تشدید جنگ در شمال/دوستم در میدان جنگ و عطا و محقق در فیس بوک!

شدیدشدن جنگ در شمال افغانستان و حضور مارشال دوستم در خط نخست نبرد در شبرغان، رهبران سیاسی و قومی دیگر در شمال را، به آزمون میطلبد؛ آزمون ایستادن در کنار مردمی که سالها با شکم گرسنه کنار رهبران سیاسی و قومیشان ایستادند و از بد و خوب آنان با جانومالشان حمایت کردند.
از یک ماه به اینسو، حملات طالبان در شمال شدت یافته و تا اکنون، این گروه توانسته چندین ولسوالی را سقوط دهد. فشار نظامی طالبان در ولایت جوزجان، از چند هفته به اینسو، پای مارشال دوستم و نیروهایش را به میدان جنگ کشانده است. پس از رفتن دوستم به میدان نبرد، شهروندانی که نگران سقوط شمال استند، اعتراضاتی در شبکههای اجتماعی به راه انداخته و از عطامحمد نور و محمد محقق، دو تن از رهبران قومی و سیاسی شمال، خواستند که با بسیج نیروهایشان در شمال، مقابل طالبان بجنگند و جلو سقوط احتمالی شمال را بگیرند. در پی اعتراضات در شبکههای اجتماعی، به تازگی، عطامحمد نور، در یادداشتی در صفحهی فیسبوکش، اعلام آمادگی کرده و نوشته است که میخواهد با دوستم و محقق، ایتلافی را تشکیل بدهد که بتوانند امنیت شمال را تأمین کنند.
زون شمال به دلیل بافت قومی و فرهنگی، برای طالبان و دیگر گروههای تروریستی، اهمیت زیادی دارد. اکثریت مطلق تاجیک، اوزبیک و هزاره در شمال، این زون را برای طالبان تبدیل به هدف اساسی کرده است؛ چون، اگر طالبان بتوانند شمال را سقوط بدهند، به دلیل نزدیکی قومی با جنوب و شرق، سقوط این زونها، برایشان سادهتر میشود. هرچند، طالبانی که امروز در شمال میجنگند، همه پشتون نیستند؛ اما رهبری تکقومی طالبان، برای این گروه این امکان را میدهد که اگر شمال را سقوط بدهند، زونهای جنوب و شرق را به سادگی به دست بیاورند؛ چون، زونهای جنوب و شرق، به لحاظ فرهنگی، بستر مناسبتری برای پذیرش طالبان و اندیشهی طالبانی است.
فشارهای طالبان در شمال، از یک سو، این نگرانی را به وجود آورده است که دولت به گونهی عمدی، امکانات نظامی را به موقع در میدان نبرد نمیرساند تا زمینهی سقوط شمال را فراهم کرده و به رهبران سیاسی و قومی در شمال هشدار بفرستد. این نگرانی، پس از اعتراضات در فاریاب و رد والیای که ارگ برای این ولایت معرفی کرده بود، بالا گرفت. اعتراضات در فاریاب که در پی آن مردم خواستار انتخابیشدن والیها شدند، برای دولت مرکزی که تأکید بر تمرکزگرایی قدرت دارد، این نگرانی را به وجود آورد که ممکن با بدترشدن وضعیت، شمال از بدنهی حکومت جدا شود. بنا بر این، این احتمال وجود دارد که دولت، در تفاهم با طالبان، شمال را زیر فشار قرار بدهد و به رهبران شمال گوشزد کند که در صورت عدم فرمانبرداری از کابل، با دشمن بدتری که طالبان استند، طرف خواهند شد. فشار طالبان بر شبرغان که چند هفته میشود با وجود پیوستن نیروهای مارشال دوستم به نیروهای امنیتی و دفاعی برای مبارزه با طالبان، هیچ پیشرفتی نداشته است، این نگرانی را تقویت میکند. در روزهای اخیر، شایعاتی نیز در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد که دولت در همکاری با عطامحمد نور و طالبان، تلاش دارد مارشال دوستم را از میان بردارد. اظهارات دوستم علیه دولت در روزهایی که مردم فاریاب علیه والی تعیینشده از سوی ارگ، اعتراض کرده بودند، این احتمال را قوت میبخشد.
آنچه امروز روشن است، فشار نظامی بیش از حد طالبان در ولایتهای مختلف شمال است و ضعف عملکرد دولت در مقابل طالبان، زمینه را برای مداخلهی رهبران قومی و فرماندهان محلی، فراهم کرده است. رهبران شمال به خصوص محقق و عطا که هزاران نفر از آنها پیروی میکنند، نباید منتظر این بمانند که طالبان ولسوالیها را یکی پی دیگر سقوط داده و آمادهی ورود به شهرها شوند. اگر این رهبران سیاسی، نتوانند به مارشال دوستم بپیوندند و مقابل طالبان بیستند، بدون شک، مارشال دوستم، توان مقابله با طالبان در ولایتهای مختلف شمال را نخواهد داشت. ساختار جغرافیایی شمال و به خصوص ولایت جوزجان -زادگاه مارشال دوستم-، هموار است و نگهداری از آن، به نیروهای بیشتری نیاز دارد؛ بنا بر این، در نبود همکاری دیگر رهبران سیاسی، مارشال دوستم، تنها میتواند از جوزجان دفاع کند و دفاع از جوزجان، مانع سقوط شمال نخواهد شد.
عطا و محقق که با پشتیبانی مردم شمال صاحب جایگاه سیاسی و اقتصادی شده اند، باید وخامت اوضاع را درک کرده و به کمک مردم بروند. حضور این دو تن در کنار مارشال دوستم، نه تنها مانع نفوذ طالبان به مرکز ولایتها میشود؛ بل که جایگاه اجتماعی آنان نزد مردم، این زمینه را فراهم خواهد کرد که ولسوالیهای تحت کنترل طالبان نیز پس گرفته شود. مردم روستایی در شمال، باور و اعتمادشان به رهبران سیاسی، بیشتر از دولت است. بدون شک، اگر رهبران سیاسی شمال، با هم متحد باشند، میتوانند فرماندهان محلی از اقوام مختلف را، بسیج کرده و وضعیت را برای طالبان دشوار کنند. عطامحمد نور، نباید مانند همیشه به پستهای فیسبوکی اکتفا کند و به بهانهی قرنتین، پایش ار از میدان جنگ دور نگه دارد. او، سرمایه و قدرت هنگفتی در شمال در اختیار دارد که میتواند با استفاده از آن، قوت محکمی در کنار دوستم شکل بدهد.
اگر توافقی بین رهبران شمال به وجود نیاید، بدون شک، حملات روزافزون طالبان، وضعیت را در شمال و برای مارشال دوستم، وخیم خواهد کرد. هرچند، اوزبیکها تا جان دارند، در کنار دوستم خواهند ماند؛ اما برخی اختلافات درونی بین اوزبیکهای شمال و همچنان پیوستن عدهای از اوزبیکها به صفوف طالبان به این دلیل که مناطقشان زیر کنترل طالبان است، قوت دوستم در شمال را کمتر کرده و امکان مقابله با طالبان را برایش دشوار کرده است. امروز، همان روزی است که مردم باید پاداش پشتیبانی جانی و مالیشان از رهبران سیاسی را بگیرند. رهبرانی که با استفاده از نام مردم، دارای قدرت، پول و جایگاه شده اند. عطا و محقق، اگر نتوانند در این شرایط به کمک مردم برسند، دچار نفرین مردم شده و جایگاهشان را بین مردم از دست خواهند داد. افغانستان، ظاهرا روزهای بدی پیش رو دارد؛ روزهایی که مردم به رهبران سیاسی و رهبران سیاسی به مردم نیاز شدید پیدا خواهند کرد.