حکومت باید مذاکره با طالبان را متوقف کند
امروز، هیئت گفتوگو کنندهی افغانستان، برای ادامهی گفتوگوها به دوحه برمیگردد؛ برگشت این هیئت به این شهر، با ناامیدیهای بسیاری همراه است. برخی از اعضای هیئت گفتوگو کننده، دو روز قبل از سفر به دوحه، خبر از بیتعهدی طالبان به صلح داده و گفتند که آنان نمیتوانند درکی از آنچه ما از آن بهنام دستآورد چندساله یاد میکنیم داشته باشند.
این در حالی است که نکتهی مهم برای مردم، همین دستآوردها است. این روزها از هر جوانی که در مورد طالبان بپرسیم، با ترس از دست دادن ارزشها و آزادیهای اندک سالهای گذشته روبهرو میشویم.
توقع میرفت با نشستن در میز مذاکره، طالبان از پابندی به ارزشهای بشری نوین و تغییر ذهنیت خود سخن بگویند اما؛ هرچه که گذشت، وحشت و کشتار نیز بیشتر شد؛ وحشتی که بیشتر از دور همان میز و افراد طالبان، نشأت گرفته است.
دیروز، خانم فوزیه کوفی-عضو هیئت گفتوگو کنندهی حکومت-گفت؛ عدهای سعی میکنند، بحث بر سر آتشبس را تا آخرین مرحله از گفتوگوها، بهمیان نکشیده و فراموش کنند.
او روشن نکرد که دقیقاً چه کسانی از کدام گروه، در پی چنین تلاشهایی بوده است اما؛ چنین معلوم میشود که مخالفان آتشبس، نهتنها در هیئت طالبان و گروه آنان حضور دارند که در بدنهی حکومت نیز افرادی هستند که بر این موضع پافشاری دارند.
فوزیه کوفی با اشاره به وجود افکار ضد زن در حکومت، گفته که در داخل نظام کسانیاند که باور و فکرشان شبیه طالبان است.
نبود اشخاص متعهد به حقوق زنان، کودکان، خبرنگاران و… در داخل نظام، از شرایط فعلی نیز مشخص است اما؛ نمیتوان از حرفهای خانم کوفی در مورد اینکه آتشبس نیز مخالفان داخلی خودش را دارد، بهسادگی گذشت و توجهی نکرد.
زمانی که مقامهای امنیتی افغانستان، خبر از شدت جنگ در مناطق مختلف کشور داده و اذعان میدارند که حتا شاید درگیر یک جنگ فراگیر میان گروههای سیاسی و تروریستی باشیم، پسزدن زمان بحث بر سر آتشبس، خطرناکترین موقعیت را خواهد ساخت.
نگرانیها در مورد مسئلهی آتشبس که ممکن است هرگز آغاز نشود و فراگیری جنگ آن را بهکلی از برنامهی صلح حذف کند، نهادهای حقوقبشری همچون کمیسیون مستقل حقوقبشر را نیز درگیر خود کرده است.
این کمیسیون، در اعلامیهای گفته است که هیئتهای گفتوگو کنندهی دولت افغانستان و گروه طالبان در دور دوم گفتوگوهای صلح، روی آتشبس فوری به توافق برسند.
در این اعلامیه، از هیئتهای گفتوگو کنندهی صلح، خواسته شده که کمیتهی مشترکی تعیین کنند تا دربارهی مسایلی مانند آتشبس، سازوکارهای نظارت بر آتشبس و همچنان تعیین تیم مشترک برای تحقیق در مورد ادامهی رویدادها و پروندههای خشونتباری مانند حملات هدفمند بحث کنند.
هرچند، تقاضای کمیسیون حقوقبشر افغانستان، قابل درک است اما؛ شرایطی که شاهد آن هستیم، بهگونهای شکل گرفته است که چنین درخواستی را خوشبینانه و نشدنی نشان میدهد.
کشتاری که در شهرها و نقاط دوردست افغانستان در حال انجام است، ارادهی محکمی بهنابودی نظام دارد؛ نظامی که با وجود خبرنگاران، زنان شاغل در دولت و سازمانهای خصوصی و بینالمللی، دانشگاهها و آموزشگاهها، پابرجا است.
حملههای هدفمند، زمانی آغاز یافته است که تنها مبارزان آزادی در کشور، همین سازمانها و افراد مشغول در آن است؛ نیرویی که بر اساس وجود خود، مخالفت با طالبان و نظام دهشتافکنانه آنان را انکار میکند.
گفتوگوها با طالبان تا ادامهی فعالیتهای مدنی و حقوقبشری شهروندان کشور، به نتیجه نخواهد رسید. جنگ جاری، نهتنها با نیروهای امنیتی، بل؛ با همهی نیروهای سازنده در کشور است.
آنچه اکنون نیاز است، نه اعلامیه صادر کردن علیه این و آن و درخواستهای ناممکن که برعکس، ایجاد فشار بر حکومت است. حکومت باید با طالبان به توافقی بر سر آتشبس برسد در غیر آن، از ادامهی گفتوگوها، خودداری کند.
گفتوگوهای صلح، عامل اصلی افزایش قدرت طالبان بوده است؛ رسمیتی که نشستن با چنین گروهی به افراد آنان داده، کشورهای زیادی را واداشته است تا وارد رابطههای پنهانی و آشکار، با آنان شوند.
صبح کابل