با استعفای زلمی خلیلزاد از سمت نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان واکنش های متعددی مطرح شد.
از جمله این واکنش ها می توان به اظهارات رحمت الله نبیل رئیس پیشین اداره امنیت ملی افغانستان اشاره کرد که زلمی خلیلزاد را یک شیاد نامیده است.
از جمله دیگر واکنش ها باید به گفته های آقای خداداد فقیهی، از چهره های پیشین جهادی و آتشه اقتصادی اسبق افغانستان در ایران و امارات، اشاره کرد.
وی در مطلبی نوشته است: «ساده لوحانه است که باورداشته باشیم آمریکا طبیب دردهای کشور ماست و آمده بود تا الام ملت دردمند افغانستان را درمان کند. نیک می دانیم در یک کشوری به پهنا و قدرت آمریکا سیاست بده و بستان نیست، آنها می خواهند به هر ترفندی که می شود آنچه را کشورهای نیاز مند دارند ببلعند.»
در سیاست کلان کشور های قدرمند، فرد محوری نیست، خود فریبی است اگر بگویم فرستاده ای به نام خلیل زاد بتواند منافع ملی آمریکا را مطابق میل خویش رقم بزند: او مامور است و معذور!
آقای فقیهی می گوید «ممکن نیست این دلقک دو رو توانسته باشد واقعیت ها را واژگون انعکاس داده باشد زیرا دفتر تحقیقات فدرال و سازمان مخوف سیا اوضاع جهان و آمریکا را رصد می کنند و به خلیل زاد فرصت سبوتاژ سیاسی در عرصه سیاست خارجی آمریکا را نمی دهد. این بازی شطرنج به مهارت بازی گران آن تعلق داشت و این دولت مردان مزدور ما بودند که ناخواسته بازی را آغاز کردند و نه تنها خود باختند و مات شدند بلکه مردم را هم به باخت دادند و ماحصل کار شان فنا و عقب گرد کشور ما شد.»
سر دسته این حرکت بازنده مرد سبک خرد و بی شعوری به نام غنی بود که در خیال خام بابا شدن و غازی گری می خواست شاه امان الله غازی باشد که خوشبختانه ایل او یارای این بالا نشینی را به او نداد اما غنی از دیگران تقاص این کار را گرفت و تا توانست به عداوت و دشمنی اقوام دامن زد.
او مست جام غرور خود شد، به خیال متفکر دوم جهان دست به فجایع زیان باری زد که اگر صد سال سیاه هم بگذرد تاوان آن جبران ناشدنی هست.
جریان های تکفیری و افراطی کار رهبران خود فروخته ی ماست خلیل زاد عدد این میدان نیست اورا نقد نکنید غنی را نقد کنید که تن به مشوره های پوج و بی فردای او داد.
خلیل زاد مثل بادکنکی بود که دیگران بادش کردند. گرچه خدا را شکر که بادش رفت اما پیش از آن بادی غنی و دولت مردان افغانستان را کشید.