طالبان و زن ستیزی؛ سرنوشت خانه های امن و زنان قربانی خشونت ها چه می شود؟
با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان و برخلاف تصورات شکل گرفته مبنی بر تغییر طالبان در گذر زمان، کشور اکنون به زندانی برای زنان تبدیل شده است.
وضع دستورالعمل های سفت و سخت علیه زنان از سوی امارت اسلامی، امید به زندگی برای کتله بزرگی از جمعیت افغانستان را به یاس مبدل ساخته است.
«سنت های مرد سالار، فقر و عدم دسترسی به آموزش» طی حداقل چهار دهه سبب شده میلیون زن در افغانستان از حقوق خود محروم باشند. براساس گزارش سازمان ملل هشتاد و هفت درصد زنان افغان نوعی از خشونت های «فیزیکی، روحی و روانی و جنسی» را تجربه کرده اند.
در کشوری با سی و هشت میلیون جمعیت و قبل از تسلط دوباره طالبان تنها بیست و چهار مرکز به مراقبت از زنان اختصاص داشت که از سوی بسیاری از افراد محلی مورد خشم و غضب قرار داشت.
داستان فاطمه، زنی که در برای هفتمین بار با یک پیر مرد همسن پدر بزرگش ازدواج کرد برای بسیاری از زنان دیگر در این سرزمین تکرار شده است: فاطمه پس از تحمل شکنجه های فیزیکی، تجاوز جنسی و گرسنگی تنها کاری که می توانست بکند خودکشی بود!
او در حالیکه گریه می کند، شکنجه های فیریکی که شده است را به یاد می آورد: زمانیکه تنها ده ساله بود به سوی دیوار پرتاب شد و سرش به یک میخ برخورد کرد و نزدیک بود جان بدهد!
فاطمه اکنون بیست و دو ساله است و در یک مرکز نگهداری از زنان مورد ظلم واقع شده در کابل زندگی می کند؛ این مکان تنها مرکزی ست که پس از تسلط دوباره طالبان هنوز باز است اما فاطمه نگران است چون امکان دارد به زودی این مکان نیز بسته شود و او سرپناه خود را از دست بدهد. اگر این مرکز بسته شود فاطمه و زنانی مثل او جایی برای رفتن ندارند. او تماس با فامیل خود را از دست داده است و خانواده شوهرش او را به مرگ تهدید کرده اند چون او آبروی آنها را برده است. میلیون ها زن دیگر در افغانستان با داستان مشابه فاطمه روبرو هستند: سنت های مردسالارانه، فقر و بی سوادی سبب شده میلیون ها زن در افغانستان طی دهه ها از حقوق خود محروم بمانند.
خشونت های جنسی
براساس اعلام سازان ملل، هشتاد و هفت درصد زنان در افغانستان نوعی از خشونت های فیزیکی، جنسی و روحی و روانی را تجربه کرده اند. در افغانستان کشوری با سی و هشت میلیون جمعیت و قبل از تسلط دوباره طالبان تنها بیست و چهار مرکز نگهداری یا سرپناه برای زنان قربانی خشونت وجود داشت که توسط جامعه بین الملل تمویل می شد اما باشندگان محلی نگاه خوبی به این مراکز نداشتند. برخی نهادهای خصوصی(ان جی اُ) که خانه های امن را مدیریت می کردند مدت ها قبل از تسلط دوباره طالبان مسدود شدند.
مدیر یکی از این خانه های امن به خبرگزاری فرانسه گفت او قبل از خروج نیروهای امریکایی، انتقال زنان از خانه های امن در ولایات ناآرام را شروع کرده بود. برخی از زنان به خانواده های خونی خودشان منتقل شدند تا از انتقال خانواده شوهرهایشان در امان باشند و تعدادی دیگر به مراکز بزرگ تر در مراکز ولایات جابه جا شدند. با تشدید حملات طالبان و بدتر شدن شرایط نزدیک به صد زن قربانی خشونت نزدیک به زمان سقوط پایتخت به کابل منتقل شدند.
مدیر که به دلیل مسائل امنیتی نمی خواهد نامش فاش شود می گوید باید از صفر شروع کنیم.
محرم مرد
طالبان تفاسیر سخت گیرانه خود را از قرآن دارند و می گویند قرآن برای زنان حق و حقوق و حفاظت در نظر گرفته است. واقعیت اما این است که این گروه در صدد حذف زنان از زندگی عمومی هستند.
«دختران صنف هفت به بالا نمی توانند به مکتب بروند، زنان از مشاغل دولتی کنار گذاشته شده اند، زنان نمی توانند بدون محرم مرد به مسافرت های راه دور بروند و زنان رسانه ای حق بازگشت به کار را ندارند.»
از سویی هم اوایل ماه جاری میلادی، ملا هبت الله آخوندزاده، رهبر عالی طالبان، ازدواج اجباری را محکوم کرد. سهیل شاهین، نماینده احتمالی طالبان در سازمان ملل، هم به عفو بین الملل گفت زنان اگر قربانی خشونت شده اند می توانند به دادگاه مراجعه کنند. این در حالی ست که طالبان هنوز سیاست خود در قبال خانه های امن محل نگهداری زنان قربانی خشونت ها را اعلام نکرده اند.
به گفته یکی از کارمندان، طالبان چندین بار از یکی از خانه های امن که فاطمه و بیست زن دیگر در آنجا نگهداری می شود بازدید کرده اند.
وی گفت:«طالبان به اینجا آمدند، اطراف را چک کردند تا مردی نباشد.»
طالبان گفتند اینجا مکان امنی برای زنان نیست و بهترین مکان برای آنها خانه هایشان است.
یکی از کارکنان خانه امن گفت بازدید طالبان خیلی بهتر از آنچه انتظار داشتیم پیش رفت.
تسلط دوباره طالبان
حتی قبل از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، زنان در خانواده های بدسرپرست گزینه های چندانی برای نجات نداشتند: ذکیه قبل از تسلط طالبان برای دادخواهی به وزارت امور زنان رفته بود تا در برابر تهدید به مرگ از سوی خانواده شوهرش چاره ای پیدا کند. ذکیه می گوید در وزارت زنان حتی کسی به حرف او گوش هم نکرد و به او گفتند که اوضاع او خیلی هم بد نیست.
مینا هفده ساله که هفت سال پیش همراه خواهر جوانش از دست عموی ستمگر خود فرار کرد نیز داستان مشابهی را نقل می کند.
وزارت امور زنان مینا را به دروغگویی متهم کرده بود. سازمان عفو بین الملل می گوید تنها زنان قربانی خشونت نیستند که در معرض خطر قرار دارند و کارمندان مراکز امن نیز در معرض آسیب قرار دارند. آنها چندین تلفن تهدید آمیز از سوی طالبان دریافت کرده اند. طالبان آنها را تهدید کرده اند که دنبال زنانی می گردند که از خانه فرار کرده اند.
این در حالی ست که با سقوط دولت پیشین و بروز بحران اقتصادی پیش بینی می شود موارد سوء استفاده از زنان و خشونت افزایش یابد.
یکی از کارکنان مراکز امن می گوید با بروز بحران اقتصادی مردان بیکار شده اند و مجبورند مدت بیشتری را در خانه بگذرانند و این خود میزان خشونت علیه زنان را افزایش می دهد.
الیسون دیویدیان، نماینده موقت سازما ملل در امور زنان در افغانستان می گوید شرایط در افغانستان بد شده است و خدمات کاهش یافته است.
یکی از مراکز امن زنان که به صورت مخفیانه هنوز فعال بود توسط محبوبه سراج از فعالین حقوق زنان مدیریت می شد. طالبان اما مکان را شناسایی و مسدود کردند. خانم محبوبه سراج می گوید نگران زنانی ست که در خانه هایشان مورد خشونت قرار می گیرند اما جایی برای رفتن ندارند.
به هر صورت خانه های امن زنان نیز همانند دیگر سازمان ها و نهاد نمی تواند مدت طولانی از قوانین سفت و سخت طالبان در امن باشد و پیش بینی می شود دیر یا زود بسته شود که در این صورت سرنوشت هزاران زن قربانی خشونت نامعلوم باقی می ماند.
نویسنده: روسله یاسینزی عثمانی