طالبان با عقده های گذشته به میز مذاکره آمده اند!
مذاکره برای صلح اساسا با پیشفرض گذشت، مدارا و بردباری آغاز میشود. اگر بحث گذشت، مدارا و بردباری در بین طرفین مطرح نباشد، امکان ندارد طرفین برای مذاکره آماده شوند و باهم مذاکره کنند. با وصفی همه خوشبینیهاییکه برای صلح وجود دارد؛ مردم، دولت افغانستان و کشورهای جهان از مذاکره برای صلح حمایت میکنند، اما تعدادی از هیات مذاکرهی دولت افغانستان میگویند که هیات طالبان تعصب و نفرت را از میدان جنگ با خود بر میز مذاکره آوردهاند.
طالبان برای مذاکره هیچگونه گذشت و مدارا از خود نشان نمیدهند، در تصور تصرف و سلطه بر افغانستان هستند. مذاکره را نوعی از تسلیمی دولت افغانستان به خود میدانند. تعصب و نفرت مذهبی و قومی طالبان همچنان پا برجا است. طالبان تاکید به یک حکومت مذهبی دارند که مذهب حنفی مذهب رسمی دولت آیندهی افغانستان باشد، با پیروان مذاهب دیگر از جمله با پیروان مذهب تشیع بهعنوان اقلیت مذهبی برخورد شود. بنابراین غیر از مذهب حنفی دیگر مذاهب بهخصوص مذهب تشیع را به رسمیت نمیشناسند.
این موضع طالبان خلاف اصول مذاکره و صلح است. نخست دولت افغانستان مذهب رسمی نه، دین رسمی دارد که اسلام دین رسمی آن است. مذاهب اسلامی همه در دولت افغانستان آزاد و برابر است. بنابراین نیاز نیستکه دولت مذهب رسمی داشته باشد. رسمیت یکی از مذاهب اسلامی در واقع تعصب و تبعیض نسبت به مذاهب دیگر اسلامی است. اما تا هنوز هیات مذاکرهی طالبان بر این تبعیض و تعصب مذهبی برای آغاز و مدیریت مذاکره و برای مذهب آیندهی دولت افغانستان تاکید دارند.
هیات مذاکرهی طالبان گذشت و مدارا برای مذاکره با هیات مذاکرهی دولت افغانستان نشان نداده است؛ زیرا تاکید هیات مذاکرهی طالبان این استکه مذاکره بر اساس تفاهمنامهی آمریکا و طالبان صورت بگیرد. اما هیات مذاکرهی دولت افغانستان به این نظر استکه مذاکره بین هیات مذاکرهی دولت افغانستان و طالبان از نو و به اساس مواد و موارد جدید طبق نیازمندیها، ارزشها و واقعیتهای موجود مردم افغانستان آغاز شود. این نظر هیات مذاکرهی دولت افغانستان واقعبینانه است.
درصورتیکه مبنا تفاهمنامهی آمریکا و طالبان باشد، مذاکرهی هیات دولت افغانستان با طالبان نمیتواند معنای سیاسی داشته باشد. بنابه این نابردباری و گذشت نکردن طالبان برای مذاکره و صلح میتوان چنین برداشت کرد: طالبان به این نظر استند که از ناگزیری ترامپ در انتخابات آمریکا استفاده کنند. زیرا ترامپ تلاش دارد از
مذاکرهی صلح دولت افغانستان و طالبان استفادهی کمپاینی و انتخاباتی کند. طالبان نیز این هدف ترامپ را درک کردهاند. بنابه این درک میخواهند جنگ را در جریان مذاکره در افغانستان تشدید کنند که با تشدید جنگ بیشتر قدرتنمایی کنند و بیشتر سرسختی نشان بدهند تا بتوانند از ترامپ امتیازات بیشتر کمایی کنند.
بر این اساس طالبان مشارکت در قدرت و دولت آیندهی افغانستان نمیخواهند، بلکه قدرت و دولت افغانستان را برای خود میخواهند. هدف طالبان سلطه بر دولت و مردم افغانستان است. از اینکه طالبان قصد سلطه بر مردم و دولت افغانستان را دارند؛ بنابراین رسمیت تنوع مذهبی، قومی و فرهنگی را به نفع خود نمیدانند. درصورتیکه تنوع مذهبی، فرهنگی و قومی به رسمیت شناخته شوند، طالبان نمیتوانند سلطهی خود را بر مردم افغانستان بقبولانند و مشروعیت ببخشند. طالبان میخواهند تنوعهای مذهبی، قومی و فرهنگی را حذف کنند تا روایت طالبانی خود را بهعنوان روایت رسمی و مشروع بر مردم افغانستان بقبولانند.
اگرچه طالبان عزم خود را برای تکروایتیکردن مذهبی، قومی و فرهنگی جزم کردهاند اما مشکل استکه بتوان تنوع مذهبی، فرهنگی و قومی افغانستان را حذف کرد. نخستین پیشفرض طالبان برای تکروایتیکردن قدرت، سیاست و حکومتداری در افغانستان این استکه مذهب اکثریت مردم افغانستان حنفی است. تصور میکنند تاکید به تکمذهبیکردن حکومت افغانستان نهتنها به مخالفت رو به رو میشود، مورد حمایت مردم نیز قرار میگیرد. اما واقعیت فعلی افغانستان بر مبنای تکمذهب استوار نیست. فکر میکنم که مردم افغانستان این روایت مذهبی طالبانی را نمیپذیرند.
برداشت طالبان این استکه اگر بتوانند مذهب حنفی را رسمی کنند، مذاهب دیگر را حذف کنند و کنار بگذارند، به اساس مشروعیت مذهبی به سادگی میتوانند تنوع فرهنگی و قومی را نیز حذف، سرکوب و به حاشیه برانند. زیرا برای این کار خود مبنا دارند. مذهب حنفی را طبق منفعت سیاسی خود تاویل میکنند و به اساس دیدگاه خود از مذهب منفعی، چارچوب مشروعیت زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را تعریف میکنند و این تعریف را مسلط میسازند. در این صورت، هرگونه تنوع قومی، فرهنگی و اجتماعی غیر مشروع و قابل سرکوب خواهد بود. هنوز که در آغاز مذاکرهی صلح با طالبان قرار داریم، بهتر است هیات مذاکرهی دولت افغانستان برای حفاظت از ارزشها و واقعیتهای موجود مردم افغانستان ایستادگی کنند. مردم و دولت افغانستان نیز از نیت طالبان به کشورهای جهان و تاثیرگذار بر روند مذاکرهی صلح دولت افغانستان با طالبان اطلاعرسانی کنند که کشورهای خارجی تاثیرگذار بر روند مذاکرات صلح به خصوص حکومت آمریکا در مذاکرات با طالبان همسویی نکنند.
این را همه میدانیم که ترامپ در این زمان، شرایط خاص خود را دارد اما شرایط خاص ترامپ به شرایط و واقعیتهای مردم افغانستان ارتباطی ندارد. بنابراین بهتر این استکه مذاکرات بنابه شرایط و واقعیتهای زندگی مذهبی، فرهنگی، قومی و اجتماعی مردم افغانستان رقم بخورد.
خامه پرس