خلیلزاد و استفاده از طالبان برای رسیدن به قدرت/نادیده گرفتن نظام سیاسی، توهین به شعور سیاسی افغانها!
ایالات متحده امریکا که با شعار مبارزه با تروریزم در سال 2001 به افغانستان وارد شد اکنون پس از هفده سال نه تنها به این هدف نرسیده که با تکرار اشتباهات استراتژیک خود در افغانستان یکبار دیگر افغانستان و مردم ستم کشیدهی آن را در آستانهی یک بهم ریختگی و نگرانی بزرگ دیگر قرار دادهاست.
در سالهای ابتدایی حضور گسترده نظامیان امریکایی و متحدان غربیاش در افغانستان، شهروندان کشور با تمسک به خوشبینی ایجاد شده در زمینه مبارزه با تروریزم، آرزوی افغانستانی آباد و آرام را در سر میپروراندند، امیدواریهایی که با عملکردهای بعدی امریکا در قبال طالبان و دیگر گروههای تروریستی رفته رفته رنگ نگرانی به خود گرفت.
ایالات متحده در سالهای پس از 2001 به جای اتخاذ یک سیاست قاطع در برابر تروریستان، رویکردی دو پهلو پیشه کرد و تروریستان را به گروههای خوب و بد تقسیم نمود؛ به نظر بسیاری از کارشناسان امر، برخی از چهرههای متعصب افغانیالاصل به شمول زلمی خلیلزاد که در دستی در دستگاه سیاسی امریکا داشتند در اتخاذ این تصمیم امریکا نقش داشتند.
کارشناسان میگویند زلمی خلیلزاد که از همان ابتدا خواهان سرنگونی کامل طالبان توسط امریکا نبود تلاش کرد دریچه صلح با طالبان را باز کند و به هر نوعی که شده طالبان را روی نیمکت نگهدارد تا در زمان مناسب از آنها برای رسیدن به قدرت در افغانستان استفاده کند.
عملکرد امریکا در قبال مبارزه با تروریزم در سالهای آخر ریاست جمهوری حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، نیز مطابق با شعاری که در سال 2001 میداد، نبود.
حامد کرزی در سالهای آخر ریاست جمهوری خود روی برخی موضواع با امریکاییها به اختلاف خورد: یکی از نقاط اختلاف کرزی با امریکا، حملات شبانه ایالات متحده امریکا در قریهجات و ولسوالیهای دورافتاده افغانستان به بهانه هدف قرار دادن فرماندهان طالبان و دیگر گروههای تروریستی بود. در این حملات بیش از آنکه تروریستان هدف قرار بگیرند، افراد ملکی به شمول زنان و کودکان کشته و زخمی میشدند.
حامد کرزی در اعتراض به این حملات شبانه از امریکا خواست پناهگاههای اصلی تروریستان از جمله طالبان در خاک پاکستان را هدف قرار دهد.
رئیس جمهور پیشین افغانستان معتقد بود تا زمانیکه منابع تمویل مالی و روحی و روانی طالبان در پاکستان از بین نرود، نمیتوان در مبارزه با تروریزم در افغانستان به موفقیت رسید.
ایالات متحده امریکا به جای توجه به خواستههای برحق رئیس جمهور کرزی که همان خواستههای مردم افغانستان بود، بر ادمهی استراتژی غلط خود اصرار ورزید تا کار به جایی کشیده شود که امروز میبینیم.
براساس اعلام برخی از رسانهها، فرماندهان ارشد طالبان که اینک با اعتماد به نفس بالا و در قاموس یک قهرمان در مذاکرات صلح با امریکا در دوحه قطر مینشینند، در سال 2001 و زمانیکه حملات هوایی امریکا با حمایت نیروهای جنگی ائتلاف شمال عرصه را بر طالبان تنگ کرده بود، با خواری و التماس در حالیکه نامهای دال بر صلاحیت خود از ملاعمر در دست داشتند به رئیس جمهور کرزی مراجعه کردند و خواستار بخشش شدند؛ طالبان در آن روز به کرزی گفتند که در ازای در امان ماندن از محاکمه حاضرند گروه طالبان را منحل کنند.
به اذعان کارشناسان، اگر امریکا به دنبال نابودی طالبان بود و اگر از استراتژی مناسبی در قبال افغانستان بهره میبرد، همان زمان باید کار طالبان را یکسره میکرد تا به اوضاع امروز که با خواری و التماس از طالبان صلح را گدایی میکند، نیفتد.
به باور برخی تحلیلگران، رد پای زلمی خلیلزاد که اکنون نماینده خاص امریکا در امور صلح افغانستان شدهاست، در تصمیم آن روز امریکا در قبال طالبان نیز میتوانست دیده شود.
