جنگ افغانستان 2 تریلیون دالر برای امریکا هزینه داشته است
روی هم رفته، هزینه حدود ۱۸ سال جنگ امریکا در افغانستان بیش از دو تریلیون دالر بوده است. آیا این پول به درستی هزینه شد؟ اندک مدرکی دال بر آن وجود دارد.
طالبان کنترل بیشتر قسمتهای افغانستان را در دست دارد. افغانستان همچنان یکی از بزرگترین ارسالکنندگان مهاجر و پناهجو به جهان است. بیش از ۲۴۰۰ سرباز امریکایی و بیش از ۳۸ هزار غیرنظامی افغان کشته شدهاند. گرچه شرایط زندگی به ویژه در شهرهای افغانستان ارتقا یافته، فرصتهای آموزشی رشد کرده، دختران بسیاری اکنون به مکتب میروند و نهادهای دموکراتیک ساخته شده است، اما تمامی اینها در بهترین حالت، سست و متزلزل هستند.
براساس ارزیابیهای “هزینههای پروژه جنگ” در دانشگاه براون بررسی میکنیم که ایالات متحده چه میزان در بخشهای مختلف این جنگ هزینه کرده است و آیا این هزینهها به اهدافشان دست یافتهاند یا خیر.
۱.۵ تریلیون دالر برای راهاندازی جنگ
زمانی که جورج بوش، رییسجمهوری وقت امریکا اولین اقدام نظامی در افغانستان را پس از حملات القاعده در سال ۲۰۰۱ اعلام کرد، گفت هدف ایجاد اختلال در عملیاتهای تروریستی و حمله به طالبان است. هجده سال بعد، طالبان قویتر شده است. آنها اعضای نیروی امنیتی افغان را میکشند که گاهی تعداد آنها در هر هفته به صدها تن میرسد و نیروهای دولتی را تقریبا در هر رویارویی مهمی شکست میدهند؛ جز زمانی که حمایت هوایی چشمگیر امریکا علیه آنها استفاده شود.
رهبری ارشد القاعده به پاکستان رفته است، اما این گروه حضورش را در افغانستان حفظ کرده و به شاخههایی در یمن، شمال آفریقا، سومالی و سوریه گسترش یافته است. هزینه ۱.۵ تریلیون دالری در این جنگ همچنان مبهم است اما وزارت دفاع برنامه حدود سه سال اخیر را از حالت محرمانه خارج کرده است. بیشتر مبالغی که در این تفکیک مالی ذکر شده است (حدود ۶۰ درصد در هر سال) صرف اموری مانند آموزش، سوخت، موتر زرهی و تاسیسات شده است. حمل و نقل از جمله از طریق دریایی و هوایی حدود هشت درصد یا ۳ میلیارد دالر تا ۴ میلیارد دالر در هر سال را به خود اختصاص میدهد.
۱۰ میلیارد دالر برای مبارزه با مواد مخدر
بازرس کل ویژه برای بازسازی افغانستان (سیگار) سال گذشته در گزارشی از تلاشهای “ناکام” در راه مبارزه با مواد مخدر سخن گفت. با وجود صرف میلیاردها دالر در راه مبارزه با کشت خشخاش، افغانستان منبع ۸۰ درصد از تولید تریاک غیرقانونی در جهان است.
آمارهای سازمان ملل متحد از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ (در دوران حاکمیت طالبان) نشان میدهد، افغانستان پیش از جنگ تقریبا به طور کامل تولید تریاک را ریشهکن کرده بود. امروز کشت تریاک یکی از منابع مهم درآمدزایی و اشتغال و همچنین منبع درآمدی برای طالبان شده است. به غیر از هزینههای جنگ، این بزرگترین فعالیت اقتصادی افغانستان است.
۸۷ میلیارد دالر برای آموزش نیروهای ارتش و پولیس
نیروهای افغان نمیتوانند از خودشان حمایت کنند. یکی از مهمترین اهداف امریکا، آموزش هزاران نیروی افغان بوده است. بیشتر هزینههای امریکا صرف تامین اعتبار در راستای حمایت از نیروهای ارتش و پولیس افغانستان از طریق تجهیرات، آموزش و منابع مالی شده است. اما هیچکس در افغانستان، نه ارتش امریکا و نه مشاوران ارشد اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان، فکر نمیکنند که نیروهای نظامی افغانستان بتوانند از خودشان پشتیبانی کنند.
ارتش افغانستان به ویژه از افزایش شمار تلفات و فرار نیروها رنج میبرد و این بدین معناست که آنها باید نیروهای جدیدی تربیت کنند که هر سال دستکم یک سوم کل نیروهای آنها میشود.
باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق امریکا تلاش داشت تا مسوولیت کامل را تا اواخر ۲۰۱۴ به افغانها واگذار کند و تعداد نیروهای امریکایی را تا ۲۰۱۶ کاهش دهد. اجرای این طرح زمانی لغزش پیدا کرد که طالبان به سرعت وارد عمل شد و در عملیاتهای میدانی پیشروی نشان داد. ارتش امریکا مجبور شد تا نخست، باراک اوباما و بعد دونالد ترامپ را برای تقویت نیروها متقاعد کند. حدود ۱۴ هزار نیروی امریکایی (طبق آمارهای همین ماه) در این کشور حضور دارند.
۲۴ میلیارد برای توسعه اقتصادی
اکثر افغانها همچنان در فقر زندگی میکنند. هزینههای مرتبط با جنگ، تقریبا حجم اقتصاد افغانستان را از سال ۲۰۰۷ دو برابر کرده است. اما این به معنای تبدیل آن به یک اقتصاد سالم نبوده است. یک چهارم از افغانها، یا بیشتر از آن، بیکار هستند و دستاوردهای اقتصادی از سال ۲۰۱۵ که حضور نظامی بینالمللی کمرنگ شد، کاهش یافت.
براساس گزارش شفافیت بینالمللی که یک گروه ضد فساد است، سرمایهگذاران خارجی هنوز با فساد افغانستان که جزو وخیمترینها در جهان است، مشکل دارند و حتی شرکتهای افغان به دنبال کارگران ارزانتر از هند و پاکستان هستند.
امیدها به خودکفایتی در بخش معدن که طبق برآورد پنتاگون ارزش آن به یک تریلیون دالر میرسد، کاهش یافته است. شرکتهای اندکی از چین و دیگر نقاط سرمایهگذاری در بخش معدن را آغاز کردهاند اما ضعف امنیتی و زیرساختی مانع از هرگونه دستاورد چشمگیر شده است.
۳۰ میلیارد دالر برای برنامههای بازسازی
بیشتر اعتبارات اختصاصیافته در فساد از بین رفته و پروژهها ناکام ماندهاند. مالیاتدهندگان امریکایی از تلاشها برای بازسازی حمایت کردهاند که شامل صلحبانی، کمک به آوراگان و کمک به سیل زدگان، زلزله زدگان و دیگران میشود. براساس یافته این بازرس کل، بیشتر این اعتبار در برنامههایی که درک نادرستی از آنها وجود داشته یا فساد، به هدر رفته است.
دالرهای امریکایی صرف ساخت بیمارستانهایی شد که هرگز هیچ بیماری را درمان نکردند، صرف ساخت مکاتبی شد که به هیچ دانشآموزی درس ندادند و گاهی اصلا مکتی شکل نگرفت و صرف ساخت پایگاههای نظامیای شد که از دید افغانها بیاستفاده بوده و بعدا تعطیل شدند.
بازرس کل در امور بازسازی افغانستان ۱۵.۵ میلیارد دالر اسراف، جعل و سوءاستفاده در تلاشهای بازسازی در افغانستان را بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۷ مستند کرده است. به لطف هزینههای امریکا، افغانستان شاهد ارتقای وضعیت بهداشت و آموزش خود شده است اما آنها در مقایسه با هنجارهای بینالمللی اندک هستند. مرگ و میر مادران افغان همچنان بالاترین میزان را در جهان به خود اختصاص داده است و امید به زندگی در پایینترین سطح است. اکثر دختران یا مدرسه نمیروند یا آموزش اندکی دریافت میکنند و وضعیت آموزشی برای پسران هم ضعیف است.
۵۰۰ میلیارد دالر برای بهره
این جنگ با پول قرضی تامین مالی شده است. برای تامین مالی هزینههای این جنگ، ایالات متحده وامهای سنگینی دریافت کرده است و تا ۲۰۲۳ بیش از ۶۰۰ میلیارد دالر بهره آن وامهاست. بازپرداخت مابقی این بدهی سالها زمان نیاز دارد. علاوه بر بیش از دو تریلیون دالری که دولت امریکا تاکنون در این جنگ هزینه کرده است، هزینههای بدهی و درمانی در آینده هم ادامه خواهند داشت.
۱.۴ تریلیون دالر تا ۲۰۵۹ برای کهنهسربازان جنگهای پسا ۱۱ سپتامبر
هزینههای درمانی و معلولیت برای چندین دهه ادامه خواهد داشت. بیش از ۳۵۰ میلیارد دالر فعلا صرف امور پزشکی و مراقبت از معلولان جنگی برای کهنهسربازان در جنگهای عراق و افغانستان شده است. کارشناسان میگویند، بیش از نیمی از آن هزینه متعلق به امور افغانستان است. مبلغ نهایی نامشخص است اما کارشناسان چندین تریلیون دالر دیگر هزینه طی ۴۰ سال آتی را پیشبینی میکنند که با توجه بالا رفتن سن کهنهسربازان و نیاز آنها به خدمات بیشتر، لازم میشود.