شکل گیری موج تازه ای از تلاش ها برای محدودسازی آزادی بیان در بامیان و دایکندی
زمینه سازی برای رشد آزادی بیان، رسانه ها و درکنار آن فعالیت های مدنی، همواره از ادعاهایی بوده که از سوی مقام های محلی بامیان و دایکندی مطرح شده است؛ تاجایی که در محافل و مجالس مختلف، آن را بزرگترین دستاورد خود در یک و نیم دهه گذشته می خوانند. این دو ولایت همجوار در مرکز کشور، از مناطقی به شمار می روند که پس از تشکیل نظام جدید در کشور در مدت کوتاهی، شاهد رشد چشمگیر رسانه ها و بی مانند ترین حرکت های مدنی بوده اند، بگونه ای که شاید امروزه با بردن نامی از این ولایت ها در هرجایی از دنیا، نخستین چیزی که در ذهن تداعی می شود، همین حرکت های مدنی اند که رسانه ها به بازتاب آن پرداخته اند.
هرچند مقام های محلی بامیان و دایکندی بارها در ظاهر از حرکت های مدنی و رشد رسانه ها در این ولایات اعلام حمایت کرده اند اما در بسا موارد مشاهده شده است که به گونه غیر مستقیم تلاش کرده اند تا ضمن به چالش کشیدن فعالیت رسانه ها، از راه اندازی برخی از حرکت های مدنی که جنبه اعتراضی داشتند جلوگیری کنند؛ موضوعی که رسانه گران و فعالان مدنی این ولایات بارها آنرا تایید کرده و حتی در برخی مواقع برعلیه آن اعتراض کرده اند.
از سوی دیگر نفس شکل گیری حرکت های مدنی و ایجاد ده ها رسانه با رویکردهای مختلف انتقادی، اجتماعی و فرهنگی در بامیان و دایکندی را بی توجهی دولت مرکزی به انکشاف و بازسازی این دو ولایت و بی کفایتی ادارات محلی تشکیل میدهد. حرکت های مدنی بی نظیری چون کاهگل کردن سرک، ایجاد چوک الیکین، آب در هاون کوبیدن، ارسال یک الیکین به بارک اوباما، اهدای تقدیر نامه به یک خر و دهها حرکت مدنی دیگر در بامیان و اقدامات مشابهی چون سمنت کردن سرک دفتر مقابل ساختمان ولایت دایکندی به دلیل غیر معیاری بودن راه های ترانسپورتی این ولایت، فعالیت هایی اند که برای انتقاد از عملکرد دولت مرکزی و محلی صورت گرفته اند. با این وجود کدام منطق می پذیرد کسی از منتقدانش که کارنامه اش را مورد کاوش و پرسش قرار میدهند حمایت کند؟ با توجه به موضوعات ذکر شده، به جرات می توان ادعا کرد که رشد آزادی بیان در بامیان و دایکندی، دستاورد مقام های دولتی نه، بلکه دستاورد مردم صلح جو، فعالان مدنی و رسانه گران فعالی است که با وجود همه تهدیدها، برای تحقق این امر از جان مایه گذاشته و به فعالیت های شان ادامه دادند.
اینک اما این دستاورد بزرگ باشندگان بامیان و دایکندی از سوی همان کسانی که ادعای پاسداری و حمایت از ارزش های دموکراتیک از جمله آزادی بیان را دارند، با خطرات جدی مواجه شده است. در بامیان از سال گذشته به این سو خشونت ها علیه خبرنگاران و فعالان مدنی آغاز شده و در سال جاری شدت بیشتری یافته است. در این سال حتی برخی از خبرنگاران در بامیان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند؛ چیزیکه در ده سال فعالیت رسانه ها در بامیان بی سابقه خوانده شده است. مسئله نگران کننده دیگر در بامیان، تلاش مقام های محلی برای فرمایشی سازی فعالیت های رسانه گران و سانسور خبرهایی است که از این ولایت به خروجی رسانه ها مخابره می شود. چند روز پیش یکی از خبرنگاران بامیان که خبری را در مورد دخالت عطامحمد نور والی بلخ در امور اداری بامیان به نقل از والی این ولایت منتشر کرده بود، در نتیجه تماس های پی هم مقام های محلی، مجبور به حذف کردن خبر از وبسایت رسانه ای شد که برای آن کار می کند. نگارنده نیز بتازگی با چنین موردی روبرو شده اما اقدام به حذف خبر نکرده است. با آنکه والی جدید بامیان با شعار حمایت از رسانه ها وارد این ولایت شده بود، این اقدامات نشان میدهد که این شعار به شکل وارونه در حال عملی شدن است.
در دایکندی نیز خشونت علیه خبرنگاران و فعالان مدنی، نسبت به سال گذشته افزایش قابل ملاحظه ای داشته است. در تازه ترین مورد روز گذشته یکی از فعالان مدنی و سیاسی و دو عضو شورای ولایتی دایکندی پس از آنکه در محفلی از اداره محلی و حکومت مرکزی انتقاد کردند، از سوی محافظان والی این ولایت به شدت مورد لت و کوب قرار گرفتند. این رویداد طی چند سال اخیر در این ولایت بی پیشینه بوده است. والیان پیشین دایکندی باوجودیکه در برخی مواقع مانع راه اندازی برخی از حرکت های مدنی شدند اما هیچگاهی اقدام به لت و کوب فعالان مدنی نکردند.
با تمام آنچه در بالا آمده است، گزافه نیست اگر گفته شود که روند رو به رشد آزادی بیان و حمایت از رسانه های آزاد و بی طرف، به نوعی با عوامل بازدارنده و تخریبگرانه درگیر هست و درین میان دو عنصر اصلی یعنی مقامات دولتی و حکومتی و رسانه ها دراین فرایند نقش دارند. به عبارتی میشود گفت عوامل دولتی و حکومتی در محدود ساختن کار رسانه ای و رسانه گران با پذیرفتن موانع و سانسور پذیری و حتی خود سانسوری بنابر هر دلیلی، درین امر دخیل هستند.
حال بعنوان رهیافت و راهکار برون رفت ازین گیرودار، رسالت اصلی و بنیادین در اعمال تغییر در نحوه برخورد رسانه گران و روزنامه نگاران و فعالان عرصه اطلاع رسانی در برابر محور های قدرت سیاسی و اجتماعی و محلی، میتواند به شکل جدی مطرح باشد، چون اطلاع رسانی منجر به کاهش قدرت های مطلقه و خود محور و فرد محور میگردد، بنابرین قدرت ها در موجودیت اهرم های فشار، ملزم و وادار به همکاری و حمایت از روند اطلاع رسانی نمیگردد. بدین اساس تنها راه خروج ازین مشکل، همانا تقویت، حمایت، آگاهی بخشی، افزایش توانایی و ظرفیت کاری، نزدیک سازی اهداف دست اندرکاران، بی طرفی و بیرون شدن از سایه تاثیر و نفوذ حلقات سیاسی در جامعه ی رسانه ای جغرافیایی یاد شده می باشد که این امر در تشکیل و ایجاد شبکه های منظم و موثر با حضور فعالانه تمام رسانه ها و بنگاه های اطلاع رسانی میتواند میسر گردد و این چتر بزرگ با برخورداری از قدرت و تاثیر گذاری بزرگتر، محور های قدرت را برای پاسخگویی و مسئولیت پذیری ملزم می سازد.
زمان احمدی
بامیان