فیهم دشتی از پیشکسوتان رسانهای و از چهرههای برجسته جهادی افغانستان در مورد نقش خلیلزاد در معادلات افغانستان و اهداف پنهانی که این سیاستمدار امریکایی افغانیالاصل در برخورد با قضایای افغانستان دنبال میکند، میگوید: «قرینه هایی از این که خلیلزاد در پی رسیدن به رأس قدرت در افغانستان است، از قبل وجود داشتهاست.»
آقای دشتی در مطلبی در فیس بوک خود مینویسد: « اواخر ۲۰۰۸ یا اوایل ۲۰۰۹ بود که خلیلزاد پس از پایان ماموریت هایش به نمایندگی از وزارت خارجهٔ امریکا در این جا و آنجای دنیا، به کابل برگشت و بختش را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری، به آزمایش گرفت. در یکی از نشست های مشورتی که در این زمینه در هتل سرینا، برگزار شده بود و من هم حضور داشتم، سر و صدای ما با خلیلزاد بلند شد. او می خواست تمامی تقصیر ناکامیها تا آن زمان را بر دوش رییس جمهور کرزی بیاندازد در حالی که خود در بسیاری از این ناکامی ها شریک بود یا در تهدابی که برای افغانستان پس از طالبان گذاشته شده بود، چنان دست کاری های کرده بود که روزگار ما در ۲۰۰۹ چنان بود و حالا چنین است.»
نگاهی تحلیلی به گفتههای آقای دشتی نشان میدهد که سناریوی مشابهی اینک از سوی امریکا و زلمی خلیلزاد در ارتباط با پروسه صلح افغانستان در جریان است.
زلمی خلیلزاد به عنوان نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان، در چندین سفر کاری به افغانستان و منطقه، پنچ مرتبه به صورت مستقیم با نمایندگان طالبان در دوحه قطر گفتوگو کرد.
زلمی خلیلزاد در آخرین دور از سفرهای کاری خود برای پنجمین بار به صورت مستقیم با نمایندگان طالبان که اینبار ملابرادر را در رأس هیات گفتوگو کننده خود میدید، دیدار کرد: در این گفتوگوها که بیش از دو هفته به طول انجامید دو طرف در نهایت روی برخی موضوعات از جمله خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، تعهد طالبان به قطع ارتباط با گروههای تروریستی و تضمین طالبان به عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای متحد امریکا به توافق رسیدند.
پنجمین دور گفتوگوی امریکا با نمایندگان طالبان در نهایت با توافق روی ادامه این گفتوگوها در آینده به پایان رسید.
در این میان آنچه بیش از همه دردآور است پنهان کاریهای زلمی خلیلزاد و امریکا در مورد پروسه صلح افغانستان میباشد؛ شواهد نشان میدهد که امریکاییها در مذاکره با طالبان هرگز صادقانه عمل نکرده و نخواهند کرد.
برگزاری مذاکرات در پشت درهای بسته و در حاشیه گذاشتن دولت مشروع وحدت ملی در مذاکرات صلح با طالبان از سوی امریکا همه و همه شک برانگیز و مشکوک است و در این میان حکومت و مردم افغانستان حق دارند که بدانند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست.
در این راستا، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان، که هفته پیش برای شرکت در نشست شورای امنیت ملل متحد به نیویورک رفته بود ، روز پنجشنبه (24 حوت) در شهر واشنگتن در صحبت با جمعی از خبرنگاران گفت زلمی خلیلزاد با به حاشیه راندن حکومت افغانستان در مذاکرات با گروه طالبان، در پی کسب منفعت شخصی میباشد.
حمدالله محب زلمی خلیل زاد، نماینده خاص امریکا در امور صلح افغانستان، را به حاشیه راندن و مشروعیت زدایی حکومت افغانستان و مشروعیت بخشیدن به گروه طالبان متهم کرد.
مشاور امنیت ملی کشور گفت: فکر میکنیم شاید (در مذاکرات) اهداف شخصی وجود داشته باشد چون (در این روند) کمبود معلومات و اطلاعات موجود است.
حمدالله محب همچنین با انتقاد تند از شیوه مذاکرات بین امریکا و نمایند گان طالبان در قطر گفت در این مذاکرات هیچ شفافیتی وجود ندارد.
مشاور امنیت ملی افغانستان افزود زلمی خلیلزاد در مورد مذاکرات امریکا با گروه طالبان، با حکومت افغانستان مشوره نمیکند.
وی گفت: « ما تنها بخشهای کوچک معلومات (در مورد این مذاکرات) را به دست میآوریم… آخرین افرادیکه در مورد این مذاکرات آگاه میشوند، ما (حکومت افغانستان) هستیم»
حمدالله محب همچنین زلمی خلیلزاد را به تلاش برای تصاحب قدرت در افغانستان متهم کرد و گفت: «با در نظر داشت سابقه خلیلزاد، سابقه شخصی وی، او در پی اهدافی در افغانستان است. او (خلیلزاد) دو بار میخواست در انتخابات ریاست جمهوری اشتراک کند… تصور در افغانستان و در میان افرادی که در حکومت هستند، این است که شاید هدف از این همه گفتگو ها، ایجاد یک حکومت موقت باشد که او (خلیلزاد) وایسرای آن باشد (در راس آن قرار بگیرد).»
