قهرمانها، هر روز زاده میشوند!
همزمان با آغاز دور دوم مذاکرات صلح در دوحه قطر، طالبان هرگز از کشت و کشتار و خونریزی دست بر نداشته اند.
به گفته کارشناسان امر افزایش حملات طالبان برای تصرف مناطق بیشتر و شعله ورتر کردن آتش جنگ نشان می دهد که این گروه هیچ نیتی برای صلح ندارد.
در میان تمام جنایاتی که طالبان علیه مردم مظلوم این سرزمین و سربازان صدیق وطن مرتکب شده اند یک صحنه بسیار تکان دهند بود.
طالبان چندی پیش در ولسوالی دهراوود ولایت ارزگان قبر قوندان امنیه این ولسوالی را باز کرده سر از تن مرده او جدا کردند.
شاه محمد قومندان امنیه ولسوالی دهراوود در جنگ با طالبان دو چشم خود را از دست داده بود اما تا اخرین قطره خونش مردانه از وطن و ناموس وطنداران خود دفاع کرد.
فرهاد دریا خواننده مشهور افغانستانی طی جملاتی در مورد شاه محمد می نویسد:«قهرمان سرزمین من، نه در کتابهای پرفروش، بلکه در زندگی روزمره حماسه میآفریند.»
امروز برای شما داستانی تلخ اما بزرگ و بامعنی دارم. مرا ببخشید اگر پایان قصه، سخت تکان دهنده است.
او شاه محمد، و قوماندان امنیهی ولسوالی دهراوود ولایت ارزگان بود. بیشتر از ۳۰ بار مورد حمله و کمین دشمن قرار گرفته بود. اما از عشقاش به میهن کم نشده بود. نترس بود و شجاع! هر روز بیشتر از پیش در برابر دشمن بیرحم میدان میزد و برای همشهریهایش امنیت میآورد. یک روز در یکی از حملات، دو چشم روشن خود را از دست داد. اما او که زندگی و ارزشهای آن را با چشمان وجدان و قلب خود میدید، مانند قبل به مبارزه ادامه داد.
سالهای متمادی با چشمانی نابینا چون دژی استوار در برابر دشمن سخیف ایستادگی کرد. تا آن که در نهم سرطان امسال، در یک کمین ناجوانمردانه به شهادت رسید و به روشنی ابدی پیوست.
داستان شاهمحمدِ قهرمان، با مرگ هم به پایان نرسید. حتا شنیدن نام او هم پس از مرگ، لرزه بر اندام دشمن میانداخت و خواب را از چشمان دشمن میدزدید.
… یک روز اما بزرگترین جنایت تاریخ بشریت اتفاق افتاد. دشمن کوچک و زبون، جسد بیجان قهرمان را از گور بیرون کرده و سر ساکت و آرام او را از تن بیجان، جدا کرد.
انسان چه چیزها که میتواند باشد! او میتواند شاه محمد باشد، و نیز میتواند کسی باشد که سر بیجان شاه محمد را در گور از تن جدا میکند!
همدیگر را دست کم نگیریم. شاید همین همسایهی مان کمتر از یک قهرمان نباشد، اما ما هرگز او را چنانکه است، نشناخته باشیم.
فرهاد دریا در ادامه می نویسد چشمان دل خود را به روی همدیگر – به روی انسانها – باز کنیم و از کنار ارزشها، خاموش نگذریم!