برگزیده هاسیاست

بازگشت بایدن به توافق نامه دوحه/آیا بایدن از موضع اولیه اش عقب نشینی می کند؟

رئیس‌جمهور امریکا جو بایدن روز چهار شنبه گذشته اعلام کرد که برنامه خروج «بدون قید و شرط» نیرو‌های امریکا از افغانستان را از ابتدای ماه می‌شروع خواهد کرد و این نیرو‌ها تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ به طور کامل از این کشور خارج می‌شوند. بایدن با گفتن اینکه وقت آن رسیده تا به جنگ بی‌پایان خاتمه دهیم و «ما هرگز برای حضورمان (در افغانستان) در طول چند نسل برنامه‌ریزی نکرده بودیم»، سعی داشت علت تصمیمش را برای خروج نیروهایش از افغانستان بیان کرده باشد، اما نکته مهم این است که در صورت انجام این تصمیم وضعیت سیاسی افغانستان به چه صورت خواهد بود به خصوص اینکه هنوز چارچوب مشخصی برای آینده این وضعیت و مخصوصاً نقش طالبان و بودن و نبودن آن در ساختار سیاسی کشور معلوم نشده است.

اولین نکته در تصمیم بایدن برای عقب‌نشینی کامل نیرو‌های امریکا از افغانستان این است که بایدن نیز می خواهد کلیت و روح توافق نامه دوحه حفظ شود. بایدن در جریان نخستین دیدارش از پنتاگون در ۱۱ فوریه گفته بود که خروج نیرو‌های امریکایی از افغانستان طبق توافقنامه دوحه در ماه مه انجام نمی‌شود. بنابر این، اعلام خروج نیرو‌ها از افغانستان که چهار شنبه گذشته اعلام شد، به روشنی دلالت بر عقب‌نشینی سیاسی بایدن از موضع اولیه‌اش دارد و نشان می‌دهد که او متوجه شده نمی‌تواند توافقنامه دوحه را نادیده بگیرد. علت این عقب‌نشینی این است که اگر امریکا توافقنامه دولت پیشین با طالبان برای خروج نظامیان را بدون هیچ برنامه‌ای زیر پا بگذارد، امریکا بار دیگر وارد جنگ با طالبان خواهد شد و این چیزی است که رئیس‌جمهور امریکا اصلاً آن را نمی‌خواهد.

به این ترتیب، طالبان این پیام را به دولت بایدن داده که اگر توافقنامه دوحه و به خصوص خروج کامل نیرو‌های امریکایی از افغانستان محقق نشود، نه تنها طالبان حاضر نمی‌شود در نشست استانبول یا هر فرایند صلح دیگری شرکت کند، بلکه امریکا باید آماده دور دیگری از حملات طالبان به نیروهایش باشد. این چشم‌اندازی نیست که مورد قبول دولت بایدن باشد، به خصوص در شرایطی که روابطش با روسیه به شدت تیره شده، حساسیت در مرز اوکراین و روسیه به شدت وخیم است و مسئله چین برای امریکا پیچیده‌تر از قبل شده است. در واقع، اولویت‌های دولت امریکا در این شرایط در خارج از افغانستان و حتی خاورمیانه است و دور تازه‌ای از جنگ با طالبان به هیچ وجه در اولویت‌های این دولت نیست.

به نظر می‌رسد که با توجه به این وضعیت است که بایدن مجبور شده به توافقنامه دوحه و برنامه خروج از افغانستان توجه جدی بکند هرچند که دولت امریکا نتوانسته بعد از ۲۰ سال جنگ طالبان را شکست دهد و پیروز این جنگ باشد.

هرچند چرایی این که چگونه طالبان از نبرد ۱۹ ساله با ابرقدرت هژمون جان سالم به در برد، نیاز به تحلیل جداگانه است، اما به صورت فهرست وار می توان راز بقای طالبان در جنگ با آمریکا را منابع مالی غیر‌رسمی و زیرزمینی، استخدام نیروهای نخبه و ویژه و ایجاد منطقه امن برای رهبران و مغز متفکر ساماندهی این جریان در پیرامون افغانستان بر شمرد. این عوامل، از مهم‌ترین دلایل پیروزی طالبان در برابر ایالات‌متحده آمریکا است. با این همه آنچه این پیروزی را تثبیت کرد، فعالیت به شکل شبکه‌ای و غیر‌متمرکز در سراسر افغانستان بود که قدرت ابرقدرت را رو به ضعف برد.

به هر حال، در حالی که نشست استانبول برای بار دوم به تاخیر می افتد، نشانه‌ها اما حاکی از این است که پیشرفتی در مذاکرات آمریکایی‌ها با طالبان به‌وجود نیامده است. از این منظر می توان گفت بایدن در آستانه شکست بزرگ دیپلماتیک قرار گرفته است. همان گونه که تلاش برای پیوند زدن فرهنگ سیاسی غرب با یک فرهنگ به شدت سنتی و دین باور، طی دو دهه اخیر در افغانستان،کاری عبث و غیر کارشناسانه و سطحی بود. به‌ویژه هنگامی که دریابیم که کشورهای همسایه و منطقه نمی توانستند حضور مداخلانه گرایانه امریکا و ناتو را در مجاورت خود بپذیرند و تحمل کنند. چراکه حضور غرب می‌توانست افغانستان را از مدار فرهنگی و ژئوپلیتیک کشورهای همسایه دور کند. به این ترتیب، به نظر می رسد بایدن کماکان میان بیم و امیدها گیر افتاده و دنبال خروج آبرومندانه از افغانستان است.

داکتر عبداللطیف نظری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا