برگزیده هاسیاستِتیتر یک

جنگ رسانه‌ای غنی و اتمر

شماری از سطحی‌نگران، اختلاف‌های حنیف اتمر و اشرف غنی را دل‌خوری‌های کوچک دو هم‌پیمان می‌دانند که به زودی تمام می‌شود‌، اما این برداشت اشتباه است. رقابت روی به دست آوردن منابع کم‌یابی مثل قدرت، ‌نفوذ، ‌ثروت، منزلت و معلومات شوخی نیست. آقای اتمر شبکه‌ساز ماهری است. او توانسته بود نفوذ خودش را در درون دستگاه حکومت و نهادهای امنیتی گسترش دهد. علاوه بر این، حتماً حنیف اتمر درک کرده بود که با استفاده از ظرفیت‌ها و توانایی‌هایی که دارد، می‌تواند به مقام ریاست جمهوری برسد. شاید به همین دلیل بود که اختلاف‌هایش را با اشرف غنی رو کرد و در وضعیتی که دیگر دوام کار با رییس جمهور مشکل شده بود، ‌استعفا داد.

پس از استعفای حنیف اتمر، آقای غنی در مراسم معارفه‌ی حمدالله محب، از مشاور پیشین امنیت ملی ارگ ستایش کرد و قبول استعفای او را تصمیمی دشوار خواند، اما ساعاتی پس از این مراسم، جنگ‌ رسانه‌ای غنی و اتمر شروع شد. حنیف اتمر از چهره‌های کلیدی حکومت وحدت ملی بود. بسیاری‌ها تصور می‌کردند که گرداننده‌ی اصلی ارگ اتمر است. شماری او را با امین و اشرف غنی را با تره‌کی مقایسه می‌کردند. در حکومت پس از کودتای هفت ثور، تره‌کی سمت ریاست دولت و حزب را و امین سمت وزارت خارجه و معاونت صدراعظم را داشت، ‌اما در واقعیت امر،‌ امین صلاحیت‌دار اصلی حکومت خلقی‌ها بود و لحظه‌ای که درک کرد تره‌کی از او حرف‌شنوی ندارد، ‌حذفش کرد. بسیاری از مخالفان سیاسی ارگ، رابطه‌ی اتمر و غنی را شبیه رابطه‌ی تره‌کی و امین می‌دانستند. اتمر از جایگاه مشاور امنیت ملی ارگ با سفیران، ‌دیپلومات‌ها و مقام‌های امنیتی کشورهای مختلف در تماس بود. به همین دلیل بود که استعفای او در رسانه‌های جهانی بازتاب گسترده‌ای یافت.

بازتاب استعفای آقای اتمر در رسانه‌های جهانی و مراجعه‌ی نمایندگان رسانه‌ها به نزدیکان او، ‌به ایشان فرصت بی‌نظیری اعطا کرد تا خودش را به عنوان نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری مطرح کند. نزدیکان آقای اتمر به رسانه‌های جهانی و بین‌المللی گفتند که ایشان نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۹ است و به همین دلیل استعفا کرده است. رسانه‌های جهانی خبرهای ملاقات‌های محرمانه‌ی آقای اتمر با نمایندگان برخی از نیروهای سیاسی داخلی را نیز منتشر کردند. نامزد شدن حنیف اتمر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۹ به این معنا است که ایشان دیگر اشرف غنی را شایسته‌ی زعامت نمی‌داند. در متن استعفانامه‌ی آقای اتمر هم آمده بود که دلیل استعفای او اختلاف نظر جدی با رییس جمهور روی مسایل ‌سیاسی، ‌انتخاباتی، ‌سیاست خارجی و بحث‌های مربوط به اجماع و وحدت ملی بود.

نزدیکان آقای غنی هم تبلیغات آقای اتمر را بی‌پاسخ نگذاشتند. هواداران آقای غنی در مصاحبه با رسانه‌ها چنان وانمود کردند که گویا حنیف اتمر در مذاکره با مقام‌های خارجی اهداف سیاسی و شخصی خودش را دنبال کرده است. آنان اتمر را متهم می‌کنند که بدون دریافت مجوز از رییس جمهور، با مقام‌های روسیه دیدار و گفت‌وگو کرده است. در مجموع، طرف‌داران غنی سعی می‌کنند تلاش‌های اتمر در حوزه‌ی سیاست خارجی را زیر سوال ببرند. آنان اتمر را متهم می‌کنند که بسیاری از تماس‌های خارجی‌اش از سوی رییس جمهور منظوری نداشت و نامشروع بود، اما به نظر می‌رسد که دکتر عبدالله با این نظر موافق نیست. دکتر عبدالله در جلسه‌ی شورای وزیران در واکنش به استعفای اتمر گفت که مشاور مستعفی امنیت ملی ارگ یک مدیر امنیتی توانا بود و در حوزه‌ی سیاست خارجی هم از منافع امنیتی افغانستان به «خوبی» نمایندگی کرد، اما سعی نزدیکان آقای غنی بر این است که آقای اتمر را سیاستمداری معرفی کنند که به صورت نامتعارف به مسکو نزدیک است. این امر با تلقی‌ای که قبلاً از آقای اتمر وجود داشت، ‌در تضاد کامل است.

دکتر دادفر سپنتا، مشاور امنیت ملی ارگ در حکومت حامد کرزی در کتاب خاطراتش نوشته است زمانی که ضراراحمد مقبل، وزیر داخله بود، ‌سفیران امریکا و بریتانیا به کرزی مراجعه می‌کردند و از او می‌خواستند که آقای اتمر را وزیر داخله بسازد. آقای سپنتا از آقای اتمر به صراحت نام نبرده است، ولی از سیاق متنی که ایشان نوشته‌اند به خوبی پیداست که منظور ایشان آقای اتمر است. در کتاب خاطرات دکتر سپنتا آقای اتمر سیاستمداری معرفی می‌شود که مورد اعتماد قدرت‌های بزرگ مخالف روسیه بود.

روشن است که جنگ‌های رسانه‌ای سیاستمداران با ترکیبی از اطلاعات درست و نادرست صورت می‌گیرد. این سیاستمداران می‌خواهند با دادن اطلاعات درست و نادرست به مخاطب‌های گوناگون ذهنیت‌سازی‌ کنند و نحوه‌ی تصمیم‌گیری مخاطبان را زیر تأثیر قرار دهند.

جنگ رسانه‌ای غنی و اتمر تنها در حوزه‌ی سیاست خارجی نیست. طرفداران رییس جمهور، آقای اتمر را متهم می‌کنند که به عمد تلاش می‌کرد تا رابطه‌ی اشرف غنی را با سیاستمداران پر نفوذ خراب کند. آنان تلاش می‌کنند که موضع‌گیری‌های تند رییس جمهور در قبال احزاب و دانه‌درشت‌های سیاسی را به آقای اتمر ربط دهند. طرفداران آقای غنی اتهام سنگینی به اتمر وارد می‌کنند. آنان در جنگ رسانه‌ای‌شان اتمر را متهم می‌کنند که به رییس جمهور اطلاعات نادرست در مورد رهبران سیاسی و احزاب سیاسی می‌داد و این امر سبب واکنش تند رییس جمهور در برابر سیاستمداران و احزاب سیاسی می‌شد. در پاسخ به این اتهام، طرفداران آقای اتمر، رییس جمهور را رهبری توصیف می‌کنند که کرکتر خشن دارد و ظرفیت‌های مورد نیاز برای رهبری جامعه‌ی چند فرهنگی و پیچیده‌ی افغانستان را در خودش نپرورده است. شماری از طرفداران اتمر بسیار واضح نوشته‌اند که او به رییس جمهور غنی گفته بود که در انتخابات سال ۲۰۱۹ نامزد نباشد. این جنگ رسانه‌ای بسیار جدی، خبر از رویارویی انتخاباتی اتمر و غنی در سال ۲۰۱۹ می‌دهد.

رویایی آقایان غنی و اتمر، چیز نادر و بکری در تاریخ سیاسی افغانستان نیست. تاریخ سیاست در افغانستان، داستان گسست ایتلاف‌ها و پشت‌‌کردن به متحدان سیاسی است. در چهار‌ دهه‌ی اخیر هم قصه همین بود. امین، تره‌کی را استاد خودش خطاب می‌کرد، ‌اما روزی رسید که شاگرد، استاد را به قتل رساند. بنا بر روایات مشهور رابطه‌ی کارمل و نجیب هم، شبیه مناسبات پیر و مرید بود، اما این دو در منازعه‌ی قدرت به جان همدیگر افتادند. حال که افغانستان از تاریخ سیاسی خون‌بارش اندکی فاصله گرفته است، ‌رقابت‌های سیاستمداران شکل رسانه‌ای دارد و در نهایت به رویارویی انتخاباتی منجر می‌شود. ادعای آنانی که رقابت آقایان غنی و اتمر را جدی نمی‌دانند، کاذب است. روشن است که غنی و اتمر در آینده، برای جلب متحدان سیاسی به سیاستمداران دانه‌درشت و آنانی که بانک رای تلقی می‌شوند، مراجعه خواهند کرد.

برخی از سیاستمداران دانه‌درشت هم منتظر اند تا در تکت‌های انتخاباتی آنان جا خوش کنند. سیاست برای بسیاری از سیاستمداران افغان، ‌تلاش‌ جمعی برای تحقق برخی از برنامه‌ها و مطالبات نیست. بسیاری از سیاستمداران افغان، تنها برای حضور در دستگاه حکومت تلاش می‌کنند. طیفی از مخالفان سیاسی ارگ که در ایتلاف بزرگ ملی گردآمده‌اند، مجموعه‌ای از مطالبات سیاسی را مطرح کرده‌اند و تحقق آن را شعار می‌دهند، ‌اما بیشتر آنان هنوز هم گوشه‌ی چشمی به ارگ و نامزدی دارند که پیروزی او تضمین شده باشد. این سیاستمداران نشان داده‌اند که مطالبات سیاسی را خرچ حضور در دستگاه حکومت و همراهی‌ با «کاروان پیروز» می‌کنند. از این به بعد، بسیاری سیاستمداران سعی خواهند کرد تا تشخیص دهند که کدام شخص چانس بیشتر برای پیروزی دارد ‌تا با او ایتلاف کنند. سیاستمدارانی مثل اتمر و غنی هم به بسیاری از سیاستمداران پر نفوذ نگاه ابزاری دارند و به آنان به عنوان یک ضرورت انتخاباتی می‌نگرند. سیاست افغانستان از هر نوع داعیه‌ی پیشروانه تهی شده است.

اطلاعات روز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا