سناریوهای محتمل در حل فاجعه رودخانه هریرود
رفتوآمد مردم از مرزهای غربی افغانستان برای مهاجرت اقتصادی امر مهم و ثابت در تاریخ روابط دو کشور افغانستان و ایران است. رفتوآمدهایی که بیشتر برای پیدا کردن کار و امرار معاش زندگی انجام میشود و بهدلیل شرایط بد اقتصادی در داخل افغانستان این امر بیشتر متوجه رفتن شهروندان افغانستان به ایران برای فعالیت اقتصادی است. مشکلات بسیاری در این زمینه وجود دارد که چرا دو کشوری که بیشترین اشتراکات فرهنگی، تاریخی، زبانی و دینی دارند تا حال نتوانسته برای مدیریت سرحدات خود و فراهمکردن راهکارهای قانونی مناسب برای رفتوآمد شهروندان دو کشور انجام دهند که در این مقاله فرصت پرداختن به آن نیست. اما بهعنوان یک پدیده خاص، کشتهشدن تعداد زیادی از جوانانی که برای کار ناچار به عبور غیرقانونی از مرز دو کشور شده و وارد ایران شدند و براساس شواهد موجود از افراد نجاتیافتهی این اتفاق، با رفتار غیرانسانی مرزداران ایرانی روبهرو شدند. در این اتفاق تعداد زیادی از خانوادههای افغان عزادار جوانان خود هستند و با توجه به وضعیت ماه رمضان، وضعیت پاندمیک بیماری کرونا و قیودات شهرگردی و قرنطین در کشور، وضعیت روحی و روانی مردم و وارد شدن بازیگران منطقهای و بینالمللی به این موضوع، در شرایط خاص قرار داشته و توقعات آنها با مقامات حکومتی افغانستان شریک و در این امر تلاشهایی برای حل این موضوع و رسیدگی به آن صورت گرفته است، انجام تحقیق توسط دو تیم ایرانی و افغانی و پیگیری موضوع. اما مشکل کار چه است؟ آیا هر دو تیم به نتایج مشابهی دست خواهند یافت و از آنجا که مقامات سیاسی دو کشور نظرات کاملا متفاوتی ارائه کردهاند و از انجام همکاری برای تحقیق استقبال کردند، چه سناریوهایی برای این امر قابل پیشبینی است؟
در این موضوع عوامل متعددی دخیل است که نقش تعیینکننده در جهتدهی مسأله دارد که به اختصار اشاراتی به آنها خواهم کرد.
1. خانوادههای قربانیان: این خانوادهها بهدلیل از دستدادن عزیزانشان به دنبال تحقق عدالت و فشار به دولت افغانستان برای پیگیری این موضوع است.
2. دولت افغانستان: مسئول حقظ جان اتباع خود در داخل و خارج افغانستان است و باید برای انجام وظیفه و مسئولیت خود در پیدا کردن مجرمان و تحقق عدالت از هیچ تلاشی دریغ نکند. دولت افغانستان تحت فشار افکار عمومی در داخل و بیرون کشور است و در امتحان مهمی قرار گرفته است و باید از بیشترین تلاش سیاسی و حقوقی برای حل این مسأله و تأمین رضایت خانوادهها قربانیان و افکار عامه باشد.
3. دولت ایران: مسئول حفاظت از سرحدات خود در مقابل هرنوع تردد غیرقانونی است، اما براساس شواهد عمل مرزبانان ایرانی به هیج عنوان قابل توجیه نیست و در این میان ایران زیر فشار افکار عمومی داخل و بیرون مخصوصا رسانههای اجتماعی فارسیزبان در منطقه است و باید در پیگیری این موضوع هم از نیروهای امنیتی و مرزبانی خود حمایت کند و هم پیگیر عدالت و گرفتاری مجرمان باشد.
4. افکار عامه در افغانستان، ایران و دیگر کشورها؛ امروزه افکار عامه نقش مهمی در دادخواهی از این موضوع داشته است و بیشترین تلاشها از طرف رسانههای اجتماعی صورت گرفته و فعالیتهای دولتهای ایران و افغانستان را نظارت میکرده است. در افغانستان این روند بسیار پررنگ بوده و مردم نظریات خود را با نشر، عکس، فیلم، نقشه محل رویداد و متن با یکدیگر شریک کردهاند.
