این روزها که نشست ترکیه و مسکو به موضوع داغ رسانه ها تبدیل شده نگرانی های شهروندان افغانستان در مورد سرنوشت کشورشان نیز افزایش یافته است. مردم از اینکه طالبان به یک باره در قدرت شریک شوند و تاخت و تازهای گذشته خود به ویژه علیه برخی اقوام خاص را از سر بگیرند، نگرانند.
در این میان آنچه بیش از همه مردم ما را ترسانده است دخالت های خارجی به ویژه امریکا در تمام امور افغانستان است. دیروز که ترامپ برای کسب امتیاز تبلیغاتی چشم به روی تمام عملکردهای طالبان بست و با این گروه توافق صلح امضا نمود هیچ کس جرأت سوال پرسیدن درمورد کم و کیف این توافق نامه را پیدا نکرد و امروز نیز که دولت جو بایدن طرح تشکیل دولت انتقالی با حضور طالبان را داده باز هم کسی سوالی در این مورد نمی پرسد.
داکتر سید عسکر موسوی، کارشناس ارشد مسائل سیاسی و دارنده دکترای انسان شناسی از دانشگاه آکسفورد، در مصاحبه اخیرش با یکی از رسانه های داخلی می گوید:« ما به صورت عموم دو جنگ داریم و دو صلح. یعنی جنگ دیگران در کشور ما و جنگ خودمان با همدیگر. صلح هم همین طور است. صلح دیگران داریم و صلح خودمان. اما چون خودمان وجود نداریم، میخواهم در مورد جنگ و صلح دیگران و یا جنبهٔ خارجی جنگ و صلح، اول صحبت کنم.»
وی تاکید می کند:«جنگ افغانستان از این نظر فعلا جنگ ما نیست. حوادث ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد و ما در یک جنگ جدید قرار گرفتیم. کنفرانس بن هم کنفرانس ما نبود. دیگران تصمیم گرفتند و آقای کرزی را تحویلمان دادند. طالب و داعش هم طالب و داعش ما نیست. تفنگ و پول و اسلحه و مصارف بسیار اینها را کی میدهد؟ پول دفتر قطر را کی میدهد؟ دوربین شببین را کی میدهد؟ پاسپورت سفر اینها را کی میدهد؟ اردو و پولیس ما نیز اردو و پولیس خودمان نیست. پولش را ندهند یک روز تمویل کرده نمیتوانیم. جامعه مدنی و دموکراسی و فمنیسم و امثالهم هم از خودمان نیست. یک روز پولاش را ندهند فلان رییس جامعه مدنی بیکار میشود.»
داکتر موسوی می افزاید صلح ما هم صلح خودمان نیست. شورای صلح هم، شورای صلح ما نیست. بحث صلح اصلاً مربوط دیپلماتهای کارکشتهٔ وزارت خارجه است. شورای صلح یعنی چه؟ کنفرانس دوحه و کنفرانس مسکو و اسلام آباد هم کنفرانس ما نیست. سهم ما از کنفرانس دوحه شاید همان خریطههایی باشد که هنگام پایین شدن از طیاره دست دوستان بود.
داکتر سید عسکر موسوی تاکید می کند:«ما اصلاً وجود نداریم. اصلاً حضور نداریم. هیچ چیز ما از خود ما نیست. نه کتاب ما از خود ماست و نه تعلیم ما. نه روشنفکر ما از خود ماست و نه ملای ما. روشنفکر ما یا روشنفکر مسکو است و یا روشنفکر پاریس و لندن. ملای ما هم همین طور. ملای ما یا ملای الازهر شریف است، یا ملای قم و نجف شریف یا ملای دیوبند شریف. ملای ما نیست. ملای خود ما، اونه همو ملا لندَی است.»