برگزیده هاسیاست

توافق راهبردی ایران و چین؛ چالش استراتژیک قصر سفید

وزیر خارجه چین طی سفری به تهران ضمن دیدار با رییس‌جمهور و وزیر خارجه جمهوری اسلامی، سند همکاری راهبردی ایران و چین را به امضا رساند. در گفت‌وگوهای رسمی مقام‌های طرفین، هدف این سند «بسط همه‌جانبه روابط مبتنی بر مشارکت جامع راهبردی» اعلام شد.

سیر این توافق، از یک بیانیه مشترک در ماه دلو ۱۳۹۴ تا تهیه پیش‌نویس در سنبله ۱۳۹۸ و ادامه مذاکرات در ۱۳۹۹ نشان می‌دهد مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرده است. تسریع در امضای این سند از سوی چین، را می‌توان در سه نکته جستجو کرد:

۱️. می‌توان دلیل رویکرد همکاری‌جویانه‌تر چین نسبت به ایران را ناشی از رویکرد دولت بایدن نسبت به پکن دانست. به نظر می رسد چین که امیدوار بود شکست ترامپ به تعدیل تنش‌های یک سال پایانی آمریکا و چین در حوزه‌های دیپلماسی و تجاری بینجامد، با مواضع منازعه‌جویانه تیم سیاست خارجی بایدن و تأکید چندباره آن‌ها بر اهمیت مقابله با رشد فزاینده چین، تصمیم به تقویت همکاری با ایران گرفته است.

۲️. دیگر اینکه پکن با احتمال احیای برجام و رفع برخی تحریم‌ها به‌ویژه در حوزه فروش نفت و مبادلات مالی، تصمیم گرفته مقدمات بهره‌برداری از این گشایش اقتصادی برای ایران را فراهم کند. هم‌چنان‌که اصل ایده همکاری‌های ۲۵ ساله نیز به پس از انعقاد برجام و بهبود تجارت خارجی ایران بازمی‌گردد.

۳️. با توجه به اینکه آمریکا قصد دارد با خروج تدریجی نظامیانش از آسیای غربی و شمال آفریقا، به سوی خاور دور متوجه شود؛ نگاه بلندمدت چین به غرب آسیا نیز اقتضا می‌کند با تقویت حضور در منطقه، از محاصره ژئوپلتیک توسط آمریکا و متحدانش جلوگیری کرده و مسیر هموارتری برای پروژه «یک کمربند، یک راه» تعبیه سازد.

جدا از نتایج این توافقنامه برای تهران و پکن، چالش این توافقنامه در وهله اول متوجه امریکا و منافعش می شود همانطور که واکنش رسانه های امریکایی در سراسر دنیا نشان از حیرت کاخ سفید و مخالفت با این توافقنامه است.پیوندهای گسترش یافته میان ایران و چین به تضعیف تلاش دولت امریکا برای منزوی ساختن و تضعیف ایران از یک سو و از سوی دیگر منجر به قدرت بیشتر ایران در منطقه خواهد شد.

در یک جمع بندی به طور خوشبینانه اگر این توافقات به عرصه عمل برسد نه تنها منجر به قدرت یابی و کمک به اقتصاد در حال تحریم ایران می شود بلکه تحریم های نفتی تهران را نیز کاهش می دهد.

به عبارت دیگر،تهران برای تقویت اقتصاد خود و به حداقل رساندن آثار سیاست فشار حداکثری آمریکا به سرمایه گذاری چین نیاز دارد و چین هم نیازمند نفت، منابع طبیعی و بازار ایران است. در چنین شرایطی، هر دو طرف برای ایجاد روابط و همکاری های نزدیک تر و جدی تر اصرار دارند.

علاوه بر این، تقابل همزمان آمریکا با چین و جمهوری اسلامی ایران سبب شده است که تهران و پکن به فکر افزایش مناسبات و تحکیم و تعمیق روابط خود باشند. به ویژه که اقتضائات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران در منطقه مهم خاورمیانه برای چینی ها بسیار حائز اهمیت است. البته ایران هم تمایل جدی به افزایش سطح مناسبات با کشور چین دارد که اکنون به یکی از مهمترین قدرت های اقتصادی، سیاسی، تجاری و صنعتی جهان بدل شده است. پیرو این نکات است که فارغ از سند جامع همکاری های راهبردی، این احتمال وجود دارد که در اینده، سطح روابط ایران و چین به سطح عمق یا شریک راهبردی کشیده شود و مناسبات دو کشور در حوزه های مختلف ارتقا یابد.

داکتر عبدالطیف نظری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا