سیاستمصاحبه و گزارش

حمله بر زندان مرکزی ننگرهار و چند پرسش بی پاسخ

روزهای عید قربان امسال افغانستان گواه چند حمله بود که در دو مورد اول که شب اول عید در لوگر و دومی در روز آخر عید بر زندان ننگرهار اتفاق افتاد، دهها تن از شهروندان کشور به خاک و خون کشیده شد. 

شام روز یکشنبه دوازدهم اسد، مهاجمان نخست موتر مملو از بمب خودشان را در نزدیکی ورودی زندان ننگرهار منفجر کرده و سپس مردان مسلح با نگهبانان زندان درگیر شدند. بنا بر گزارشهای تایید نشده بخشی از دیوار زندان بر اثر انفجار فروریخته و مهاجمان توانستند به داخل زندان نفوذ کنند. بخشی از جنگجویان بر ساختمان مشرف بر زندان سنگر گرفته و از آنجا با نیروهای دولتی درگیر شده بودند. زد و خورد تقریبا یک شبانه روز کامل به درازا کشید و در این مدت به قول مسئوولین امنیتی، 29 تن کشته و 50 تن دیگر زخمی شدند.بخش بزرگ قربانیان افراد غیر نظامی هستند. بنا به قول مقامات رسمی حکومتی، حمله بر زندان ننگرهار با عث فرار حدود 300 تن از زندانیان شده و جستجو برای یافتن آنها ادامه دارد. معلوم نیست که زندانیان فراری چه کسانی اند و با توجه به بندی بودن 300 عضو داعش در کنار دیگر محبوسین خطرناک دیگر در این زندان، آیا انها موفق به فرار شده اند یا نه. مسئوولین زندان گفته اند که پاسخ به این سوال تا تثبیت هویت فراریان مدتی به طول خواهد انجامید.معلوم نیست که آیا فراریان دوباره دستگیر خواهند شد یا خیر.  در مورد حمله به زندان ننگرها چند نکته قابل تامل است:

یکم: مسئوولیت این حمله را گروه داعش به عهده گرفته است. تعداد مهاجمین یازده تن بوده و در مدت حمله، از نقطه دیگری ساختمان زندان با هاوان هم هدف قرار گرفته بوده است. حضور گروه داعش در افغانستان با وجود حضور دهها گروه افراطی دیگر، معمای بزرگی است. هیچ گروهی همانند داعش در افغانستان همزمان مورد حمله طالبان نیروهای دولتی و حامیان آنها در افغانستان نبوده است. با این وصف، چطور این گروه تا هنوز توانسته حضور خود در افغانستان را حفظ کرده و با حمله اخیر، توانایی تاکتیکی و فعال بودن خود را چنین به رخ بکشد؟ با وجودی که در این اواخر گروه داعش خونین ترین و بی رحمانه ترین حملات در کابل و دیگر شهرهای کشور را به عهده گرفته است، اما دولت اصرار دارد که این گروه متلاشی شده و دیگر توانایی حمله بر اهداف دولتی و غیرنظامیان را ندارد. پرسشی که به میان می آید این است که چرا دولت اصرار دارد تا داعش را تمام شده اعلان کند؟ آیا واقعا این گروه در افغانستان حضور دارد یا طرفهای جنگ در افغانستان از این گروه بدنام برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند؟ این ها سوالاتی است که ذهن هر آشنا با وضعیت افغانستان را درگیر خود می کند.شگفت اینکه هم گروه طالبان و هم دولت افغانستان همدیگر را به حمایت و پناه دادن به این گروه متهم می کنند. در این وضعیت فقط مردم مظلوم افغانستان است که هر روز قربانی اعمال این گروههای جنایتکار می شود. دولت باید مشخص کند که این حملات کار چه گروههایی است و برای مقابله با آنها چه تصمیمی دارد.

