پس از ماهها انتظار تاریخ شروع مذاکرات بینالافغانی روشن شد. حکومت و طالبان تأیید کردند که در تاریخ ۱۶ اگست در دوحه گفتوگوها را آغاز میکنند. این نخستین گفتوگوی رسمی میان نمایندگان طالبان و حکومت افغانستان در ۲۰ سال گذشته خواهد بود.
پیش از این، طالبان با نمایندگان احزاب و جریانهای سیاسی در دوحه، مسکو و دبی دیدارهایی داشتهاند. در ۱۰ سال گذشته نیز فعالان سیاسی با نمایندگان طالبان در کشورهای مختلف به تماس بودند؛ اما طالبان هرگز به گفتوگوی رسمی با حکومت افغانستان حاضر نشدند. چون طالبان حکومت افغانستان را دستنشاندۀ امریکا میدانستند. از همین رو، قبل از گفتوگو با کابل به گفتوگو با واشنگتن پرداختند که نتیجۀ آن امضای توافقنامۀ ۲۹ فبروری سال ۲۰۱۹ در دوحه بود. طبق توافقنامۀ طالبان با امریکا، قرار بود مذاکرات بینالافغانی طی ده روز برگزار شود، اما به دلیل برآورده نشدن شروط طالبان از جمله رهایی ۵۰۰۰ هزار زندانی، مذاکرات تاامروز برگزار نگردید. اکنون که حکومت و طالبان برای شروع مذاکرات رسمی ابراز آمادهگی کردهاند، یک پیشرفت در روند صلح و ختم منازعۀ طولانی در این کشور است.
هرچند نگرانیهایی وجود دارد که دو طرف در جریان مذاکرات کوتاه نیایند و گفتوگوهای تاریخی صلح به نتیجهیی منجر نشود.
برنامۀ طالبان
طالبان به فتح کامل میاندیشند. آنان تلاش دارند که از طریق ایجاد حکومت موقت و یا انتقالی، رهبری نظام آیندۀ افغانستان را به دست گیرند. طالبان برعکس حزب اسلامی در پی ادغام در جمهوری اسلامی نیستند. بل تلاش دارند که «جمهوریت» را به «امارت» مدغم سازند. طالبان در پی دگرگونی در ساختارها، نهادها و قوانین هستند. آنان میکوشند نظم جدید پس از صلح را اساس بگذارند. البته این برنامه نه تنها مورد قبول حکومت، احزاب و جریانهای داخلی قرار ندارد، بل از سوی کشورهای منطقه و جهان نیز پشتیبانی نخواهد شد.
طالبان تلاش دارند که رهبران کنونی کابل از قدرت کنار بروند و زمینه بهتشکیل حکومت موقت متشکل از تمام جریانها و گروههای اجتماعی فراهم شود.
برنامۀ حکومت
انتظار حکومت افغانستان این است که با شروع مذاکرات آتشبس سراسری در کشور برقرار شود و طالبان خشونتها را به صفر کاهش دهند. حکومت فکر میکند که برگ برندۀ طالبان «خشونت» است. اگر خشونت و سلاح از طالبان گرفته شود، این گروه توانایی مانور سیاسی، اجتماعی و دیپلوماتیک را از دست میدهد. اما طالبان آتشبس را بند آخر آجندای مذاکرات صلح در نظر گرفتهاند. طالبان در بدل آتشبس، حکومت موقت میخواهند.
دولت تلاش دارد که نظم کنونی از جمله قانون اساسی، نهادها و ساختارهای حکومتی حفظ شود و از برگشت به گذشته جلوگیری صورت گیرد. حفظ نظام جمهوری و دستآوردهای دو دهۀ پسین خطوط سرخ نظام در مذاکرات صلح است. غنی در یک سال نشان داد که حاضر نیست نظام را به طالبان تسلیم کند.
کدام طرف در موقعیت برتر هستند؟
دو طرف پیش از شروع مذاکرات تلاش کردند که از موضع قوت به میز مذاکرات حاضر شوند. طالبان توانستند پیش از شروع مذاکرات ۵۰۰۰ زندانیشان را از بند آزاد کنند. رهایی زندانیان این گروه را در موقعیت برتری قرار داده است. طالبان هیچ دلیلی ندارند که از مواضعشان کوتاه بیایند. در عین حال، کابل امتیازی ندارد که به طالبان بدهد.
از سوی دیگر، امریکا با طالبان به توافق رسیده و این گروه را به عنوان پارتینر در افغانستان برگزیده است. احتمال دارد که نمایندگان امریکا و طالبان از پیش روی ساختارها و چارچوبهای سیاسی و دولتی افغانستان تصمیم گرفته باشند. بنابراین، امریکا در جریان مذاکرات بیشتر از حکومت افغانستان با طالبان نزدیک خواهد بود و براساس میل آنان عمل خواهند نمود. چنانچه در ماههای پسین امریکا بیشتر از کابل، هوای طالبان را داشته است.
نکتۀ کلیدی این است که طالبان در میز مذاکرات چیزی برای از دست دادن ندارند. آنها تا آخر برای برآوردهشدن اهداف و برنامههایشان پیش خواهند رفت. طالبان فکر میکنند که در میدان جنگ نیز دست بالایی دارند. طالبان از تأخیر در مذاکرات نمیهراسند. آنها بخش بزرگ اهدافشان را پس از امضای موافقتنامه با امریکا به دست آوردهاند. بنابراین، عجلهیی برای امضای فوری موافقتنامۀ صلح با حکومت افغانستان ندارند. طالبان فکر میکنند که هرچه زمان بگذرد، حامیان جهانی و داخلی آنان نیز افزایش مییابد و زمینه برای گرفتن کامل قدرت فراهم میشود.
کابل همچنان زمان میخرد. نمایندگان حکومت در دوحه کوشش خواهند کرد که مذاکرات طولانی و زمانگیر شود. از همینرو، پیشبینی میشود که چند دور مذاکرات بدون نتیجه به پایان برسد. کابل منتظر انتخابات ماه نومبر امریکا است و فکر میکند که تغییر در رهبری کاخ سفید، معجزهیی پدید خواهد آورد و دست خلیلزاد را از سر آنها کوتاه خواهد کرد. کابل با موافقت رهایی زندانیان آخرین ابزار برای تأخیر در شروع مذاکرات بینالافغانی را از دست داد.
رییسجمهور غنی پیش از شروع مذاکرات مانور خوبی رفت. تدویر لویه جرگه و حضور اکثر رهبران ردهاول سیاسی در آن، نوعی اجماع و همبستگی سیاسی را در کابل به نمایش گذاشت. لویه جرگه موضع غنی را در میز مذاکرات تقویت کرد. غنی پیامش را از طریق جرگه به طالبان و جهان ابلاغ کرد: صلح میخواهیم، اما حاضر نیستم در بدل صلح از همه چیز بگذریم.
در آستانۀ شروع مذاکرات، برخی رهبران کنونی در کابل جایگاهشان را از دست رفته میبییند. آنان فکر میکنند که موفقیت روند صلح و در نتیجۀ آن حضور طالبان در کابل بهمعنای پایان دورۀ حاکمیت ۲۰ سالۀ شان بر قلمرو افغانستان است.
جمعی از رهبران نگران انقطاع تازۀ سیاسی هستند. آنها نگران هستند که با ایجاد حکومت موقت همهچیز از سر گرفته شود و استمرار و پایداری نظام از میان برود.
به هر رو، در نخستین نشست بینالافغانی، خواست اصلی حکومت آتشبس جامع و پایدار و از طالبان حکومت موقت است. تحلیل غالب این است که طالبان به کمتر از گرفتن کامل قدرت قانع نیستند. بنابراین، اگر حکومت موقتی هم روی کار آید، طالبان بازهم با ابزار خشونت و زور نظامی به پیش روی ادامه خواهند داد. چنانچه طالبان در ۲۵ سال شورشگری نشان دادهاند که یک گروه غیرقابل پیشبینی هستند.
نویسنده: امیری
کشور