مشاور امنیت ملی گفت زلمی خلیلزاد با انجام مذاکرات طولانی با گروه طالبان، حکومت افغانستان را که به گفته آقای محب متحد و شریک قابل اعتماد واشنگتن است، به حاشیه میراند و به دشمن که جان هزاران امریکایی و افغان را گرفته مشروعیت میدهد.»
معاون سیاسی وزارت خارجه امریکا اما در واکنش به سخنان داکتر محبالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان، گفتهاست که حمله به خلیلزاد، حمله به وزارت خارجه امریکاست و اینگونه اظهارات میتواند همکاری امریکا با افغانستان و پروسه صلح این کشور با طالبان را تحت تأثیر قرار دهد.
حال حکومت و مردم افغانستان حق دارند در مورد سرنوشت خود بیتفاوت نباشند: امریکا که تا این لحظه میلیاردها دالر خود در افغانستان را در جنگ با تروریزم خرج کرده و هزاران سرباز این کشور در جنگ افغانستان از پای درآمدهاند نباید بار دیگر با یک رویکرد اشتباه هزینههای بیشتری بر مالیات دهندگان امریکا تحمیل کند.
از سوی دیگر، نظام سیاسی کنونی در افغانستان محصول قربانیهاییست که مردم مظلوم افغانستان در راه رسیدن به رفاه و آرامش دادهاند و امریکا نباید در مذاکرات پنهانی با طالبان به یک باره همه دستاوردهای افغانستان در هفده سال گذشته را بر باد دهد.
شهروندان افغان به شمول زنان، اصحاب رسانه و جوانان نگران تکرار سالهای سیاه طالبانی هستند و باید به آنان حق داد که فریاد عدالتخواهی خود را سر دهند.
حکومت افغانستان برخاسته از آراء ملت افغانستان است و بر خود فرض میداند از حقوق شهروندان خود دفاع کند؛ امریکا همن طور که بارها اعلام کرده، باید طالبان را به میز مذاکره با دولت افغانستان بکشاند تا طالبان از کانال قانون اساسی افغانستان عبور کنند و به صورت کنترل شده در قدرت شریک گردند نه اینکه طالبان به یکباره صاحب همه چیز شوند و ملت مظلوم افغانستان که فرزندان خود را در صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی کشور برای دفاع از استقلال افغانستان عازم خطوط مقدم جنگ با طالب و دیگر گروههای تروریزم کردهاند، بازنده باشند.
امریکا باید بداند که مذاکرات پنهانی زلمی خلیلزاد و گزارشاتی که وی به مقامات عالیرتبه امریکایی ارائه میکند خوب مطلق نیست و باید به بررسی گرفته شود.
فهیم دشتی از چهرههای برجسته جهادی و رسانهای افغانستان در این مورد میگوید: « از این آدم(زلمی خلیلزاد) هیچ بعید نیست که برای منافع شخصی خود با طالبان وارد معامله شده و ارزش هایی را که در سال های اخیر مبارزات فراوانی برای دست یابی به آنها صورت گرفته یا بالاخره چند دهه است که برایش مبارزه می شود، قمار بزند و خود در رأس حکومتی قرار بگیرد که بدنه اش طالبانی باشد.»
وی تأکید میکند: «خلیلزاد زبان امریکایی ها را هم بهتر از هر کدام ما می داند و امکان این که موفق شود قناعت آنها را برای چنین برنامهای فراهم کند، بعید نیست؛ اما حقیقت این است که مردم هوشیار تر از آن هستند که خلیلزاد تصور کردهاست.»
به باور بسیاری از کارشناسان، سخنان داکتر محبالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان، در انتقاد از مذاکرات پنهانی امریکا با طالبان در دوحه قطر و در حاشیه نگهداشتن دولت مشروع افغانستان خود نوعی انجام وظیفه در قبال شهروندان افغانستان و پیگیری از وقوع حوادث ناگواری چون دولت موقت و ادامه یکتازیهایی است که طرفداران زر و زور منتظر آن هستند.
تحلیلگران میگویند روی کار آوردن حکومت موقت در حقیقت نادیده گرفتن حاکمیت قانون و نظام سیاسی است که خون تکتک افغانها برای شکل گیری و تقویت آنها ریخته شدهاست.
زلمی خلیلزاد و طرفداران ناهنجاری و قدرت سالاری حق نایده گرفتن این خواستههای مردم را ندارند!