انگار غنی به سرنوشت مشابه با کرزی دچار میشود!
شماری در کابل به این نظر بودند که حملهی لفظی حمدالله محب، مشاور امنیت ملی ارگ بر داکتر زلمی خلیلزاد، نمایندهی ویژهی امریکا برای پایان جنگ افغانستان، انگیزهی شخصی دارد و بلندپایهگان حکومت در پشت آن نیستند، اما حضور مشاور امنیت ملی ارگ در کنار محمداشرف غنی در سفر امارات نشان میدهد که هیچ خبری از برکناری آقای محب نیست. محمداشرف غنی قصد ندارد که آقای محب را برکنار یا حداقل مواخذه کند. این رفتار آقای غنی نشاندهندهی آن است که ایشان به نحوی پشت اظهارات آقای محب قرار دارد. حمدالله محب هم تاکنون اظهاراتش را در مورد زلمی خلیلزاد پس نگرفته است. محب به گونهای در مورد خلیلزاد سخن میگوید که مشاور امنیت ملی زمان حامد کرزی در مورد ریچارد هالبروک میگفت. داکتر دادفر سپنتا، مشاور امنیت ملی ارگ در زمان حامد کرزی، در کتاب خاطراتش هالبروک را دیپلماتی متفرعن و گستاخ توصیف میکند که با نگاه کلونالیستی به موضوع افغانستان میدید و قصد داشت حامد کرزی را با استفاده از روشهای غیر قانونی از اریکهی قدرت به زیر بکشد.
البته دکتر سپنتا این حرفها را در مورد هالبروک، در کتاب خاطراتش نگاشته است. او در زمان مأموریتش عرف دیپلماتیک و نزاکتهای سیاسی را به صورت جدی رعایت میکرد و هیچ حرف درشتی به نشانی هیچ دیپلماتی نگفته بود. اما آقای محب تعارف را کنار گذاشت و آنچه را که خود او و دیگر بلندپایهگان حکومت در مورد زلمی خلیلزاد فکر میکنند، در حضور رسانهها و دیپلماتها بیان داشت. گزارشگران امریکاییای که سخنان آقای محب را میشنیدند، به صورت فوری آن را بازتاب دادند و این امر نشان داد که ارگ و کاخ سفید/زلمی خلیلزاد اختلاف جدی در مورد دیپلماسی پایان جنگ دارند. تحلیل محتوای سخنان محب که در واقع موضع ارگ است، نشان میدهد که چقدر مواضع محمداشرف غنی با موضعگیریهای حامد کرزی در سال ۲۰۱۳ شباهت دارد. یکی از تکههای اظهارات آقای محب این بود که ایالات متحده باید در مورد استراتژی درازمدتش به کابل معلومات بدهد. او گفت که زلمی خلیلزاد با طالبان مذاکره میکند تا این گروه وجود پایگاههای نظامی امریکا را در افغانستان بپذیرد.
این همان چیزی است که کرزی همیشه بر آن انگشت میگذاشت. کرزی پیوسته میگفت که ایالات متحده استراتژی درازمدت دارد، ولی در مورد آن به او معلومات نمیدهد و حضور نظامی امریکا در افغانستان صرف به هدف مبارزه با تروریسم نیست. امروز همین موضع را ارگ بار دیگر اتخاذ کرده است. اشرف غنی تقریباً به مواضع حامد کرزی برگشته است، ولی برعکس، کرزی از دیپلماسی زلمی خلیلزاد حمایت میکند. رییس اجرایی هم با موضعگیری اخیر ارگ که از زبان مشاور شورای امنیت ملی کشور بیان شد، موافق نیست. داکتر عبدالله به صراحت گفت، او در صورتی که مطمین شود که با تشکیل یک ادارهی انتقالی جنگ افغانستان به پایان میرسد، با آن مشکلی نخواهد داشت.
احتمال آن زیاد است که داکتر عبدالله هم نمایندهگان خود را با هیأت متشکل از نمایندهگان احزاب سیاسی و سیاستمداران برای مذاکره با طالبان به دوحه بفرستد؛ اما ارگ و رییس جمهور غنی هنوز هم بر مذاکرهی حکومتمحور تأکید دارند. واقعیت دیگر این است که در حلقات دیپلماتیک کابل هم شنیده میشود که حکومت محمداشرف غنی قاعدهی وسیع سیاسی ندارد. در این تردیدی نیست که محمداشرف غنی در چهار سال گذشته تلاش کرد که یک حکومت یکدست بسازد، اما پس از شروع دیپلماسی پایان جنگ خلیلزاد، آقای غنی قاعدهی سیاسی تیم خودش را وسیع ساخت و کسانی مثل امرالله صالح را نیز به آن راه داد. او با دیگر مخالفان سیاسی خودش که نامزدان بالقوهی انتخابات ریاست جمهوری بودند، نیز به تفاهم رسید و آنان را به حکومت راه داد. یکی از این نامزدان بالقوهی انتخابات، اسدالله خالد، سرپرست وزارت دفاع کنونی است. با آن هم در حلقات دیپلماتیک کابل این بحث به صورت جدی مطرح است که حکومت محمداشرف غنی دارای قاعدهی وسیع سیاسی نیست. در تنشی که بین ارگ و عطامحمد نور به میان آمد، دیپلماتهای غربی برخلاف گذشته از محمداشرف غنی حمایت نکردند. تمام اینها نشاندهندهی آن است که تفاوت نظر ژرفی بین آقای غنی، امریکا و کشورهای دیگر روی موضوع دیپلماسی جنگ به میان آمده است.
محمداشرف غنی ظاهراً میخواهد امریکا حل سیاسی جنگ را به گونهای تحقق نبخشد که در آن تشکیل یک ادارهی انتقالی مد نظر باشد. آقای غنی خودش برنامهای برای مذاکره با طالبان و پایان جنگ پیشنهاد کرده است که در نشست ژنیو آن را در حضور نمایندهگان کشورهای کمککننده خواند. دیپلماتهای امریکایی از جمله خلیلزاد که با طالبان برای پایان جنگ مذاکره میکنند، به این باور اند که ایالات متحده عجله دارد و میخواهد از جنگ افغانستان راحت شود. به نظر میرسد که ایالات متحده حاضر است هر روشی را برای پایان این جنگ به کار بگیرد تا به سرعت آن را برای خود به پایان برساند. رییس جمهور ایالات متحده بارها گفته است که از جنگ افغانستان خستهاند و مصارف آن هم بسیار زیاد است. اما محمداشرف غنی به این باور است که ایالات متحده در جنگ افغانستان تلفات نمیدهد. آقای محب در امریکا هم گفت که ارگ به امریکا طرحهای جالبی را برای کاهش مصارف این کشور در افغانستان ارایه کرده است. آقای غنی یک بار مدعی شد که برای کاهش نیروهای خارجی هم برنامه ارایه کرده است. چنین مینماید که ارگ به این عقیده است که اگر کاخ سفید برنامههایی را که محمداشرف غنی در مورد کاهش شمار نیروهای ناتو، کاهش مصارف نیروهای امریکایی و پایان جنگ ارایه کرده است، عملی کند، نیازهای انتخاباتی و سیاسی ادارهی ترمپ برآورده میشود و نیازی به تشکیل حکومت انتقالی نمیماند، اما ادارهی ترمپ به تشویق برخی از دیپلماتهای امریکایی نمیخواهد به آن برنامهها ترتیب اثر دهد.
این اختلافها فاصله میان رییس جمهور غنی و امریکا را بیشتر کرده است. واقعیت دیگر این است که برای ایالات متحده هم نادیده گرفتن محمداشرف غنی کاری آسان نیست. محمداشرف غنی به هر حال رییس دولت افغانستان است و هر فیصلهای در مورد حل سیاسی جنگ افغانستان را اگر او عملی نکند، کسی دیگر نمیتواند. محمداشرف غنی هم نشان میدهد که قصد دارد انتخابات را به هر قیمتی برگزار کند و در آن برنده شود. او به این باور است که احزاب سیاسی و سیاستمدارانی که با آقای خلیلزاد موافقاند، در انتخابات رأی نمیآورند. از نظر آقای غنی اگر سیاستمداران، احزاب سیاسی و طالبان در جایی بنشینند و روی آیندهی سیاسی افغانستان به تفاهم برسند، فیصلههایشان مشروعیت ندارد و او آن را اجرایی نمیکند. غنی شاید به این نظر است که انتخابات برگزار شود و اگر در انتخابات کسی به پیروزی رسید که طرفدار حل سیاسی جنگ از طریق ادارهی موقت بود، به تشکیل آن رضایت دهد.
8am