نگاهی به اهداف و پیامدهای ترور فخر هسته ای ایران
دکتر محسن فخریزاده رییس «سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع» ایران روز جمعه در تهران ترور شد. گرچه عاملان به طور رسمی مسئولیتی نپذیرفتهاند، ولی بسیاری از رسانهها و ناظران، موساد را عامل این ترور قلمداد کرده و نیویورکتایمز نیز وی را هدف شماره یک موساد دانسته است. این ترور را در دو بُعد اهداف و پیامدها میتوان ارزیابی نمود.
۱️. اهداف
با فرض عاملیت اسراییل در این ترور، میتوان ریشه آن را به برخی تحرکات اخیر سهجانبه آمریکا، عربستان و اسراییل در فاصله دو ماه مانده به پایان ریاستجمهوری ترامپ و همچنین خبرهایی مبنی بر سفر نخستوزیر اسراییل به عربستان مرتبط دانست. عاملان این اقدام در واقع به گمان خود، شمشیری دولبه برای ایران تدارک دیدهاند. اولاً در صورت واکنش جدی و علنی ایران به این ترور، مذاکرات هستهای با مانع روبرو می شود. علاوه بر این، این ترور میتواند به عنوان اهرم فشاری برای دولت آمریکا در مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران عمل کند. ثانیاً در صورت عدم واکنش نیز بازدارندگی ایران را تضعیف نموده و موجبات تکرار این اقدامهای ضدامنیتی را علیه جمهوری اسلامی فراهم می کند.
۲️. پیامدها
برنامههای هستهای و دفاعی ایران به سطحی از ارتقای ساختاری دست یافته است که فقدان برخی چهرهها، آن را متوقف نمیکند. چنانچه رشد برنامه موشکی پس از ترور سردار تهرانیمقدم با سرعت بیشتر تداوم یافت. با این حال تشدید بیاعتمادی ایران به غرب و تضعیف گرایش به مذاکره را میتوان از پیامدهای این رخداد به شمار آورد. همچنین افزایش تنشهای منطقهای میان جبهه مقاومت و آمریکا و اسراییل در عراق و سوریه میتواند از تبعات دیگر این حادثه باشد.
با وجود اینکه پیگیری حقوقی این ترور در سازمان ملل، میتواند یکی از گزینههای اقدام ایران باشد اما عدم واکنش متناسب و پاسخ دیرهنگام میتواند پیامدهای جبرانناپذیر امنیتی و دفاعی در پی داشته باشد که حتی میز مذاکرات نیز از تبعات آن مصون نخواهد ماند.
دکتر عبدالطیف نظری