جنگ و خشونتها را متوقف سازد، وجود و هستیاش را از دست میدهد و محو میشود. هستی طالبان با خشونت رابطه ناگسستنی دارد و این هستی در صلح قابل رویت نیست. طالبان به درستی میدانند که جامعه امروز افغانستان، جامعه ۱۹۹۶ و سالهای قبل از آن نیست و تغییرات ژرفی در افکار و باورهای مردم و طرز زندهگی آنها به استثنای جنگجویان این گروه، به وجود آمده است. رسانههای آزاد و همهگانی، اینترنت، شبکههای اجتماعی و فناوری با فرایند جهانی شدن و تبادله اطلاعات، روی زندهگی مردم این کشور، به ویژه زنان، تاثیر عمیق برجا گذاشته است. در شرایطی که مردم افغانستان قرار دارند، طالبان نمیتوانند بدون خشونت، وجود و هستیشان را اثبات کنند. این گروه حضورش را در ادامه خشونت میبیند و فکر میکند که باید خشونت کند تا دیده شود و قابل رویت باشد و به جز خشونت و کشتار که با قرائت سطحی و تندروانه از دین صورت میگیرد، متاع دیگری برای عرضه به مردم افغانستان ندارد. طالبان با خشونت و جنگ، امتیاز سیاسی – مادی به دست آوردهاند و هرگز نمیخواهند در صلح این امتیاز را از دست بدهند. رهبران گروه طالبان اگر همین امروز جنگ را متوقف کنند و به جنگجویانشان اجازه دهند که به مراکز شهرها بیایند و با مردم مراوده داشته باشند، دیگر هیچ جنگجوی این گروه به میدان جنگ برنخواهد گشت. زیرا که جنگ طالبان، جنگ ایدیولوژی نیست و جامعه امروز، جامعه دیروز نیست؛ بلکه جامعهای است که همگام با جهان تغییر کرده است. کثرت اقوام، مذاهب و گروههای سیاسی به عنوان بخشی از واقعیت جامعه و نیاز کشوری در حال توسعه، پذیرفته شده است. در جامعه امروز افغانستان، رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری فعالیت دارند، نهادهای اجتماعی و فرهنگی در حوزههای مختلف، به ویژه حقوق و آزادیهای زنان فعال هستند و بالاخره درک مردم از محیط اجتماعی و پیرامونشان، دچار دگرگونی ژرف شده است که در چنین شرایطی طالبان اگر خشونت را متوقف کنند و دست از جنگ بردارند، محو میشوند.
۲- از دست دادن عواید نامشروع
از اواسط سال ۲۰۰۳ میلادی، کشت کوکنار و تولید تریاک در افغانستان سیر صعودی در پیش گرفت. از سال ۲۰۰۹ میلادی کشت کوکنار و تولید تریاک در مناطق تحت حاکمیت و نفوذ طالبان افزایش یافت و در سال ۲۰۱۷ میلادی به بیش از ۱۴۴ هزار هکتار زمین در مناطق تحت نفوذ طالبان کوکنار کشت شد و هشت تا ده هزار متریک تُن تریاک از آن به دست آمد. این درآمد ثابت مالی سبب تشدید جنگ از سوی طالبان و تعهد آنان به دوام جنگ در برابر دولت افغانستان شده است. تقریباً در اکثر بخشهایی از جغرافیای افغانستان که این گروه تسلط دارد، مواد مخدر زرع، تولید و قاچاق میشود. افغانستان در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر در جهان است. تقریباً تمام مواد مخدر تولید شده در این کشور، در مناطق تحت تسلط طالبان زرع میشود. سالانه طالبان از این طریق میلیونها دالر عاید نامشروع دارند. حتا پس از تفاهمنامه صلح طالبان با ایالات متحد که بیش از پنج هزار زندانی این گروه از زندانهای دولت افغانستان آزاد شدند، در فهرست ارایه شده طالبان به جانب امریکا، بزرگترین قاچاقبران مواد مخدر شامل بودند که به اتهام قاچاق مواد مخدر بازداشت و محکوم به مجازات شده بودند. چنانکه امرالله صالح، معاون نخست ریاست جمهوری در صحبتهایش در حمایت از جمهوریت که در پروان برگزار شده بود، این مسأله را نیز یادآوری کرد. بنابراین، طالبان به این دلیل از صلح هراس دارند که در نتیجه آن میلیونها دالر عواید نامشروع و ناشی از جنگ را از دست میدهند. جنگ طالبان، جنگ برای تصاحب کل قدرت و سرمایه و رونق تجارتشان است، نه جنگ ایدیولوژی و تحقق نظام اسلامی و احیای خلافت اسلامی. اصلاً این گروه برنامهای برای نظام اسلامی که ادعا میکند، ندارد.
۳- ترس از ادغام با جامعه
طالبان از ادغام با جامعه افغانستان که در شهرها و روستاهای آن خون ریختانده و انسانهای زیادی را کشتهاند، هراس دارند. گذشته سیاه طالبان و هراس آنان از آینده عاری از جنگ، یکی از عمدهترین دلایلی است که باعث شده است، این گروه از توقف خشونتها و جنگ در هراس باشد. طالبان هرچند بیان نمیکنند؛ ولی در خفا از آنچه در حق مردم افغانستان، آنهم به دستور استخبارات بیرونی روا داشته و جنایاتی که در این کشور مرتکب شدهاند، شرمسار هستند. حتا اگر دولت افغانستان در نتیجه هر نوع فشار خارجی این گروه را عفو کند؛ ولی زنان این کشور و فرزندان قربانیان نیروهای دفاعی و امنیتی به سادهگی رهبران و جنگجویان آنها را نخواهند بخشید. در فضای عاری از جنگ و خشونت، این گروه به چشمهای بیوهزنان و کودکان یتیم و مادران سوگوار و پدران درد دیده، نگاه نمیتواند. از این جهت، هراس این گروه از مواجه شدن با مردم افغانستان در فضای عاری از جنگ و خشونت پس از تفاهم صلح با ایالات متحده امریکا، مضاعف شده است.
هشت صبح