مرتضوی و دفاع انتحارگونه از غنی!
حال و هوای سیاسی این روزهای کشور تعریفی ندارد: از یک سو حکومت به اصطلاح وحدت ملی به طور خاصی در انحصار محمد اشرف غنی قرار گرفته و شریک پنجاه درصدی وی در قدرت یعنی داکتر عبدالله عبدالله به یک چهره تشریفاتی خاص تبدیل شده که جز برخی ملاقاتهای با چهرههای داخلی و سیاسیون خارجی کار روزانه خاصی ندارد.
رئیس جمهور غنی، در یک شتابزدگی خاص و درست در زمانی که از زمینه سازی برای مهندسی انتخابات ریاست جمهوری آینده کشور خلاص شده بود در دام برنامههای شوم امریکا افتاد.
این درست که امریکا از بدو ورود به افغانستان تاکنون در فقدان یک استراتژی مشخص در مبارزه با تروریزم، هرگز نسبت به زمامداران سیاسی و مردم افغانستان حسن نیت نداشته و در پیچیدن نسخههای خود برای افغانستان به دنبال منافع خود گشتهاست، اما رئیس جمهور غنی نیز در ایجاد مشکلات کلان کنونی کشور بی تقصیر نبودهاست.
رئیس جمهور غنی از همان روزهای اول تشکیل حکومت وحدت ملی که براساس یک توافقنامه سیاسی شکننده صورت گرفت یکهتازیهای خود را شروع کرد: غنی و حلقه تشنه قدرت اطراف وی که در یک برداشت نادرست خود را برنده واقعی انتخابات ریاست جمهوری گذشته میدانستند از همان روزهای اول تمام کرسیهای قدرت را برای خود رزرو شده میپنداشتند، این انحصار قدرت و خودداری از واگذاری سهم پنجاه درصدی به داکتر عبدالله عبدالله و حامیانش در تیم اصلاحات و همگرایی که در موافقتنامه سیاسی ذکر شده بود، افغانستان را روی پاشنه آشیل قرار داد.
غنی در ادامه با ترسی که از رهبران بزرگ قومی نظیر جنرال دوستم، عطا محمد نور و استاد محمد محقق داشت در پوشش شکستن جزایر قدرت دست به اقدامات تسویهای زد و در این راه حتی از نیروهای دفاعی و امنیتی کشور برای اعمال فشار بر رقبای خود دریغ نکرد.
رئیس جمهور غنی سپس با طرح مسأله تطبیق حاکمیت قانون و مبارزه با زورمندان، هرکسی را که توان جمع کردن یک جمعیت صد نفری به دو خود را داشت نیز سرکوب کرد تا به گمان خویش تمام پتانسیلهای مخالفت با خود را را از بین ببرد.
محمد اشرف غنی در ادامه کار به بهانه ایجاد اصلاحات در نظام انتخاباتی افغانستان(وعدهای که در روزهای نخست تشکیل حکومت وحدت ملی داده بود) نفرات خاص خود را در کمیسیونهای انتخاباتی جابهجا کرد.
تهیه لیستهای خیالی از رأیدهندگان و دست کاری در انتخابات اخیر پارلمان افغانستان خود گویای این تلاش مضحک غنی برای وارد ساختن چهرههای وفادار به خود در خانه ملت میباشد.
بیتوجهی غنی به اعتراضات جامعه مدنی و رهبران احزاب در ارتباط با مشکلات روند رأیگیری در انتخابات پارلمانی اخیر و حذف چهرههای سرشناسی که با عملکردهای غنی مخالفت کرده بودند از لیست برندگان واقعی انتخابات، سبب وخیم شدن اختلاف میان غنی و مخالفان سیاسی وی شد.
رئیس جمهور غنی که با تقلب و مهندسی ماهرانه به فکر رفتن به انتخابات ریاست جمهوری بود اما به یکباره از امریکا رو دست خورد و غافلگیر شد.
امریکا و طالبان در مذاکرات مستقیم خود در مورد صلح افغانستان که چندین دور پشت درهای بسته در دوحه قطر برگزار شد انگار به توافقاتی رسیدند که برای غنی شوکه کننده بود: تشکیل دولت موقت برای شریک ساختن طالبان در قدرت مسألهای بود که تمام نقشههای غنی برای ماندن در قدرت را متلاشی میکرد.
مخالفان سیاسی غنی به شمول محمد حنیف اتمر، عطا محمد نور، استاد محمد محقق و برخی دیگر از چهرههای سیاسی برجسته افغانستان که اینک تیمهای انتخاباتی خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده افغانستان را نیز تشکیل دادهاند، از تشکیل دولت موقت استقبال کردهاند چراکه آن را تنها راه نجات از برنامههای انحصارگرایانه غنی میدانند.
غنی امروز به تمام امکانات مالی و نظامی دولت دسترسی دارد و از آنها برای سرکوبی روحی و روانی و فیزیکی رقبای خود استفاده میکند در حالیکه رقبای سیاسی غنی راهی برای مقابله با این برنامههای شوم حکومت پیدا نمیکنند و به ناچار دست به دامان تشکیل دولت موقت برای برچیده شدن بساط غنی شدهاند.
بزرگترین رقیب سیاسی غنی، محمد حنیف اتمر و تیم قوی انتخاباتی وی میباشد: در تیم صلح و اعتدال، اتمر نامزد انتخابات ریاست جمهوری آینده، یونس قانونی از اعضای برجسته حزب جمعیت اسلامی معاون اول و استاد محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، معاون دوم میباشند.
عطا محمد نور، والی پیشین بلخ، محمد اسماعیل خان و چند چهرهی برجسته دیگر نیز در تیم صلح و اعتدال دیده میشوند.
حنیف اتمر و دیگر همتیمیهایش در سفر به ولایت بلخ و دیدار با بزرگان قومی و چهرههای سیاسی در این ولایت میخ خود برای انتخابات را محکم کوبیدند؛ اتمر و عطا محمد نور طی سخنانی در جمع شهروندان بلخ به غنی هشدار دادند که بعد از اول جوزای سال جاری عمر حکومتش تمام میشود و باید از قدرت کنار برود.
واکنش ارگ به این سخنان اتمر و همتیمیهایش، یک بار دیگر از زبان سید شاه حسین مرتضوی، معاون سخنگوی رئیس جمهور غنی، آن هم در فضای مجازی شنیده شد.
مرتضوی یک بار دیگر در دفاع از غنی بد عمل کرد و خطاب به اتمر و همتیمی هایش گفت که بهتر است قانون اساسی را مطالعه کنند چراکه براساس بیان صریح قانون اساسی وظیفه رئیس جمهور پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آینده به اتمام میرسد.
جدای از اماواگرهای مبارزه برای به دست آوردن قدرت در افغانستان، آنچه روشن به نظر میرسد تمایل بیش از حد غنی و حلقه خاص اطراف وی برای ماندن در قدرت به هر قیمت ممکن، میباشد و در این میان شاه حسین مرتضوی هیزم آتش غنی شدهاست. مرتضوی در حرکاتی انتحاری، چنان از غنی بد دفاع میکند که بسیاری از کارشناسان و شهروندان به حال وی افسوس میخورند.
این درحالیست که مرتضوی باید بداند در عرف سیاسی، دفاع از رئیس جمهور خود اصول و مبانی خاص خود را دارد و دست به دامان قانون اساسی شدن برای دفاع از رئیس جمهوری که خود در چندین مورد ناقض قانون اساسی بوده، کار ناشایستی به حساب میآید.
مرتضوی باید بداند استفاده از قانون اساسی برای ساختن چتر حمایت از غنی توهین به شعور ملت مظلوم افغانستان میباشد نه خدمت به منافع ملی.