آیا شرکت خیالی میتواند ریلتایم را ایجاد کند؟
افغانستان، انگار سرزمین خیالات است. روز که کمککنندههای خارجی، پولهای خود برای بازسازی افغانستان را سخاوتمندانه به این کشور سرازیر کردند، هرگز تصور نمیکردند در دامهای خیالی مسئولین طماع این سرزمین پولهای واقعی خود را گمشده ببینند.
این اتفاق اما افتاد و دزدانی در لباس مسئولین عالیرتبه و حلقات اطراف آنها چنان پولها را به جیبهای کلان شخصی خود واریز کردند که هیچ کس حتی تصورش را هم نمیکرد.
براساس آمار موجود، پولی که در نزدیک به یک و نیم دهه از 2001 به بعد به افغانستان تزریق شد، از پولی که در قالب مارشال پلان به اروپا داده شد، به مراتب بیشتر بود؛ اروپا با آن کمک مالی از خاک بالا شد، اما افغانستان هیچ تغییری نکرد! علت امر هم حرص و طمع دزدانی بود که از خون ملت و سوء استفاده از آبروی ملت، هرگز اجازه ندادند مردم از کمکهای خارجی مستفیذ شوند.
پلیس خیالی، مکاتب خیالی و اینکه شرکت خیالی سبب شده چپاول بیتالمال کماکان ادامه داشته باشد.
منظور از شرکت خیالی، قرار داد ایجاد سیستم ریل تایم برای محاسبه ده درصد مالیات بر محصولات مخابراتیست که دو روز قبل به ارزش 11 میلیون دلار بین وزارت مخابرات و یک شرکت امریکایی به نام «بُتوس» و در حضور رئیس جمهور غنی به امضا رسید.
گفته میشود ای شرکت وجود عینی ندارد.
عبدالرزاق وحیدی، وزیر پیشین مخابرات و تکنالوژی معلوماتی، در این زمینه میگوید قرار داد 11 میلیون دالری ایجاد سیستم ریل تایم با شرکتی امضاء شده که وجود عینی ندارد.
آقای وحیدی، در مطلبی در مورد قرار داد ایجاد سیستم ریل تایم که چند روز پیش از سوی وزارت مخابرات با یک شرکت امریکایی و در حضور رئیس جمهور غنی به امضا رسید، به رئیس جمهور غنی دو پیشنهاد میدهد؛
وزیر پیشین مخابرات و تکنالوژی معلوماتی در پیشنهاد اول خود از رئیس جمهور میخواهد با یک فرمان تقنینی جمعآوری محصول مخابراتی را تا زمان ایجاد سیستم شفاف ریل تایم به حالت تعلیق درآورد.
در پیشنهاد دوم، آقای وحیدی تأکید میکند: « به جای اینکه یازده ملیون دالر را به یک شرکت بینام و نشان بدهید، تنها دو ملیون دالر را به متخصصین افغان، ظرفیتهای داخلی و جوانان با استعداد وطن اختصاص دهید، تا بهترین سیستم ریلتایم را برایتان ایجاد کنند. مطمئن هستم که روزی شاهد خواهید بود که «سیستم ریلتایم افغانی» توسط بسیاری از کشورها با قیمت دهها ملیون دالر خریداری خواهد شد و آن روز من با افتخار از شما با عنوان «غنی بابا» یاد خواهم کرد.»
وزیر پیشین مخابرات در ادامه میافزاید همین چهار ماه قبل بود که چهار شرکت به کمیسیون ملی تدارکات برای ایجاد سیستم ریلتایم پیشنهاد گردید، اما هدایت کمیسون که در تاریخ 3 عقرب 1397 صادر شد این بود که: «بر طبق گزارش وزیر مالیه پروسه تدارکاتی سیستم ریلتایم با بُنبست مواجه گردیده لذا پیشنهاد می گردد تا پروسه تدارکاتی فسخ و از طریق مرجع واحد با یک کمپنی امریکایی عقد قرارداد صورت گیرد.»
به گفته آقای وحیدی، سیستم جنجالی ریلتایم سرانجام پس از سه سال تأخیر در حالی دو روز پیش بین وزارت مخابرات و یک شرکت امریکایی به نام « بُستوس» طی یک قرار داد 11 میلیون دالری به امضا رسید و عنوان شد که این شرکت تجربه کاری ششساله در زمینه مخابرات و تکنالوژی معلوماتی دارد، که شرکت بُستوس اساسا وجود عینی ندارد.
وزیر پیشین مخابرات در تأیید سخن خود میگوید: «برای اثبات جعلی بودن این شرکت نیاز به اسناد فوقالعاده و فوقسری نیست. با اندکی جستجو در لینکدن، ویکیپدیا، گوگل و فیسبوک هرکسی میتواند به راحتی این موضوع را ثابت کند.»
«نخست به وبسایت وزارت مخابرات سری بزنید. در انجا نام شرکت به تعمد غلط تایپ شده و آن را” Boostus Group of companies” نوشته است. اتفاقاً نام مسئول شرکت نيز به تعمد اشتباهاً “Mr. Joshwa Jee Boostuz” تایپ شده است. می بینید که Boostus و Boostuz هم متفاوت تایپ شده اند. اما این اشتباه عمدی است.»
صبر کنید!
هنوز زود است که همین نامها را (با اشتباهات املایی) در گوگل جستجو کنید!
نخست این سوال را باید از وزارت مالیه، کمیسیون تدارکات ملی، وزارت مخابرات، اداره اترا و سخنگویان حکومت پرسید:
«ایا در ادارات واقعاً ظرفیت تا این اندازه پایین است!؟»
با یک جستجوی ساده در ویکیپدیا و لینکدن، نام درست و اصلی شرکت The Bustos Group of companies و نام درست و اصلی مسئول و رئیس شرکت Joshua G. Bustos ظاهر میشود.
به گفته عبدالرزاق وحیدی، شرکت بُستوس یک صفحه فیسبوک دارد که در ۲۸ میزان ۱۳۹۵ ساخته شده است. ولی از آن تاریخ تا دو روز گذشته که چهار پُست را هیجانزده نشر نموده، غیر فعال بوده است.
خواهید پرسید که وظیفه اصلی این شرکت چه است!؟
برای یافتن جواب این سوال باید ابتدا آقای جاشوا بُستوس را بشناسید. فرد ناشناختهای که دیروز یکباره معروف شد. او تا ماه نومبر سال ۲۰۱۶ کارمند تماموقت شرکت هوایی صافی بوده و به عنوان مدیر بخش تجارت (CCO) در آن شرکت (در کنار غلامحضرت صافی و زیدان خلیفه) کار کرده است. همکاران سابقش، او را مختصراً «جاش» صدا میزدند. جاش سالهاست که در افغانستان زندگی میکند و با یک خانم استیوارت افغان به نام «خوشبو» ازدواج کرده است. یکی از دوستان نزدیک جاش به نام، آقای اقبال حقملخان در ۱۱ دلو ۱۳۹۴ در فیسبوک خود نوشته است که آقای جاشوا بوستوس (رئیس تجارتی شرکت هوایی صافی) به دین اسلام گرویده و نام خود را به محمدعمر تغییر داده است. اقای حقمل همزمان عکسی را از آقای جاش به همراه مولوی ایاز نیازی نشر کرده است. اما اقای جاش هرگز نام خود را بر روی پاسپورت و یا صفحات مجازی به محمدعمر تغییر نداد.
رشته تحصیلی و تخصص جاش محاسبه است و به جز سابقه کار در بخش تجارتی، در چند شرکت خصوصی به عنوان سخنگو کار کرده است. (یکی از مصاحبههای وی در تاریخ ۲۰ ثور ۱۳۹۵ با تلویزیون طلوعنیوز درباره وضعیت شرکت هوایی صافی بوده است.)
تا اینجا نتیجه می گیریم که آقای جاشوا بُستوس تا سه سال قبل هیچ مسئولیتی در هیچ شرکتی به جز شرکت هوایی صافی نداشته است. در نتیجه تجربه کاری شش ساله شرکت وی نیز از همین جا زیر سوال قرار میگیرد.
وزیر پیشین مخابرات در ادامه میافزاید: «موضوع اما زمانی جالب می شود که برخیها مانند استاد احمد جویا صفحه وبسایت این شرکت امریکایی را مورد کنکاش و بررسی قرار می دهند و نتیجه میگیرند که صفحه وبسایت شرکت «امریکایی بُستوس» برای اولین بار حدود سه سال قبل در ساعت یازده و نیم روز جمعه مورخ ۱۳ حمل ۱۳۹۵ (2016-04-30T11:31:22Z) ایجاد گردیده و از طریق یک شرکت افغانی به نام شرکت حقمل، میزبان (هاست) شده است. بنابراین این شرکت نمی تواند عمری بیشتر از سه سال داشته باشد. نه در افغانستان، نه در امریکا و نه در هیچ مکان دیگر و حتی در دنیای مجازی!
لطفاً به صفحه وبسایت شرکت (که در ضمائم، در ذیل آمده است) سری بزنید جز یک صفحه ساده با معلوماتی که هیچ منطقی آنرا قبول نمیکند مواجه میشویم.
به گفته عبدالرزاق وحیدی، هنگام تحقیق در مورد این شرکت به نکات جالبی میرسیم: نکته اول اینکه، وبسایت شرکتی که خود در بخش تکنالوژی معلوماتی آن هم در امریکا فعالیت میکند توسط یک شرکت افغانی به نام «حقمل» ایجاد گردیده است. پس در زمان راهاندازی٬ یعنی در سال ۲۰۱۶ ، این شرکت در بخش تکنالوژی معلوماتی فعالیت نداشته است.
نکته دوم اینکه، با وجود آنکه به گفته مسئولین شرکت امریکایی است، اما در صفحه وبسایت شرکت، تنها یک آدرس (ناواضح) و یک شماره تلفون در افغانستان داده شده است. آدرس دفاتر شرکت بُستوس در امریکا و سایر کشورها از جمله هند، چین و کشور افریقا (!!!) معلوم نیست.
به عنوان نکته سوم باید گفت، فعالیتها و پروژه های شرکت بُستوس در دیگر کشورها، نه در وبسایت آن شرکت و نه در هیچ جای دیگر توسط هیچ ماشین جستجو قابل دریافت نمیباشد. وبسایت شرکت بُستوس حتی در زمینه گردش مالی سالانه شرکت نیز چیزی را انعکاس نداده است. بنابراین نتیجه میگیریم که پروژه سیستم ریلتایم، اولین پروژه شرکت بُستوس میباشد. آقای جاشوا بُستوس که به شدت در فضای مجازی فعال است، حتی در یکی از پستهای صفحه فیسبوک خود درباره شرکت بُستوس (که مربوط به خودش است) چیزی نشر نکرده است. در حالیکه هر گوشه از فعالیتهای خود را در زمانی که کارمند شرکت هوایی صافی بوده، در صفحه خود نشر میکرد. او حتی عکسهایی با وکلا مانند آقای نجرابی نیز دارد.
نکته چهارم اینکه، در صفحه وبسایت شرکت گفته شده است که مالک شرکت خانم افغان است ولی آقای جاشوا بُستوس نه خانم است و نه افغان!
نکته پنجم اینکه، خدمات شرکت که تنها به عناوین کفایت میکند بیشتر خدمات مشاوره هوایی، خرید و اجاره طیاره و خدمات حکومتی و تجارتی را دارد. ظاهراً بعداً دو عنوان خدمات مخابراتی و تکنالوژی معلوماتی به عناوین آن افزوده شده است.
در نکته ششم باید گفت، آقای بُستوس در تمام مشخصاتی که در فضای مجازی نشر کرده است تنها یک آدرس ایمیل آن هم در جیمیل دارد. و هنوز هم ایمیلی به نام شرکت خودش ایجاد نکرده است. (اگرچه ممکن است همین امروز ایجاد نماید! اما تا این لحظه در هیچ جایی از آن استفاده نکرده است.)
عبدالرزاق وحیدی با ذکر اطلاعات بالا در اثبات جعلی بودن شرکت بُتوس میپرسد: « چرا حکومت اینقدر در کارهای خودش بیپروا است؟»
آقای وحیدی در جواب سئوال خود میگوید: «شاید به این دلیل باشد که حکومت وحدت ملی در طول پنج سال گذشته همواره در انجام کارهای خانهگیاش تنبل بوده است. یک وظیفه را آنقدر معطل میگذارد و آنقدر منتظر میماند تا شکل ضربالاجل را به خود بگیرد. »
وزیر پیشین مخابرات تأکید میکند همین دو هفته قبل بود که تعدادی از جوانان وطنپرست و دلسوز کمپین «#اتراکجاست!»! راهاندازی کردند. پس از این کمپین بود که رئیس اترا ناگهان از خواب غفلت بیدار شد و چند مصاحبه داد. و تدارکات ملی هم فوراً قرارداد خریداری سیستم ریلتایم را نهایی ساخت. کاری که باید سه سال قبل انجام میگرفت.
آقای وحیدی در ادامه و به عنوان یادآوردی یک کار اشتباه و اینکه دو روز قبل، حکومت بدون درنظرداشت این واقعیتها ایجاد حساسترین سیستم مخابراتی و مالیاتی کشور را با این شرکت قرارداد کرده است، از مسئولین میخواهد به سئوالاتی اساسی در این زمینه پاسخ گویند؛
اینکه، فرض کنیم که یک شرکت به اصطلاح امریکایی به نام شرکت بوستوس وجود دارد. رئیس این شرکت قبلاً یک کارمند عادی شرکت هوایی صافی بوده است،« چرا حتی اسم یک نفر از ۱۳۰۰ کارمند شرکت را در وبسایت خود منتشر نکرده است؟ شرکتی که پیش از این حتی یک قرارداد و یا پروژه نداشته است، آیا توانایی انجام این پروژه ملی و مهم را دارد؟ ختم قرارداد و زمان نصب و راهاندازی سیستم چه مدت است؟ در صورتیکه شرکت نتواند سیستم را ایجاد کند٬ خسارتهایوارده را چه کسی و چگونه خواهد پرداخت؟ با کدام معیارها چهار شرکتی که در داوطلبی شرکت کرده بودند واجد شرایط قرار نگرفتند ولی شرکت بُستوس توانست از منبع واحد برنده قرارداد گردد؟ و عوایدی که در سه سال گذشته مورد دستبرد قرار گرفته است چگونه محاسبه خواهد شد و چگونه بازخواهد گردید؟»
آقای وحیدی در بخش پایانی مطلب خود تأکید میکند: « در تاریخ ۱۳/۳/۱۳۹۴ وقتی موضوع ایجاد سیستم ریلتایم را در کابینه پیشنهاد دادم، هرگز فکر نمیکردم که آن پیشنهاد کذایی پایم را تا محکمه بکشاند. از همه بیعدالتیها و ناسپاسیها میگذریم، گلایهها بماند برای یک وقت دیگر، حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس!»
وزیر پیشین مخابرات همچنین میگوید فراموش نکنیم که همین چند ماه قبل، انتخابات پارلمانی ما با تکنالوژی مدرن که ساخت کشور جرمنی بود و با قیمت بیست ملیون دالر خریداری شد، به رسوایی در سطح بینالمللی انجامید.