براساس متغیرها و عوامل ذکرشده احتمالات بسیاری برای حل این موضوع قابل پیشبینی است، اما مهمترین آنها در این روند بهصورت خلاصه در قالب سناریوهای موجود طرح میکنیم.
1. سناریوی اول: هر دو گروه تحقیقی به نتایج مشابهی دست خواهند یافت و در نهایت راهکار مناسبی برای پیداکردن عوامل آن از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران برای تحقق عدالت در دستور کار دولت ایران قرار خواهد گرفت و این امر در رابطه تنگاتنگ با دولت افغانستان و سفارت جمهوری اسلامی افغانستان در تهران انجام خواهد شد و در نهایت با جبران خسارت و محاکمه افراد وضعیت عادی در هر دو کشور برقرار خواهد شد. دولت افغانستان تلاش خواهد کرد وجه داخلی و بینالمللی خود را در راستای احقاق حقوق مردم خود بالا ببرد. اما واردشدن بازیگران بینالمللی خواهان تغییر بازی و تداوم فشار رسانهای و سیاسی به دولت ایران، وضعیت را سمتوسوی تازهای خواهد بخشید. رسانههای افغانستان با نشاندادن وضعیت و کسب رضایت فامیلهای قربانیان توسط دولت ایران و دسترسی به عدالت توسط محاکمه مجرمان، فضا را برای بازی غیرمنطقی احتمالی بازیگران خارجی محدود خواهد کرد.
2. سناریوی دوم: هر دو گروه تحقیقی به نتایج متفاوت امان نهچندان فاحش دست خواهند یافت. در این حالت تلاش خواهد شد تا دولت ایران با دلجویی از خانوادههای قربانیان و گرفتن رضایت آنها از طرق غیرحقوقی وضعیت را به حالت عادی برگرداند، رسیدن به این امر محتمل اما با توجه به واردشدن بازیگر سوم بهنام کشورهای ثالث مخصوصا ایالات متحده امریکا، امکان رسمیکردن این مسأله و قرارگرفتن در چنین موضع در مقابل رویکرد انتقادی دیگر کشورها و نشاندادن ضعف مدیریتی جمهوری اسلامی ایران در برخورد انسانی با مهاجرین غیرقانونی در سرحدات ایران بعید بهنظر میرسد.
3. سناریوی سوم: گروههای تحقیقی دولتین به نتایج متفاوت و فاحش دست خواهند یافت و امکان گفتوگو را برای نمایندگان رسمی هر دو کشور برای دستیافتن به یک توافق غیررسمی و کسب رضایت فامیلهای قربانیان به حداقل خواهند رساند. وضعیت روحی-روانی فامیلهای قربانیان و خواست آنها برای تحقق عدالت شرایط را برای تحقق یک توافق غیررسمی مشکلتر خواهد کرد، رسانههای افغانستان با پیگیری مداوم این موضوع وضعیت را برای این توافق غیررسمی پیچیدهتر خواهد کرد.
4. سناریوی چهارم: گروههای تحقیقی به نتایج متفاوت و فاحش دست خواهند یافت، امکان مذاکره و گفتوگو و رسیدن به یک توافق برد-برد با پافشاری ایران بر حل غیررسمی این مشکل سبب افزایش اختلاف و سپردن موضوع به نهادهای حقوقی بینالمللی خواهد انجامید، در این امر رقابتهای ایران-امریکا بیتاثیر نخواهد بود. تداوم این امر باعث آسیبخوردن بیشتر وجه جمهوری اسلامی در داخل افغانستان و در سطح بینالمللی خواهد شد. دولت افغانستان بهدلیل فشار زیاد از داخل کشور برای دفاع و حراست از شهروندانش به پافشاری برای احقاق عدالت در محکمههای مستقل تأکید خواهد کرد. دولت ایران با فشار بر کارگزاران سیاسی افغانستان برای حل مسأله بهصورت سریع و غیررسمی وضعیت را پیچیدهتر خواهد کرد و در این وضعیت رقبای منطقهای ایران برای تأثیرگذاری بر این مسأله وارد خواهند شد، در نتیجه مشکل وسیعتر و پیچیدهتر خواهد شد.
محمد و اعظی – استاد دانشگاه