دوم: حمله بر زندان ننگرهار با تکنیک قدیمی و آشنایی انجام پذیرفت. طبق گفته های مقامات رسمی، مهاجمان نخست با انفجار یک موتر بمب گزاری شده مقابل درب ورودی مکان مورد نظر، حمله را آغاز و هنگامی که مدافعان احتمالا از شوک وارد شده بر اثر انفجار، دچار سردرگمی هستند، بقیه نیروهای مهاجم با لباس مشابه با یونیفورم نیروهای امنیتی بر مکانهای مسلط بر هدف خویش مستقر شده و شروع به حمله بر اهداف خود می کنند. این نوع حمله را گروههای جهادی برای بار نخست در خاورمیانه و خصوصا کشورهای عراق و سوریه رواج دادند. اما با تدابیر اتخاذ شده از سوی نیروهای نظامی آن کشورها با طرح دفاعی چند لایه، از موثریت این حملات به شدت کاسته شده است. اما در افغانستان مخالفان مسلح دولت با تقلید این تاکتیک حملات زیادی را طرح ریزی کرده که در اغلب موارد توانسته اند که خسارات سنگینی را بر نیروهای دولتی تحمیل کنند.اینکه چطور به ذهن مسئوولین امنیتی کشورمان نمی رسد که حداقل با درس گرفتن از تجارب دیگر کشورها و رفع نقاط ضعف خود از موفقیت این طور حملات بکاهند، واقعا جای سوال است. زندان ننگرهار با نگهداری از 300 زندانی خطرناک داعشی باید با تدابیر ویژه و دفاع چند لایه حفاظت می شد اما با غفلت فرماندهان نظامی ما، گروهی که خود دولت آن را شکست خورده می داند، به راحتی این مکان را هدف قرار می دهند و به نوعی به موفقیت هم می رسند. 

سوم: حمله گروهی بر مکانهایی چون زندان و یا مراکز حساس نظامی دیگر کار یک روز و دو روز نیست. این طور عملیات ها بدون شک نیاز به زمان، مطالعه مکان مورد نظر، طراحی حمله و پشتیبانی لجستیکی دارد. سوالی که وجود دارد این است که نیروهای کشفی و استخباراتی در این مدت کجا بوده اند و چطور نتوانسته اند حمله ای به این گستردگی را کشف و خنثی کنند؟ بدون شک این حمله باعث پرسش های زیادی را در مورد عملکرد نیروهای استخباراتی کشور در اذهان مردم خلق می کند. همه می دانیم که سالانه بخش بزرگی از بودجه کشور به ارگانهای دفاعی و امنیتی اختصاص داده می شود، از این رو انتظار می رود که موثریت این نیروها در پیشگیری از این طور حملات سنگین ثابت شود. 

چهارم: در دیگر کشورها در صورت روی دادن چنین اتفاقات بزرگ، نظامیان مسئوول مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و در صورت کم کاری و کوتاهی در انجام وظیفه مجازات می شوند. اما با تاسف در افغانستان حداقل در حوادث مشابه گذشته خبری از پیگرد قانونی یا به مجازات رسیدن فرماندهان مقصر دولتی در رسانه ها نشر نشده است. در شدید ترین حالت ممکن، مسئوول نظامی غفلت کننده از آن مکان تبدیل و با حفظ رتبه به جای دیگری سوق داده می شود. این مشکل از آنجا ناشی می شود که متاسفانه اغلب فرماندهان نه بر اساس لیاقت و شایستگی بلکه با توصیه این حزب و یا ان شخصیت متنفذ در بست های بلند نظامی منصوب شده و از حمایت آن گروهها و اشخاص برخوردار اند. در چنین وضعیت هایی، بازهم آن ها مورد حمایت حامیان خود هستند.به صورت طبیعی این فرماندهان عملا در قبال اعمال خود پاسخگو نیستند و با این وضعیت هیچگاه از شکست های قبلی خود درس نخواهند گرفت. 

سخن آخر اینکه حمله اخیر بر زندان ننگرهار سوالات زیادی در مورد توانایی های داعش در کشور و عملکرد نیروهای نظامی افغانستان به وجود آورده و درسهای زیادی به نیروهای امنیتی ما دارد. اگر داعش پشت این حمله باشد، باید به سخنان رئیس جمهور در مورد شکست داعش شک کرد. در غیر آن، دولت باید مشخص کند که این حملات را چه گروههای راه اندازی کرده و چرا دولت در پیشگیری از آن ناکام بوده است. دولت اگر با اراده قوی به دنبال سرکوب عاملان حمله و اتخاذ تدابیر جدی برای جلوگیری از تکرار این طور حملات باشد، امیدی برای بهبود وضعیت در این مورد وجود دارد. در غیر آن بدون شک این داستان تلخ دوباره تکرار خواهد شد. 

خامه پرس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا