در جستجوی سلیم شاهین؛ سلطان صنعت صفر سینمای افغانستان
“می دانید من که هستم؟” سلیم شاهین که احتمالا مشهورترین فرد در عرصه هنر در افغانستان است از جمعی از سربازان هنگام اکران 109 مین فیلم بلندش می پرسد. از آنجایی که او به برکت خیل تلویزیون های افغانستان در همه جا حاضر بوده است، و کاملا به چشم همگان آشناست، این سوال او کمی خنده دار به نظر می رسد.
سلیم شاهین بازیگر، نویسنده، کارگردان و یک کمدین همه کاره در افغانستان است که به کنایه در صنعت صفر سینمای افغانستان، او را به عنوان سلطان خالیوود می شناسند.
به تازگی شغل و زندگی جالب سلیم شاهین سوژه یک فیلم مستند خبرنگار فرانسوی به نام «سونیا کرونلند» شده است که وی این فیلم مستند را در جشنواره فیلم های مستند کانادا به تازگی به اکران گذاشته است.
سونیا کرونلند در فرانسه بخاطر گردانندگی یک برنامه رادیویی بسیار مشهور است. او در این برنامه رادیویی اش به موضوعات متنوعی می پرداخت. زمانی که یکی از برنامه هایش به افغانستان اختصاص یافته بود با سلیم شاهین آشنا شد و چندین سال پیش در پاریس یکی از دوستانش، مجموعه ای از دی وی دی های فیلم های سلیم شاهین را به او داد.
خانم کرونلند می گوید: “به نظرم دی وی دی های سلیم شاهین بسیار جالب هستند. آنها بسیار محبوب ولی از نظر محتوایی کم ارزش هستند. از همین رو با خودم گفتم که چرا نه؟ شانسم را امتحان می کنم و به دیدن او می روم، احتمالا جالب خواهد بود. اما زمانی که برای اولین بار او را دیدم و او شروع به شرح زندگی و دوران کودکی اش کرد، به نظرم آمد که داستان او چیزی فراتر از تنها یک داستان جالب است. داستان بسیار بزگتری در زندگی او نهفته است.”
فیلم خالیوود داستان جوانی سلیم شاهین را به تصویر می کشد که دقیقا همین موضوع سبب جذب کرونلند شد. شاید این اتفاق زیاد تصادفی نباشد، اما این فیلم ناخوداگاه حق تالیف مشترک برای فیلم کرونلند و فیلم شاهین است. در ابتدا، کرونلند امیدوار بود که بتواند فیلمی کاملا عادی و سنتی در مورد سلیم شاهین بسازد، که مخلوطی از مستند شهودی و بازسازی گذشته سلیم شاهین باشد، اما خیلی زود فهمید که این کار امکان پذیر نیست. از آن سو، سلیم شاهین نیز به فیلم کرونلند به دیده فیلم خودش می نگریست. در همان آغاز، سلیم شاهین تلاش داشت تا کارگردانی سکانس های بازسازی را به دوش بگیرد، اما سنگینی هزینه های تجهیزات امکان ساخت فیلم در افغانستان را غیر ممکن می کرد.
برای اینکه آشنایی بهتری با فیلم های سلیم شاهین پیدا کنیم، بهتر است که بگوییم که فیلم هایی که او می سازد دقیقا چیزی نیست که ما از صنعت سینمای عادی توقع داریم. او فیلم هایش را بسیار سریع می سازد. کرونلند می گوید که سلیم شاهین به ندرت بیش تر از 30 دقیقه برای برداشت یک سکانس وقت می گذارد، و تقلید عجیب و غریبی از فیلم های بالیوودی با همان آهنگ ها و موسیقی های متن و صحنه های اکشن اغراق آمیز است. او با استفاده از خون مرغ، سلاح های واقعی و سربازان در واقع از خشونت های دنیای واقعی افغانستان در پس زمینه فیلم هایش استفاده می کند. سلیم شاهین حتی در زمان جنگ های داخلی افغانستان و زمانی که یک فرمانده نظامی بود، فیلم می ساخته است. او در آن دوران از سربازان تحت امرش به عنوان بازیگر و یا دیگر عوامل فیلم استفاده می کرد. همانطور که در طول فیلم هایش دیده می شود، برداشت بسیار سریع سکانس ها خصلت عجیب نادیده گرفتن مسایل کیفی فنی و تکنیکی فیلم نیست، بلکه برای فیلم های او یک ضرورت است.
کرونلند می گوید: “افغانستان به شما می آموزد که چطور از کنار مسایل بگذرید. من به عنوان شخصی که بسیار در کنترل خشمش مهارت دارد، دوست دارم به افغانستان مسافرت کنم، زیرا در افغانستان مجبور می شوم که از کنار مسایل به راحتی بگذرم. دیگر مهم نبود که مثلا ما از چه چیزی فیلمبرداری می کنیم، یا چه کسی نویسنده است، و یا چه کسی کارگردان است و چیزهایی که شاهین می گوید درست است و یا خیر؟ تمامی این ها نا مربوط می شود. واقعیت انعطاف می یابد و در تمام طول فیلم و زمان ساختن آن، واقعیت به توهمی مشترک و جمعی مبدل می گردد.”
کرونلند می افزاید: “در یک صحنه، پدر دختری با دریافت پول موافقت می کند که دخترش در یکی از فیلم های سلیم شاهین رقص کند، اما درست زمانی که دختر در مقابل پدرش در حال رقص است، پدر محکم می ایستد که دخترش اجازه رقص ندارد و نباید برقصد. این مخالفت او در واقع اقدامی برای توقف رقص دخترش نیست، بلکه می خواهد با این کار آبرویش را حفظ کند. او با این کار می خواهد نقش پدرانه خودش را ایفا کند که به دخترش در قبال پول اجازه رقص در مقابل دوربین های فیلمبرداری نمی دهد، در حالیکه تمام اطراف محل را دوربین فیلمبرداری گرفته است. این صحنه ها گویای واقعیت های پیچیده ای است. شما دختری را می بینید که می خواهد برقصد، خوشحال است، و درست مانند هر دختر دیگری در آمریکا آرزوهایی دارد. از سوی دیگر، پدری را می بینید که به پول نیاز دارد اما میخواهد آبرویش را حفظ کند، از این رو به دخترش می گوید که اجازه رقص ندارد، در حالیکه می داند که او خواهد رقصید.
به گفته ی کرونلند، این گونه صحنه ها راوی پیچیدگی زندگی و فرهنگ در افغانستان است. در تمام طول فیلم، هر مردی را که کرونلند با او ملاقات می کند، می گوید که حتی حاضر است بمیرد اما اجازه ندهد دخترش در فیلم سلیم شاهین حضور پیدا کند. شاید سلیم شاهین برخلاف مرزهای قابل قبول افغانستان قدم بر می دارد، اما از سوی دیگر هیچ قانون و یا مقرراتی را زیر پا نمی گذارد.
خانم سونیا کرونلند علاوه می کند: “در افغانستانی که با درگیری، هرج و مرج و فساد روبرو است، نمی توانید قوانین آن چنانی در خصوص محتوای اکران ها پیدا کنید. در واقع دولت نیز اراده ی قوی در خصوص اعمال قوانین محتوای نشراتی ندارد. بیش از یک صد تلویزیون در افغانستان فعالیت می کند و رادیو و تلویزیون دولتی در واقع کار خاصی انجام نمی دهد. مشکل سانسور واقعا وجود ندارد و سلیم شاهین خود برای فیلم هایش سانسورهایی را در نظر می گیرد؛ این بخشی از فرهنگ در افغانستان است.”
زمانی که کار فیلم برداری فیلم سلیم شاهین پایان می یابد، سلیم شاهین کرونلند را به ولایت بامیان می برد، جایی که مجسمه های خراب شده بودا بر روی پیکره کوه تراشیده شده اند. طالبان در زمان حکومت شان با استفاده از بمب این مجسمه های بودا را نابود کردند.
سلیم شاهین در این خصوص می گوید: “زمانی که طالبان بت های بودا را نابود کردند، احساس کردم که آنها مخالف هنر هستند، مخالف فرهنگ هستند، و در واقع مخالف انسانیت هستند. به عنوان یک هنرمند، این چیزی بود که از اقدام انها احساس کردم.”
سرانجام، خالیوود در جشنواره فیلم کن سال 2017 به نمایش درآمد. سلیم شاهین، قربان علی و یک بازیگر دیگر فیلم به همراه خانم سونیا کرونلند نیز در جشنواره اشتراک کردند.
پس از اکران فیلم، در حدود 800 تماشاچی آن در حدود 20 دقیقه ایستاده برای فیلم کف و دست می زدند.
کرونلند می گوید: “من به همراه سه همکار افغانم با تواضعی دروغین آنجا بودم. در واقع ما کمی بدبین بودیم، اما تظاهر کردیم که متواضع هستیم. اما در هنر و حضور سلیم شاهین به وضوح می توان اخلاص را یافت. برای سلیم شاهین خالیوود نیز به مانند یکی از فیلم های خودش است. برای مثال در مصاحبه ای از او پرسیده شد که چه حسی دارد که سوژه یک فیلم شده است و او پاسخ داد؛ «می دانید، من 110 فیلم ساخته ام، اما این فیلم یکی از سخت ترین فیلم ها بود».”
سلیم شاهین پس از اتمام جشنواره به افغانستان باز می گردد، اما قربانعلی بازیگرش باز نمی گردد و در فرانسه درخواست پناهندگی می دهد.
کرونلند می گوید: “از زمانی که سلیم شاهین به افغانستان بازگشته است، او از سرعت فیلم ساختنش کاسته است، اما نه اینکه خود خواسته باشد. زمانی سلیم شاهین هر ماه یک فیلم می ساخت. اما هم اکنون اقتصاد به شدت ضعیف شده است و پول زیادی برای ساخت فیلم و یا خرید دی وی دی نیست. هم اکنون شاید سلیم شاهین سالی یک فیلم بسازد.
16 سال پس از ورود آمریکا و سقوط دولت طالبان، افغانستان همچنان ثباتش را نیافته است و طالبان نزدیک به نصف اراضی کشور را یا در کنترل خود دارد و یا در حال نزاع برای تصرف آن است. گروه تروریستی دولت اسلامی موسوم به داعش نیز حضور فعال دارد که بیشتر اهل تشیع افغانستان را در سراسر کشور هدف حملات تروریستی خود قرار داده است.
به گفته ی کرونلند، “ماه گذشته، سلیم شاهین در مسجدی در کابل بود که یک حمله تروریستی به وقوع پیوست و بیش از یک صد نفر در آن حمله کشته و یا زخمی شدند. او آنجا بود، مردمان زیادی درست در کنار او جان باختند. سلیم شاهین شیعه است و حملات ضد شیعه ی بسیاری در افغانستان هم اکنون از سوی گروه داعش جاری است.”