اداره اطلاعات و فرهنگ بامیان آثار رهنور زریاب را چاپ می کند
اداره اطلاعات و فرهنگ ولایت بامیان اعلام کرده که آماده است آثار چاپ ناشده رهنورد زریاب، نویسنده فقید کشور را گردآوری و چاپ کند. اسحاق موحد، رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان، میگوید آنچه در توان و ظرفیت این اداره باشد، تلاش خواهد کرد آن دسته آثار مرحوم زریاب را که در زندهگی وی توفیق چاپ نیافته است، پس از گردآوری و ویرایش، چاپ کند. هرچند تاکنون شمار دقیق آثار چاپ ناشده مرحوم زریاب مشخص نیست، اما نزدیکانش گفتهاند که او روی رمان «زن بدخشانی» کار میکرد.
محمداعظم رهنورد زریاب، نویسنده مشهور و سرشناس کشور، جمعه گذشته، بیستویکم قوس، به عمر ۷۶ سالهگی در شفاخانهای در شهر کابل درگذشت. نویسندهگان و فرهنگیان کشور به این باور اند که رهنورد زریاب، یکی از برجستهترین و حرفهایترین نویسندهگان تاریخ معاصر کشور بود که نویسنده تأثیرگذاری همانند او در عصر خودش نزیسته است. به گفته رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان، زریاب، شناخت دقیقی از پسمنظر ادبیات فارسی-دری داشت و منابع زبان فارسی را به صورت کامل مطالعه کرده بود و میدانست. طبق گفته وی، دانایی زریاب در این عرصه بیشتر از هر نویسنده دیگرِ همدورهاش بوده است.
آقای موحد افزود که رهنورد زریاب تلاش میکرد در آثارش از واژههای جدید و شگردهای نوین نویسندهگی کار بگیرد. به گفته او، واژههایی را که زریاب به کار میگرفت، دیگران کمتر با آنها آشنایی داشتند و سبک نوشتاری او نیز متفاوتتر از نویسندهگان دیگر بود. به نقل از موحد، میتوان ادعا کرد که رهنور زریاب، یکی از ادبشناسان بینظیر در تاریخ معاصر کشور بوده است. از نگاه او، موضوعاتی که بر موثریت نویسندهگی مرحوم زریاب شاهد و گواه خوبی بوده میتواند، آشنایی زریاب با فلسلفه جهان است. موحد معتقد است که اکثر نویسندهگان معاصر این برتری را در آثار خود ندارند، چنانچه نقدی بر فلسفه، نظامهای سیاسی، ریالیسم، دیدگاههایی از ماتریالیسم و همینطور سایر مکاتب در آثار رهنورد زریاب به چشم میخورد، در حالی که به گفته رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان، این مزیت در نوشتههای هیچیک از دیگر نویسندهگان معاصر کشور با این ابعاد گسترده دیده نمیشود.
رهنور زریاب بیشتر از صد داستان و چندین رمان را در قالب نزدیک به بیست اثر از خود برای دنیای پارسی دری به میراث گذاشته است.
رییس اطلاعات و فرهنگ بامیان که به گفته خودش با مرحوم رهنورد زریاب از نزدیک شناخت داشته، معتقد است که او تنها یک داستاننویس نه، بلکه روشنفکر و ادیب روشنگر هم بوده است. به نظر وی، زریاب در راستای گسترش روشنگریهایی که در ابعاد زندهگی مردم تأثیرگذار بود، نیز تلاشهای فراوان انجام داد.
از نظر آقای موحد، زریاب معتقد بوده که توسعه، مدنیت و سایر پدیدهها را میتوان از بیرون وارد کرد، اما فرهنگ پدیده وارداتی نیست و هرگز از خارج وارد نمیشود. از نگاه زریاب، فرهنگ یک پدیده اکتسابی، خریداری و وارداتی نیست، بلکه فرهنگ آن ارزشهای مادی و معنوی است که یک جامعه در بستر زندهگی بومی از خود تبارز میدهد. به باور موحد، این اندیشه زریاب در نوع خود در بخشهای تیوریزه کردن ارزشها بینظیر است. همینطور، او زریاب را یک نویسنده «بیباک» و «صریحاللهجه» میداند که در همه آثارش نه به کسی ستایشنامه نوشته و نه کسی را کوبیده است؛ فقط حقایق را با لحن بسیار صریح و صادقانه بیان کرده است.
محمدعلی فیاض، نویسنده و شاعر بامیانی، رهنورد زریاب را «تکستاره» ادبیات داستانی در افغانستان میداند. به گفته فیاض، زریاب به تنهایی سالهای سال در راه بالندهگی ادبیات داستانی تلاش کرد و خوش درخشید. آقای فیاض به این باور است که رهنورد زریاب طی نیم قرن برای فرهنگ، تعقل و تفکر سرزمینش قلم زد و برخلاف برخی نویسندهگان دیگر، تا آخر عمر در کشورش باقی ماند و برای رشد ادبیات کشورش کار کرد. فیاض میگوید که زریاب توانست در پنجاه سال آخر عمرش، قالب نوین ادبیات داستانی کشور را به بلندترین جایگاه برساند.
بسیاری از نویسندهگان کشور معتقد اند که رهنورد زریاب خطرات فراراه زبان فارسی دری را خوب میدانست و به همین دلیل با تحمل سختیهای فراوان، سرزمینش را ترک نکرد و دست به خلق آثار داستانی فراوانی زد. افزون بر آن، با کار کردن در یکی از رسانههای کشور، تلاش کرد به سهم خود برای ادبیات رسانهای نیز کاری انجام دهد.