نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی خط سرخ افغانستان در مذاکره با طالبان
دیروز آقای محمدعمر داوودزی به نمایندگی از شورای رهبری مصالحه گفت در نشست قطر یک هیأت فراگیر به نمایندگی از جمهوری شرکت میکند و در آن مقامهای حکومت هم حضور خواهند داشت. از این سخنان معلوم میشود که ارگ اجماع سیاسی در مورد مذاکره با طالبان را ایجاد کرده است. ارگ از نشست مسکو درسهای لازم را گرفت. در نشست مسکو احزاب و رهبران شناختهشدهی سیاسی بدون هماهنگی با ریاست جمهوری اشتراک کرده بودند. در آن نشست همهی جناحها موقفهای متضاد داشتند. کسانی که در نشست مسکو از کابل برای مذاکره با طالبان شرکت کرده بودند، دیدگاه واحد و هماهنگ نداشتند.
اگر ارگ در مورد نشست قطر با سیاستمداران و احزاب به توافق نمیرسید، بار دیگر تجربهی بد نشست مسکو تکرار میشد. این چیزی بود که آقای خلیلزاد هم در مورد آن هشدار داده بود. دیپلماتهای امریکایی هم تأکید میکردند که افغانستان باید یک هیأت فراگیر درست کند تا با گروه طالبان در مورد آیندهی سیاسی کشور مذاکره کند. این مسایل سبب شد که نیروهای سیاسی و ارگ روی ترکیب رهبری شورای مصالحه به توافق برسند. به نظر میرسد که هیأت مذاکرهکنندهی ملی که در نشست قطر شرکت میکند، موقف مشترک خواهد داشت. هیأت ملی مذاکرهکننده باید از موضع نظم جمهوری، دموکراسی نمایندگی و مشروعیت انتخاباتی مذاکره کند.
دیروز آقای داوودزی گفت که چارچوب موضعگیری و موقف هیأت ملی مذاکرهکننده در نشست بعدی شورای رهبری مصالحه تصویب خواهد شد. شورای رهبری مصالحه در آینده پالیسی خواهد ساخت و هیأت ملی مذاکرهکننده از رهنمود آن شورا در جریان مذاکره استفاده خواهد کرد.
خط سرخ افغانستان در مذاکره با طالبان یا هرسازمان شورشی دیگر باید نظم جمهوری، دموکراسی نمایندگی و مشروعیت انتخاباتی باشد. اگر در آینده یک نظم جمهوری که دموکراسی نمایندگی و مشروعیت انتخاباتی چارچوب آن را میسازد، نداشته باشیم، نه تنها به ثبات نمیرسیم، که جنگ به شکل بسیار بدتر از حالا ادامه خواهد یافت. صرف در یک دموکراسی نمایندگی نیروهای سیاسی گوناگون میتوانند با خط مشیها و پالیسیهای مختلفشان در کنار همدیگر به رقابت بپردازند. نیروهایی که مدعیاند دیگر به انحصار قدرت باور ندارند، باید آن را در عمل تحقق بخشند. وقتی این تعهد در عمل تحقق خواهد یافت که از یک دموکراسی نمایندهگی حمایت کنند. وقتی کسی انحصار را نپذیرد، روشن است که رقابت را قبول کرده است. در سیاست و اقتصاد بدیل انحصار، رقابت است. بازار رقابتی بدیل انحصار اقتصادی است و دموکراسی نمایندهگی بدیل انحصار قدرت. انحصار قدرت زمانی ختم خواهد شد که دموکراسی نمایندهگی که در نظم جمهوری تحقق خواهد یافت، مورد قبول همهی نیروهای سیاسی قرار بگیرد.
پس از نشست بن هم نیروهایی که با همدیگر قبل از آن نشست درگیر بودند، در چارچوب یک دموکراسی نمایندگی در کنار همدیگر به زندگی مسالمتآمیز آغاز کردند. این نیروها در دو دههی گذشته در انتخاباتها رقابت کردند و حتا با جنجالی شدن انتخابات هم به تفاهم رسیدند. اگر نظم جمهوری و دموکراسی نمایندهگی پذیرفته نشود، همهی گروهها برای انحصار قدرت تلاش خواهند کرد و این امر جنگ را در کشور دایمی خواهد ساخت. مردم افغانستان صلح میخواهند و این امر صرف در قامت یک دموکراسی نمایندگی تحقق خواهد یافت. هرگروهی که در برابر این خواست مردم افغانستان قرار بگیرد، باید بداند که حتا در صورت پیروزی نظامی هم مورد قبول مجموع شهروندان افغانستان قرار نمیگیرد. البته بسیار بعید است که یک گروه تمام افغانستان را اشغال کند. چنین چیزی محال است. هرگروهی که میخواهد در آیندهی افغانستان نقش داشته باشد، باید در قدم اول به خشونت پایان دهد و بعد خودش را در یک دموکراسی نمایندگی ادغام کند. راه رسیدن به صلح، هم همین است. هیأتی که از افغانستان میرود، باید بسیار به وضوح به همه توضیح دهد که در فقدان دموکراسی نمایندگی و نظم جمهوری، فقط جنگ خواهیم داشت. پس از سقوط سلطنت، افغانستان هیچگاه آرامش و ثبات را تجربه نکرده است و دلیل این امر این است که هرنیرویی تلاش کرد به صورت انحصاری قدرت را در اختیار خودش داشته باشد. هیچ نیرویی هم در چهل سال گذشته موفق نشد که قدرت را در انحصار خود نگه دارد. راه حل، نظم جمهوری و دموکراسی نمایندگی است.