تنش تهران و تل اویو و نگاه اسراییل به برنامه هسته ای ایران
اسراییل از ابتدای آغاز پرونده هستهای ایران در شورای امنیت، اقدامات خرابکارانه و ضدامنیتی علیه برنامه هستهای ایران شکل داد. این اقدامها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: خرابکاری فیزیکی؛ حمله سایبری و ترور دانشمندان هستهای.
اخرین تلاش اسراییل برای اخلال در برنامه هسته ای ایران رویداد خرابکاری در نطنز بود که چندی پیش اتفاق افتاد.از منظر فنی، بیشک این اخلالها ضرباتی به برنامه هستهای ایران وارد خواهد کرد. بنابراین باید گفت اخلالگریهای اسراییل، از منظر زمانی به تعویق برخی پیشرفتهای برنامه هستهای ایران میانجامد. ولی با تقویت انگیزه ایران برای مقابله با این حملات، توقف برنامه هستهای را به رؤیایی دستنیافتنی برای اسراییل بدل میسازد. افزایش گرایش به تحصیل در رشتههای مرتبط با برنامه هستهای پس از ترور دانشمندان ایرانی و افزایش سطح و حجم غنای اورانیوم پس از انفجارهای نطنز، نشان میدهد اینکه چنین برنامههایی بتواند در اراده ایران تعللی ایجاد کند، خطای محاسباتی بزرگی است.
در واقع اسراییل، بر مبنای دکترین بگین، مخالف دستیابی هر یک از مخالفانش به توانایی هستهای است. بمباران رآکتور هستهای عراق در ۱۹۸۱ و تأسیسات هستهای سوریه در ۲۰۰۷ از این جمله است. اسراییل در شرایط کنونی، دو هدف راهبردی را از اقدامات علیه ایران دنبال میکند. اول اینکه پنجره دیپلماسی ایران و غرب بهخصوص آمریکا را مسدود سازد. پس از این حملات، اگر دولت بایدن با آنها به دلایل دیپلماتیک مخالفت ورزد، با فشارهای داخلی از سوی لابیهای اسراییل مواجه خواهد شد، بهویژه که نیازمند همراهی عمده سناتورها، حداقل در حزب دموکرات، برای تصویب برخی سیاستهای داخلی است. و اگر سکوت کند، نوعی همراهی با این حملات تلقی خواهد شد که بر انگیزه ایران برای پیگیری مسائل از مجرای مذاکرات، تأثیر منفی خواهد گذاشت.
به این ترتیب،اسراییل به طور همزمان دو هدف را از خرابکاری در برنامه هسته ای ایران دنبال میکند. هدف اول توقف در پیشبرد فنی برنامه هستهای ایران و کاهش سرعت غنیسازی اورانیوم است که فینفسه برای اسراییل موضوعیت دارد.
هدف دوم، اعلام این پیام به آمریکا و اروپاست که اگر آنها مطالبات اسراییل را در جریان مذاکرات برجامی مد نظر قرار ندهند اسراییل، خود در راستای تحقق اهدافش عمل خواهد کرد و بدین ترتیب مطلوبیتهایش را به جریان مذاکرات تحمیل میکند. این در حالی است که تمامی قراین و شواهد، نشان از اراده قاطع تهران برای تداوم مسیر پُرقدرت و شتابان برنامه هستهای ایران دارد.
براین اساس، دو رخداد بسیار مهم اخیر، یعنی انفجار چهارشنبه در کارخانجات تولید موشکهای پدافند هوایی «آرو» که ستون فقرات پدافند موشکی و سامانه گنبد آهنین اسراییل است، به همراه اصابت موشک به نزدیکی دیمونا( مرکز هسته ای اسراییل) که روز پنج شنبه هفته گذشته روی داد قطعا واجد پیامهای روشنی برای تل آویو است که به باور بسیاری از جانب تهران ارسال شده است. هرچند جمهوری اسلامی ایران رسما مسئولیت این حمله را نپذیرفته است.اما پیرو این نکته و به باور بسیاری از ناظران بین المللی، تهران علاوه بر آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی و حمله به کشتی اسرائیلی «هایپریون» (Hyperion) در بندر فجیره امارات، پاسخ تمام کننده به خرابکاری های نطنز طی یک سال اخیر را در دیمونا داده است. این مساله زمانی روشن تر می شود که پس از عملیات خرابکارانه اخیر در سایت نطنز، جمهوری اسلامی تصریح و تاکید کرد: حق هر گونه پاسخ متقابل به چنین تحرکاتی در زمان و مکان مناسب، محفوظ است.
داکتر عبداللطیف نظری